منبرهای تیر ماه ۱۳۹۴برابر با ماه مبارک رمضانــــــــــــــــــــیزد- خرانقنشانی: بخش خرانق- مناسبت: اولین سالگرد رحلت آیت الحق حاج سید جواد حیدری (ره) پنج شنبه ۴ تیر ماه برابر با هشتم رمضان مبارک
عصر ساعت ۱۹ تا ۲۰
موضوع: نایابی عالمان ربانی و خواب و غفلت مردمان
چکیده:
در سخنرانی مراسم سالگرد حاج سید جواد حیدری(ره) در شهر میبد پیرامون واژۀ«ربانی» توضیحاتی داده ام و به آیات قرآن در این باره پرداخته ام که از تکرار آنها می گذرم. حاصل آن سخنان این است که عالمان ربانی نیاز جامعۀ انسانی اند و بدون آنها حیات معنوی و معقول یا خردمندانه با کاستی و بلکه به رکود گرفتار می شود. تولید انسان الهی و معنوی به مربیان ربانی و الاهی نیازمند است. ایهاالناس جهان جای تن آسانی نیست مرد دانا، به جهان داشتن ارزانی نیست خفتگان را چه خبر زمزمهٔ مرغ سحر؟ حیوان را خبر از عالم انسانی نیست داروی تربیت از پیر طریقت بستان کادمی را بتر از علت نادانی نیست شب مردان خدا روز جهان افروزست روشنان را به حقیقت شب ظلمانی نیست پنجهٔ دیو به بازوی ریاضت بشکن کاین به سرپنجگی ظاهر جسمانی نیست طاعت آن نیست که بر خاک نهی پیشانی صدق پیش آر که اخلاص به پیشانی نیست حذر از پیروی نفس که در راه خدای مردم افکنتر ازین غول بیابانی نیست عالم و عابد و صوفی همه طفلان رهند مرد اگر هست بجز عارف ربانی نیست با تو ترسم نکند شاهد روحانی روی کالتماس تو بجز راحت نفسانی نیست خانه پرگندم و یک جو نفرستاده به گور برگ مرگت چو غم برگ زمستانی نیست (سعدی » مواعظ » قصاید، قصیدهٔ شمارهٔ ۷ ) تلاش برای رسیدن به این درجات یا یافتن کسانی در این حد و اندازه ها، یکی از آرزوهای بزرگان و بزرگ ترین آرزوهای آنان است. دی شیخ با چراغ همی گشت گرد شهر/ کز دیو دد ملولم و انسانم آرزوست گفتیم یافت می نشود، جسته ایم ما/ گفت آن که یافت می نشود آنم آرزوست امام صادق(ع) می فرماید: «واطْلُبْ مؤاخاه الأتقیاء ولو فی ظلمات الأرض و إن أفْنَیتَ عُمرک فی طلبهم، فإنّ الله لم یَخلقْ علی وجه الأرض، أفضل مِنهم بعد الأنبیاء والأولیاء، وما أنعم الله علی العبد بمثل ما أنعم به مِن التوفیق بصُحبتهم…» کوشش کن که از پرهیزکاران با حقیقت، برادری پیدا کنى، اگر چه در طلب او به زحمت بسیار دچار گردى؛ و اگر چه او در جاى دور و در ظلمات زمین باشد، زیرا که پروردگار متعال پس از انبیاء و اوصیاء آنان افرادى را که مانند یا بهتر از پرهیزکاران باشد نیافریده است، و خداوند متعال به بندهاى نعمت و توفیق نداده است که بهتر و بالاتر باشد از توفیق درک مصاحبت چنین اشخاص.( مصباح الشریعه / ترجمه مصطفوى، باب پنجاه و پنجم در برادرى، ص: ۲۳۰) نکته ای که شایسته درنگ است این که مقام مردان خدا را با صاحبان علم به اشتباه نباید گرفت. از نگاه اهل بیت(ع) هر صاحب علمی، مرد خدایی نیست. عالمان ربانی ویزگی هایی دارند که خدا ترسی، تقوا، ترک گناه، تهذیب نفس، تملیک هوا و هوس، مخالفت با هوای نفس، دوری از ارباب قدرت، گریختن از آوازه و شهرت و فتوا، همنشینی با فقیران، دستگیری از نیازمندان، بردباری با مردم، درگذشتن از دشمنان، ترک دنیا، فروتنی در برابر خلق، عشق به عبادت داشتن، و فرمانبری از امامان (ع) بخشی از آنهاست. اگر قرار بر این باشد که کسانی فقط علم بیاندوزند و به اندازه علمی که اندوخته اند، قبای ادب و اخلاق و فضیلت ندوزند و از دانش هدایتگر انبیاء به حفظ رسم و خط بکوشند و از درک و درد و عشق، تهی بمانند، پس چه فرقی میان آنان با بهائمی که کتاب مقدس بر پشت می کشند؟ و چه تفاوتی با احبار و رهبان دارند که مبغوض خدا و مطرود قرآن اند؟ کَتَبَ أَبُو جَعْفَرٍ ع إِلَى سَعْدٍ الْخَیْرِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ* أَمَّا بَعْد…فَاعْرِفْ أَشْبَاهَ الْأَحْبَارِ وَ الرُّهْبَانِ الَّذِینَ سَارُوا بِکِتْمَانِ الْکِتَابِ وَ تَحْرِیفِهِ فَما رَبِحَتْ تِجارَتُهُمْ وَ ما کانُوا مُهْتَدِینَ ثُمَّ اعْرِفْ أَشْبَاهَهُمْ مِنْ هَذِهِ الْأُمَّهِ الَّذِینَ أَقَامُوا حُرُوفَ الْکِتَابِ وَ حَرَّفُوا حُدُودَهُ «۱» فَهُمْ مَعَ السَّادَهِ وَ الْکُبُرَّهِ «۲»- فَإِذَا تَفَرَّقَتْ قَادَهُ الْأَهْوَاءِ- کَانُوا مَعَ أَکْثَرِهِمْ دُنْیَا وَ ذلِکَ مَبْلَغُهُمْ مِنَ الْعِلْمِ «۳»- لَا یَزَالُونَ کَذَلِکَ فِی طَبَعٍ وَ طَمَعٍ لَا یَزَالُ یُسْمَعُ صَوْتُ إِبْلِیسَ عَلَى أَلْسِنَتِهِمْ بِبَاطِلٍ کَثِیرٍ یَصْبِرُ مِنْهُمُ الْعُلَمَاءُ عَلَى الْأَذَى وَ التَّعْنِیفِ وَ یَعِیبُونَ عَلَى الْعُلَمَاءِ بِالتَّکْلِیفِ «۴» وَ الْعُلَمَاءُ فِی أَنْفُسِهِمْ خَانَهٌ إِنْ کَتَمُوا النَّصِیحَهَ إِنْ رَأَوْا تَائِهاً ضَالًّا لَا یَهْدُونَهُ أَوْ مَیِّتاً لَا یُحْیُونَهُ فَبِئْسَ مَا یَصْنَعُونَ لِأَنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى أَخَذَ عَلَیْهِمُ الْمِیثَاقَ فِی الْکِتَابِ أَنْ یَأْمُرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ بِمَا أُمِرُوا بِهِ وَ أَنْ یَنْهَوْا عَمَّا نُهُوا عَنْهُ وَ أَنْ یَتَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَ التَّقْوى وَ لَا یَتَعَاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَ الْعُدْوانِ… (الکافی (ط – الإسلامیه)، ج۸، ص: ۵۴) امام باقر علیه السّلام نامه زیر را به «سعد الخیر» نوشت: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ اما بعد …بدین ترتیب تو همشکلان و شبیهان احبار «دانشمندان یهود» و رهبانان (دیرنشینان نصارى) را، (از بین مسلمانان) بشناس، اینان که روششان کتمان کردن کتاب خدا و تحریف آن است، و اینان نه از تجارت خود سودى برند و نه راه یافتهاند. سپس شبیهان آنها را در این امت بشناس، آنان که حروف و الفاظ کتاب را مراعات می نمایند ولى حدود و مقرراتش را تحریف می کنند، اینان با رهبران و بزرگان -در نسخه ای به جای مکبّره ، واژۀ مکثره است به معنای انبوه داران و سرمایه اندوزان- (دنیا و زمامداران) همکارى کنند و چون اختلافى در میان رهبران هواپرست افتد با آن دسته همکارى کنند که دنیاى بیشترى دارند، و این است اندازه و ارزش علم و دانش ایشان، پیوسته گرفتار طبع شیطانى و (آلوده) طمع خویشند، و پیوسته آواز شیطان از زبانشان شنیده شود که فراوان باطل گویند. علما و دانشمندان (حقیقى) نیز در برابر آزار و زورگوئى آنان صبر پیشه سازند، و آنان بر این علماى بزرگوار بخاطر اینکه آنان را به حق وادار کنند و از باطل جلوگیرى کنند عیب می گیرند، با اینکه علما در پیش خود خیانت کار محسوب اند اگر نصیحت نکنند بدین صورت که سرگردان گمراهى را ببینند و راهنمائیش نکنند یا (دل) مردهاى را ببینند و زندهاش نسازند، و راستى که (در این صورت) چه بدکاری می کنند، زیرا