کوچۀ بی مرد!

نگارش در تاریخ ۲۵ فروردین ۱۳۹۱ | ارسال شده در بخش شعر | ۱۴ نظر

کوچۀ بی مرد!

تا تو را ندیده بودم
خواب اصحاب کهف
برایم ناملموس بود.

حقیقت فکر بی حاصل را
وقتی فهمیدم،

که به تو فکر کردم.

هیچ درخواست بی جوابی
در دفتر خاطراتم نبود
تا اینکه
به خاطره  هایم با تو رسیدم.

پرنده ترین مرغ آسان پرواز بودم؛
دریغ که بال هایم
به قیر اندود بام خانه ات آلوده شد.

نگاهم را به قله ها عادت داده بودم
ولی باورم نمی شد
در پنجره ام عکس بی حس تو را
قاب می کنند.

پنجره ام را
قاب عکس مکرری
از زندگی ات گرفته است
که نمیتوانش برداشت.

کاشکی
آدم سبکی بودم
تا یک باد تند شبانه
مرا از دشت کنار کلبه ات
مثل بوته های خشکیده
بر می داشت
و در آتش  برافروختۀ کودکانه ای
به شعله هایی گرم می سپرد.

باید به بچه هایم سفارش کنم:
که هیچ گاه
در کوچه ای که مردانی از آن کوچیده اند
منزل نکنند.

                                                                   قم. ۲۷/۱۲/۹۰

۱۴ نظر برای این مطلب

  1. استاد خیلی زیبا سروده اید و باز بر سرگردانی ام افزوده شد که اکنون کجا باید منزل کرد؟و ای کاش آدم سبکی بودم مثل …

  2. ﺳﻼﻡ و ﺳﭙﺎﺱ ﺩﺍﺭﻡ.
    .ﺍﺯ ﻟﻄﻒ و ﻭﻓﺎﻳﯽ ﮐﻪ ﻫﻤﻴﺸﻪ ﺩﺍﺭﻳﺪ.
     

  3. پدر جان بسیار زیبا بود. دست مریزاد به این هنر شعر و شاعریتان می گویم.

  4. سلام استاد
    راستی حالا باید کجا منزل کنیم…..

  5. با سلام و درود فراوان
    اگر می دانستم…

  6. درین دور احسان نخواهیم یافت
    شکر در نمکدان نخواهیم یافت
    جهان سر به سر ظلم و عدوان گرفت
    درو عدل و احسان نخواهیم یافت
    سگ آدمی رو ولایت پرست
    کسی آدمی سان نخواهیم یافت
    به دوری که مردم سگی می‌کنند
    درو گرگ چوپان نخواهیم یافت
    توقع درین دور درد دل است
    درو راحت جان نخواهیم یافت
    به یوسف‌دلان خوی لطف و کرم
    ازین گرگ طبعان نخواهیم یافت
    ازین سان که دین روی دارد به ضعف
    درو یک مسلمان نخواهیم یافت
    مسلمان همه طبع کافر گرفت
    دگر اهل ایمان نخواهیم یافت
    شیاطین گرفتند روی زمین
    کنون در وی انسان نخواهیم یافت
    بزرگان دولت کرامند لیک
    کرم زین کریمان نخواهیم یافت
    سخاوت نشان بزرگی بود
    ولی زین بزرگان نخواهیم یافت
    سخا و کرم دوستی علی است
    که در آل مروان نخواهیم یافت
    وگر ز آنکه مطلوب ما راحت است
    در ایام ایشان نخواهیم یافت
    درین شوربختی به جز عیش تلخ
    ازین ترش رویان نخواهیم یافت
    درین مردگان جان نخواهیم دید
    و زین ممسکان نان نخواهیم یافت
    توانگر دلی کن، قناعت گزین
    که نان زین گدایان نخواهیم یافت
    ازین قوم نیکی توقع مدار
    کزین ابر باران نخواهیم یافت
    درین چهارسو آنچه مردم خرند
    به غیر از غم ارزان نخواهیم یافت
    مکن رو ترش ز آنکه بی‌تلخ و شور
    ابایی برین خوان نخواهیم یافت
    چو یعقوب و یوسف درین کهنه حبس
    مقام عزیزان نخواهیم یافت

  7. ادامه…
    به جز بیت احزان نخواهیم دید به جز کید اخوان نخواهیم یافت
    به دردی که داریم از اهل عصر بمیریم و درمان نخواهیم یافت
    بگو سیف فرغانی و ختم کن درین دور احسان نخواهیم یافت

  8. هیچ گاه باورم نمی شد که شاید روزی دیگر حتی مجال دیدن هم نباشد.عقربه های ساعت وجود چنان بر صفحه زندگی می چرخید که هر ثانیه اش ،به درازی یک شب بود.
    او رفتن و رهایی را پیشه خود ساخته بود و اندیشه توقف و ماندن چون پرنده در بند آزارش می داد. …

  9. سلام و درود
    از لطف شعر و افکار ناب شما بهره مند شدم . از اشتراک دانایی تان با خوانندگان که کوچکترینشان حقیر هستم بی نهایت سپاسگزارم .
    همچنین تلاش ارزشمندتان در رابطه با خلاصه نویسی کتب سودمند بسیار متشکرم .
    اجرتان با نویسنده ی کتاب ازل و ابد .
    پیروز و رستگار باشید.

  10. با سلام و سپاس از لطف شما
    به صفحۀ خوب شما رفتم و بهره ای بردم.
    به دعایتان نیازمندم.
    همیشه نیکبخت و سعادتمند بمانید.

  11. جناب انصاری سلام
    سایت بسیار زیبا و مفیدی را طراحی کردین.
    ممنون از ذوق و سلیقه تان
    این چند شبی که در نظرکرده سخنرانی داشتین بیشتر از دو شب توفیق نصیبم نشد که در سخنرانی هایتان باشم ولی همین دوشب واسه من خیلی خوب بود.

  12. با سلام و سپاس
    برادر محسن! از لطف شما و حسن توجه تان متشکرم. هر خوبی که دیده اید از لطف نگاه شماست و هر بدی کاستی که ننوشته اید از کوتاهی های من. امید که از نقطه نظر های دوستان هم بهره مند باشم. خدا یارتان باد.

  13. باسلام.برادر بزرگوار بسیار وبسایت زیبا وروشنگری دارید.واشعار بسیار خوب وعالی.ان شاءالله در پناه امام زمان عج باشید.

  14. برادر عبدالرضای عزیز
    تشکر.

یک نظر بگذارید