بی گناهی، کم گناهی نیست!
نگارش در تاریخ ۳ تیر ۱۳۹۴ | ارسال شده در بخش گاه نوشت ها | دیدگاهها برای بی گناهی، کم گناهی نیست! بسته هستند
این روزها با آن که اصلا دل و دماغ سخن گفتن ندارم ولی از آن روزهایی است که باید حرف بزنم و نمی توانم و نباید ساکت بنشینم. عادت همه ساله ام استراحت دادن به چانه و حنجره ام بود. چون ماه مبارک می رسید می گفتم وقت استراحت زبان و اشتغال دل است و جز شب های احیا در مسجد قبا و یکی دو جلسه محدود در یزد، و چند جلسه شرح نهج البلاغه در زادگاهم سرکان و تویسرکان، هیچ سخنرانی و نماز و جلسه ای را نمی پذیرفتم اما از سال گذشته و در پی درگذشت آیت الحق حضرت آقای حاج سید جواد حیدری-اعلی الله مقامه- از هفتم رمضان مبارک، حساب های کهنه ام بر هم خورد و پارسال سریع به یزد برگشتم و تا چهلم ایشان نزدیک به چهل مجلس در بزرگداشت آن مرد بزرگ منبر رفتم. امسال هم از پیش از ماه مبارک با مجلس میبد به ضرورت وظیفه خدمتگذاری و ادای دین به آن مرد خدا، دوباره بر منیر نشستیم و مجبور به تکلیف شدیم. گویا بیشتر وقت ها قرعۀ فال به نام من دیوانه زده اند. اولین منبر یک ساعته را با موضوع «عالمان ربانی» که در مسجد جامع عتیق میبد برگزار شده بود برخی از سایت های خبری استانی هم درج کردند و البته برخی هم بدون اسم بردن از سخنران و با عکس هایی بدون چهره سخنران به درج خبر پرداختند! درست مانند سخنرانی من در چهلم خانم فاطمه خاتمی خواهر مکرمه سید محمد خاتمی رییس جمهور اسبق و محبوب، که در خبرهای ارسالی نامی از تنها سخنران جلسه که من بودم برده نشده بود. خنده آورترین این حکایت های دنباله دار، گزارش خبرگزاری فارس از سخنرانی من در مراسم سالگرد آیت الله سید روح الله خاتمی در اردکان سال ۹۳ بود که نام حسین انصاری مرا در گزارش خود کلاًعلیرضا انصاری! نوشته بود. این در حالی است که در همان خبرگزاری ها مثلا نام یک عضو شورای شهر دورافتاده ای اگر اسم و فامیل دشواری مثل معبدالله اصوانی دره بشکانی علیا باشد در همه ی گزارش بارها بدون هیچگونه خطایی کامل درج میشود! حالا باز هم تکلیف خود دیده ام که با زبان روزه و در ایام روزه داری و گرمای تیر ماه در استان یزد، باز هم به خدمت ناچیز خویش ادامه بدهم و با استمداد از انفاس آن بزرگمرد سفر کرده و دعای دوستان خیراندیش و مهربانم بتوانم در این روزگار که همه به گریزاندن نسل جوان از روحانیت راستین و تهی کردن آنان از معنویت زندگی ساز، اراده کرده اند خستگی و سرخوردگی نشناسم و با تکیه به یاری خداوند به بازگویی ارزش های روحانیت اصیل و مردمی شیعه بپردازم و چنان کنم که آرش جان خود در تیر کرد و تا دور ترین مرزهایی که اینان از آن پاسداری کرده اند من نیز دیدبانی کنم و پاسبانی کرده باشم. امیدوارم به دعای خیر خوبان بتوانم.در فرصتی به سیاست حذف نقش و نمود روحانیت آگاه و آزادی خواه از گزارش های تاریخی مشروطیت و کتاب های منتشر شده در آن باره بپردازم بلکه تا حدودی سیر کنونی جاری شناخته تر شود. این وعده نیست بلکه آرزویی است که پیش پیش با دوستان خودم در این صفحه باز گفتم بلکه رغبتی و تعهدی افزون تر پیدا کنم و از حد اقل نویسی هایی در آن مورد کوتاهی نکنم. در پایان این یادداشت لینک بعضی سایت هایی که خبر جلسه اول در موضوع سالگرد را گذاشته اند در اختیار دوستان می گذارم.
|
بخش نظرات بسته شده است.