خداى تبارک و تعالى از ایشان در کتاب خود پیمان محکم گرفته که به هر کار خوب و بدان چه مأمورند دستور دهند، و آنچه را از آن نهى شدهاند از آن نهى کنند، و به نیکى و پرهیزگارى همکارى و کمک دهند و به گناه کارى و زورگوئى کمک ندهند…(الروضه من الکافی / ترجمه رسولى محلاتى، ج۱، ص: ۷۸) با این مقدمات اگر بخواهم به کوتاهی سخن اصلی را بازگویی کنم باید بگویم که جایگاه حاج سید جواد حیدری را در مقام و مرتبت عالمان ربانی باید جست. او به شایستگی موصوف به این صفت بود ورمز موفقیت و اقبال اهل ایمان و معرفت و اساتید وبزرگان نسبت به وی در همین مرتبت و جایگاه نهفته است. ــــــــــــــــــتفتنشانی: حسینیه علیای سرده
مناسبت: اولین سالگرد رحلت آیت الحق حاج سید جواد حیدری (ره)
جمعه ۵ تیر ماه برابر با نهم ماه مبارک رمضان عصر ساعت ۱۸ و ۱۵ دقیقه تا ۱۹ ( یک جلسه) موضوع: شرح سلوک حاج سید جواد حیدری در شرح قصیده ای از سعدی
چکیده: ابیاتی از قصیده ای که از سروده های زیبای سعدی است و در کتاب های اخلاق و تربیت و گفتار های اهل وعظ از دیر باز مورد توجه بوده را در سخنرانی خرانق خوانده ام. قصیده ای با این مطلع که : ایها الناس جهان جای تن آسانی نیست مرد دانا ، به جهان داشتن ارزانی نیست همان طور که پیداست مضامین این قصیده وعظ و پند و نصیحت و ارشاد است . نکته در خور توجه این که شیخ اجل سعدی در این قصیده زیبا و تاثیر گذار، وجوهی از روش های سیر و سلوکی را که یه سلوک اعتدالی یا بهتر بگوییم به سلوک شرعی ، از آن می توان تعبیر کرد یادآور می شود که در زندگی اخلاقی و تربیتی شادروان فرخنده حال ، آیت اهل کمال ، حضرت آیت الحق حاج سید جواد حیدری به وضوح جاری بوده و در حقیقت آن را می توان شرح بخشی از سلوک شرعی ایشان دانست…. ۱- تحمل سختی ها در راه کسب فضیلت ها ایهاالناس جهان جای تن آسانی نیست مرد دانا، به جهان داشتن ارزانی نیست در سخنی از امیر مؤمنان علی (ع) شرح احوال اهل ریاضت از طبقۀ عالمان آگاه چنین آمده است؛ « هَجَمَ بِهِمُ الْعِلْمُ عَلَى حَقِیقَهِ الْبَصِیرَهِ وَ بَاشَرُوا رُوحَ الْیَقِینِ وَ اسْتَلَانُوا مَا اسْتَوْعَرَهُ الْمُتْرَفُونَ وَ أَنِسُوا بِمَا اسْتَوْحَشَ مِنْهُ الْجَاهِلُونَ وَ صَحِبُوا الدُّنْیَا بِأَبْدَانٍ أَرْوَاحُهَا مُعَلَّقَهٌ بِالْمَحَلِّ الْأَعْلَى أُولَئِکَ خُلَفَاءُ اللَّهِ فِی أَرْضِهِ وَ الدُّعَاهُ إِلَى دِینِهِ آهِ آهِ شَوْقاً إِلَى رُؤْیَتِهِمْ انْصَرِفْ یَا کُمَیْلُ إِذَا شِئْت. (صبحی صالح، ص ۴۹۸) دانش با حقیقت بصیرت به آنان روى نموده، و با روح یقین در آمیختهاند و آنچه را ناز پروردگان سخت گرفتهاند آسان یافتهاند، و به آنچه نادانان از آن وحشت کردهاند مأنوس شدهاند، و با بدنهایى که ارواحشان به محلّ برتر آویخته همنشین دنیا شدهاند. اینان جانشین حق در زمین، و دعوت کنندگان به دین خدا هستند. آه آه که چه مشتاق دیدار آنانم! اى کمیل، اگر مىخواهى باز گرد. ( نهج البلاغه / ترجمه انصاریان، ص: ۷۹۵) علی(ع) از نرسیدن عافیت طلبان ونازپروردگان به مقصود بلند حقیقت، سخن می گوید. ناز پرورد تنعم نبرد راه به دوست/ عاشقی شیوه رندان بلاکش باشد. ۲- بیداری شب است که یکی از ارکان بزرگ تربیت روح است. خفتگان را چه خبر زمزمهٔ مرغ سحر؟ حیوان را خبر از عالم انسانی نیست جسم خواب رفته ای که اوقات سحرش را در بستر می گذراند روزهایش نیز چندان روشن و نورانی نیست. مولا علی (ع) در وصف متقیان فرمود؛ « صَبَرُوا أَیَّاماً قَصِیرَهً أَعْقَبَتْهُمْ رَاحَهً طَوِیلَهً تِجَارَهٌ مُرْبِحَهٌ یَسَّرَهَا لَهُمْ رَبُّهُمْ أَرَادَتْهُمُ الدُّنْیَا فَلَمْ یُرِیدُوهَا وَ أَسَرَتْهُمْ فَفَدَوْا أَنْفُسَهُمْ مِنْهَا أَمَّا اللَّیْلَ فَصَافُّونَ أَقْدَامَهُمْ تَالِینَ لِأَجْزَاءِ الْقُرْآنِ یُرَتِّلُونَهَا تَرْتِیلًا یُحَزِّنُونَ بِهِ أَنْفُسَهُمْ وَ یَسْتَثِیرُونَ بِهِ دَوَاءَ دَائِهِم… (نهج البلاغه (للصبحی صالح)، ص: ۳۰۵) در روزگار کوتاه دنیا صبر کرده تا آسایش جاودانه قیامت را به دست آورند: تجارتى پر سود که پروردگارشان فراهم فرموده، دنیا مىخواست آنها را بفریبد امّا عزم دنیا نکردند، مى خواست آنها را اسیر خود گرداند که با فدا کردن جان، خود را آزاد ساختند. پرهیزکاران در شب بر پا ایستاده مشغول نمازند، قرآن را جزء جزء و با تفکّر و اندیشه مىخوانند، با قرآن جان خود را محزون و داروى درد خود را مىیابند. وقتى به آیهاى برسند که تشویقى در آن است، با شوق و طمع بهشت به آن روى آورند، و با جان پر شوق در آن خیره شوند، و گمان مىبرند که نعمتهاى بهشت برابر دیدگانشان قرار دارد…» ( نهج البلاغه / ترجمه دشتى، ص: ۴۰۵) ۳– پیروی و التزام نسبت به استاد داستان موسی و خضر در قران شاهکاری است بزرگ در امر تربیت معنوی. هم چنان که التزام اصحاب به پیشوایان و تبعیت شاگردان از بزرگان تجربه آموخته و واصل و امتحان داده در متون روایی و سیرۀ گذشتگان ما به خوبی پیداست. داروی تربیت از پیر طریقت بستان کادمی را بتر از علت نادانی نیست شب مردان خدا روز جهان افروزست روشنان را به حقیقت شب ظلمانی نیست این مرحله را بی همرهی خضر نمی توان طی کرد. می توان آدم خوبی شد اما نمی توان خوب آدم شد. میان این دو خیلی تفاوت هست. ۴- مبارزه با هوای نفس و شیطان سعدی از در افتادن با شیطان تعبیر به دیو می کند و راه سرکوب شیطان را ریاضت نفس می داند. پنجهٔ دیو به بازوی ریاضت بشکن کاین به سرپنجگی ظاهر جسمانی نیست طاعت آن نیست که بر خاک نهی پیشانی صدق پیش آر که اخلاص به پیشانی نیست حذر از پیروی نفس که در راه خدای مردم افکنتر ازین غول بیابانی نیست از همین روست که رهیدگان از دام شیطان و مردان واقعی را عارفان ربانی می داند و بس. دیگران را -عالم و عابد و صوفی- طفلان ساده دلی می داند که گول ظاهر می خورند و به اندک ترسی می گریزند و با اخرده ای از شیرینی و لذت ها از راه و کار باز می مانند. عالم و عابد و صوفی همه طفلان رهند مرد اگر هست بجز عارف ربانی نیست با تو ترسم نکند شاهد روحانی روی کالتماس تو بجز راحت نفسانی نیست ۵- یاد آخرت و مرگ یکی از راه های سلوک آن سفارش ها که پیشوایان داشته اند؛ فراوان یاد مرگ کنید…، از ما نیست آن که در شبانه روز مکرر به یاد مرگ نباشد..، یاد مرگ لذتهای باطل را در کام انسان تلخ می کند…، و مانند اینها را علاوه کنید بر شیره پیشوایان در گریستن از هول مرگ و تذکر پیوسته داشتن به آن و زاریدن از سکرات و خطرات مرگ و جهان پس از آن را. خانه پرگندم و یک جو نفرستاده به گور برگ مرگت چو غم برگ زمستانی نیست (سعدی » مواعظ » قصاید، قصیدهٔ شمارهٔ ۷ ) سخن آخر آن که اگر نیک نگاه شود اصول زندگی حاج سید جواد و گفتارها و موعظه های دلنشین ایشان در همین معانی خلاصه شده است.
ــــــــــــــــــــیزد- مسجد برخوردارنشانی: میدان شهید بهشتی (مجاهدین) – مسجد برخوردار مناسبت: اولین سالگرد رحلت آیت الحق حاج سید جواد حیدری (ره) سه شنبه ۹ تیر ماه برابر با ۱۳ رمضان مبارک عصر ساعت ۲۰ تا ۲۰ و ۴۵ دقیقه موضوع: هشدار بزرگ، بازی با دین ،ممنوع چکیده: در صدد آن هستم تا شرح و تحلیلی قرآنی -روایی از هشدار مکرر آیت الحق حیدری (ره) در گفتارها و موعظه های تربیتی بر پرهیز از بازی با دین و ارزش های دینی اشاره کنم وضمن یادآوری دو آیه کلیدی از قرآن کریم به ذکر پاره ای از موارد در این باره بپردازم. تصاویر خبرگزاری ها:
ــــــــــــــــــــیزد-نشانی: میدان عالم- کوی استادان- مسجد امام حسن (ع) مناسبت: نشست ماهانه زنان متعهد به مدیریت سرکار خانم عرفانی (آزادی) چهار شنبه ۱۰ تیر ماه برابر با ۱۴رمضان مبارک
صبح ساعت ۱۱ و ۳۰ دقیقه تا ۱۲ و ۳۰ دقیقه
موضوع: نسبت زنان در ساختار آفرینش و جایگاه اجتماعی با ماه رمضان
چکیده: یکی از توصیف های زیبا از ماه رمضان که در سخن پیشوایان دین آمده است؛ ماه رحمت است. این توصیف برای دین پژوهانی که در مسئلۀ زنان دارای مطالعات علمی و روزآمد هستند بار مفهومی دارد و ذهن آنان را ناخواسته به جایگاه اجتماعی زن در قرآن منتقل می کند. اگر ماه مبارک ماه تجسم رحمت بی انتهای خداست، زنان نیز در نگاه دینی مظهر رحمت خداوند در خانه و خانواده و اجتماع اند. البته نگاه رحمتی به زنان در دین و سخن پیشوایان نیاز مند تصحیح است و بی نیاز از آسیب شناسی پیشگیرانه نیست. خواندن فصل ۵ از جلد ۸ کتاب الحیاه اثر استاد حکیمی را در این باره توصیه می کنم. ــــــــــــــــــــیزد- طزرجاننشانی: طزرجان- حسینیه جامع عتیق مناسبت: سالیاد بزرگداشت چند تن از فقیهان آن سامان (آیت الله میرزا احمد احمدی حائری ، حاج سید حسین صدر الساداتی، آیت الله میرزا محمد حسین احمدی فقیه، آیت الله شیخ غلامرضا فقیه خراسانی رحمه الله علیهم) پنج شنبه ۱۱ تیر ماه برابر با ۱۵ رمضان مبارک
عصر ساعت ۱۹ تا ۲۰
موضوع: نقش های جاویدان در زندگی عالمان
چکیده: عالمان یعنی وارستگان از منیت و اتوریته و خودشیفتگی و رها شدگان از مستی قدرت و ثروت و دلباختگان به انسان و قرآن. هر معنای دیگری که از این واژه بشود با روخح علم و حقیقت دانش بیگانه است. آنان که علم حقیقی را از علم رسمی باز نمی شناسند دچار کور رنگی اند و بینایی شان به ضعف گراییده است. دیرباز و دراز روزگاری است که هشیاران در قافلۀ علوم دینی به درستی سروده اند ؛ علم رسمی سر به سر قیل است و قال/ نه ازو کیفیتی حاصل نه حال. علم نبود غیر علم عاشقی/ مابقی تلبیس ابلیس شقی. کل من لم یعشق الوجه الحسن/ قرب الجل الیه والرسن. هر که را در سر نباشد عشق یار/ بهر او پالان و افساری بیار …(شیخ بهایی ره) اما هنوز ناباورانی در انکار این حقیقت اند. علامه امینی به گمان من از آن روز به کوی حقیقت راه برد که با راه یافتگان آشنایی جست و دست و قلم در نوشتن کار سترگ «شهداء الفضیله» برد و به پویا نمایی نقش جاویدان شهیدان دانش و قلم در حوزه دین اقدام کرد….قال علی(ع) …اعیانهم مفقوده و امثالهم فی القلوب موجوده…(نهج البلاغه، حکمت ها)…. ــــــــــــــــــــیزد- (رستاق) شمسینشانی: حسینیه بزرگ روستای شمسی مناسبت: اولین سالگرد رحلت آیت الحق حاج سید جواد حیدری (ره) جمعه ۱۲ تیر ماه برابر با ۱۶ رمضان مبارک
شب ساعت ۲۱ و ۴۵ دقیقه تا ۲۲ و ۳۰
موضوع: به خود آمدن و به خدا رسیدن !
چکیده: در سیر و سلوک معنوی حاج سید جواد آن چنان که از گفتارها و توصیه ها و تاکیدهای ایشان بر می آید و فهمیده می شود مسئلۀ خودیّت فردی به مثابۀ سنگ زیربنای تربیت و سلوک دینی، پر اهمیت بوده و شایان توجه مضاعف و بلکه اولویّت و اوّلیت است. در این نگاه ضمن اهمیت به جمع و کار و تلاش برای رهایی و یهروزی آن، اهمیت فراوانی به خود حقیقی آدمی می دهد و پیوسته آدمی را به خود حقیقی اش متوجه و متنبه می سازد. این دیدگاه در آیاتی از قرآن به خوبی قابل پیگیری است. نسوا الله فانساهم انفسم؛ بیانی از یک نوع خودفراموشی و خود را از یادبردن است که عذاب الهی و عقوبت خدا شمرده است. در مسیر تربیت انسان اول فرمان این است که قوا انفسکم ؛ خود را بپایید و از خود نگاهبانی و صیانت کنید و سپس می فرماید و اهلیکم؛ و خانواده هایتان را نیز . مرحوم سید همیشه تاکید داشت که تو باید خود جوابگوی اعمال خود باشی! می گفت هیچ وقت دیده ای دو همسر که با یکدیگر هم بسیار علاقمند هستند یک شب یک شکل و یکسان خواب ببینند؟! این یعنی آن که هر انسانی عالم جداگانه ای دارد که در آن عالم تنهاست. بر این اساس تاکید می کرد که باید برای تنهایی ات فکر کنی! توجه افراطی به جمع ، سبب مسخ هویت فردی و محو آن می شود. زندگی با جمع اگر چه لازم و ضروری است و اسباب کمالات انسانی می شود ولی اگر به اندازه و به قاعده نباشد یک خودیّت بدلی برای انسان پدید می آورد که نتایج ناخوشایند روحی و معنوی خواهد داشت. بی توجهی به خود ، ۱) سبب وحشت از تنهایی و گریز از آن است در حالی که انس به تنهایی یکی از ویژگی های خوب مردان خداست. انسان های تهذیب یافته عاشق تنهایی اند. نشانه کمال عقل در انسان، انس با تنهایی است! هر که با خدا آشنایی کرده باشد از جمع ها و هیاهو ها هراسان است! ۲) اسباب غفلت از عیوب خود و بلکه گرفتار شدن به عیبجویی از دیگران می گردد. تا جایی که در حدیث امام علی(ع) فرمود خوشا بر احوال کسی که پرداختن به عیب های خودش او را از عیب جویی دیگران باز داشته است. ۳) حساب شخصی انسان را تهی کرده و دفتر کمالات شخصی انسان، خالی می ماند. وجهی از معنی آیه ؛ لعلک باخع نفسک الا یکونوا مؤمنین ؛در خطاب به پیامبر(ص) بر همین معنا دلالت دارد. آن حضرت دهۀ پایان ماه مبارک را در مسجد، شبه خیمه ای برپا می کرد و در آن به عبادت و امور شخصی اشتغال داشت که نوشته اند و کان یعتکف فی المسجد فی العشر الاواخر من الشهر المبارک. ادبیات غالب بر نیایش های دینی ما بیش از آن که جمعی باشد زبان فردی دارد. الهی؛ خدای من!…ربی؛ پروردگارم.!.. و تعبیرهای فراوانی که اهل ایمان بر زبان دارند و با آن گوهر جان خود را صفا می بخشند در بخش وسیعی از همین ادبیات بهره می گیرد. ضمیر ها معمولا متکلم وحده است. به ویژه آن جا که به شمارش عیوب نفس و روسیاهی ها و غفلت ها می رسد و شرح خطاها و گناهان در پیشگاه خداست. آری به خودآی تا به خدا برسی! ــــــــــــــــــــیزد-نشانی: میدان آزادی (شهرداری) بلوار طالقانی- کوچه مسجد هدایت- منزل کربلاییان
مناسبت: سخنرانی سالانه در شب های قدر سه شنبه ۱۶ تیر ماه برابر با ۲۰ رمضان مبارک و پنج شنبه ۱۸ تیر ماه برابر با ۲۲ رمضان مبارک (شب نوزدهم به دلیل بستری بودن توفیق نیافتم و حجت الاسلام حسن سعیدی فر با بیانات مفیدشان حاضران را به فیض اکمل رساندند جزاهم الله خیرالجزاء) شب ها ساعت ۱۰ تا ۱۰ و ۳۰دقیقه
موضوع: (شب ۲۱) مؤمنان حقیقی یا صفات پنچگانۀ فردی اهل ایمان . (شب ۲۳) آثار اجتماعی و اخلاقی زیست مؤمنانه
چکیده: (شب ۲۱) با تکیه بر آیات ۲تا ۴ از سوره انفال، به خوبی چهرۀ مؤمنان شایسته ترسیم می شود. ۱) خداترسی؛ به گونه ای که با یاد خدا دلهای شان هراسان می شود ۲) ایمان افزایی؛ که با تلاوت آیات خداوند روح ایمان در آنها تقویت می گردد. ۳) بر خدا توکل می کنند؛ نه بر اسباب و بندگان. ۴) اهل اقامه نماز اند نه کاهل و سست و یا نمازخوان بی نشاط و شور. ۵) اهل انفاق اند؛ دست شان نیز مانند دل و زبان شان در بخشش و انفاق پیشتاز است . از نگاه قرآن اینان به یه مرتبه دست می یابند: اول این که در پیشگاه خداوند صاحب درجه اند. دوم به مغفرت و آمرزش الهی می رسند. سوم اینکه روزی کریمانه به آنان می رسد. (شب۲۲) پس از بحث گذشته به آثار اجتماعی و شخصی ایمان و لوازم طبیعی آن خواهیم پرداخت. زیست مؤمنانه آثار روشنی در زندگی دارد که آرامش؛ باطن گرایی و درون گرایی؛ آینده نگری؛ عمیق بودن و ژرف بینی ، بخشی از آن موارد است.
ــــــــــــــــــــیزد- مسجد قبانشانی: بلوار جمهوری- مسجد قبا
مناسبت: مراسم شب احیاء سه شنبه ۱۶ تیر ماه برابر با ۲۰ رمضان مبارک و پنج شنبه ۱۸ تیر ماه برابر با ۲۲ رمضان مبارک (شب نوزدهم به دلیل بستری بودن توفیق نیافتم و حجت الاسلام متقیان با بیانات مفیدشان حاضران را به فیض اکمل رساندند جزاهم الله خیرالجزاء)
سحرها ساعت ۱ و ۳۰ دقیقه تا ۳
موضوع: (شب ۲۱) دعا، جوهر بندگی و اوج به خدا پیوستگی!
چکیده: گذری بر ارزش نیایش خواهم داشت و یادآوری هایی که در این شب ها باید کرد. ارتباط با خدا را در زبان دعا باید جست و با روح نیایش در درگاه حق باید بندگی کرد. نماز ار نه از روی مستی کنی/ به مسجد درون ، بت پرستی کنی (میررضی آرتیمانی) نمازم صورتی خالی زمعنا/ زبان در ذکر و دل در آرزوها. صلاه خاضعین و خاشعین را/ ادا کردم؟ همی دانم که حاشا ( عم زنده یادم؛ علی محمد رادمنش) و در انتهای شب مرثیت خوانی شهید عدالت در تاریخ بشری، امام امیر المؤمنین علی ین ابی طالب (ع) به همان بیانی که پیامبر (ص) در آغاز ماه مبارک رمضان و در انتهای خطبۀ شریف خود برای مظلومیتش مرثیه خواند. شیخ صدوق(ره) در عیون اخبار الرضا (ع) به اسنادش روایت می کند که (حدیث ۴۸ از باب ۲۸) امام رضا از پدران بزرگوارشان از امیر المؤمنین علیهم السّلام نقل فرمودند که: روزى پیامبر اکرم صلى اللَّه علیه و آله سخنرانى کرده، فرمودند: اى مردم، ماه خدا با برکت و رحمت و مغفرت به شما رو کرده است، ماهى که نزد خدا از تمام ماهها برتر است و روزهایش بهترین روزها و شبهایش بهترین شبها و ساعاتش بهترین ساعات است و آن ماهى است که در آن ماه به مهمانى خدا دعوت شدهاید و در آن از اهل کرامت خدا گشتهاید….(بیان پیامبر (ص) در عظمت این ماه ادامه دارد تا آنجا که می فرماید:) اى مردم درهاى بهشت در این ماه باز است، از خداوند بخواهید که آنها را بر شما نبندد. درهاى جهنّم بر شما بسته است، از خداوند بخواهید که آنها را بر شما باز نکند، و شیاطین در بند هستند، از خداوند بخواهید که آنان را بر شما مسلّط نکنند. امیر المؤمنین علیه السّلام فرمودند: من برخاستم و گفتم: یا رسول اللَّه! با فضیلتترین کار در این ماه چیست؟ حضرت فرمودند: یا ابا الحسن! افضل اعمال در این ماه، پرهیز از محرّمات الهى است، و سپس گریستند، عرض کردم یا رسول اللَّه! چه چیز باعث گریه شما شد؟! حضرت فرمودند: یا علىّ! بخاطر آن عملى که در این ماه نسبت به تو خواهد شد گریه میکنم، گویا تو را میبینم که مشغول نماز هستى و شقىترین افراد بشر (چه در گذشته و چه در آینده)، برادر و هم مسلک کسى که ناقه ثمود را از پا در آورد، برخاسته، و ضربهاى بر فرق سرت فرود مىآورد و محاسنت را [با خون] خضاب میکند، امیر المؤمنین علیه السّلام ادامه دادند: عرض کردم: یا رسول اللَّه! در این حال دینم سالم است؟ فرمودند: بله دینت سالم است. سپس فرمودند: یا علىّ! هر کس تو را به قتل رساند مرا به قتل رسانده است، و هر کس از تو بدش بیاید از من بدش آمده است، و هر کس به تو ناسزا گوید، مرا ناسزا گفته است، زیرا تو از من و مانند خودم هستى، روح تو از روح من و گل تو از گل من است، خداوند تبارک و تعالى من و تو را آفرید و من و تو را برگزید و مرا براى نبوّت انتخاب کرد و تو را براى امامت، پس هر کس امامت تو را انکار کند، نبوّت مرا انکار کرده است، اى علىّ! تو وصیّ و پدر نوههاى منى و دامادم هستى، تو در زمان حیات و بعد از مماتم جانشین من بر امّتم هستى، امر تو، امر من و نهى تو، نهى من است، قسم به کسى که مرا به نبوّت برگزید و مرا اشرف مخلوقات قرار داد، تو حجّت خدا بر مردم و امین او بر اسرارش و جانشین او بر بندگانش هستى. (عیون أخبار الرضا علیه السلام / ترجمه غفارى و مستفید، ج۱، ص:۵۹۷- ۶۰۱) متن عربی حدیث: حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ بَکْرِ بْنِ النَّقَّاشِ وَ أَحْمَدُ بْنُ الْحَسَنِ الْقَطَّانُ وَ مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ إِبْرَاهِیمَ الْمُعَاذِیُّ «۱» وَ مُحَمَّدُ بْنُ إِبْرَاهِیمَ بْنِ إِسْحَاقَ الْمُکَتِّبُ قَالُوا حَدَّثَنَا أَبُو الْعَبَّاسِ أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ سَعِیدٍ الْهَمْدَانِیُّ مَوْلَى بَنِی هَاشِمٍ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِیُّ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ فَضَّالٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا ع عَنْ أَبِیهِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِیهِ الصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ الْبَاقِرِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ عَنْ أَبِیهِ زَیْنِ الْعَابِدِینَ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنْ أَبِیهِ سَیِّدِ الشُّهَدَاءِ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ عَنْ أَبِیهِ سَیِّدِ الْوَصِیِّینَ «۲» أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ ع قَالَ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص خَطَبَنَا ذَاتَ یَوْمٍ فَقَالَ أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّهُ قَدْ أَقْبَلَ إِلَیْکُمْ شَهْرُ اللَّهِ بِالْبَرَکَهِ وَ الرَّحْمَهِ وَ الْمَغْفِرَهِ شَهْرٌ هُوَ عِنْدَ اللَّهِ أَفْضَلُ الشُّهُورِ وَ أَیَّامُهُ أَفْضَلُ الْأَیَّامِ وَ لَیَالِیهِ أَفْضَلُ اللَّیَالِی وَ سَاعَاتُهُ أَفْضَلُ السَّاعَاتِ وَ هُوَ شَهْرٌ دُعِیتُمْ فِیهِ إِلَى ضِیَافَهِ اللَّهِ وَ جُعِلْتُمْ فِیهِ مِنْ أَهْلِ کَرَامَهِ اللَّه….(و ساق الحدیث الی ان قال ص:) أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّ أَبْوَابَ الْجِنَانِ فِی هَذَا الشَّهْرِ مُفَتَّحَهٌ «۴» فَاسْأَلُوا رَبَّکُمْ أَنْ لَا یُغَلِّقَهَا عَلَیْکُمْ وَ أَبْوَابَ النِّیرَانِ مُغَلَّقَهٌ فَاسْأَلُوا رَبَّکُمْ أَنْ لَا یُفَتِّحَهَا عَلَیْکُمْ وَ الشَّیَاطِینَ مَغْلُولَهٌ فَاسْأَلُوا رَبَّکُمْ أَنْ لَا یُسَلِّطَهَا عَلَیْکُمْ قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع فَقُمْتُ فَقُلْتُ یَا رَسُولَ اللَّهِ مَا أَفْضَلُ الْأَعْمَالِ فِی هَذَا الشَّهْرِ فَقَالَ یَا أَبَا الْحَسَنِ أَفْضَلُ الْأَعْمَالِ فِی هَذَا الشَّهْرِ الْوَرَعُ عَنْ مَحَارِمِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ ثُمَّ بَکَى فَقُلْتُ یَا رَسُولَ اللَّهِ مَا یُبْکِیکَ فَقَالَ یَا عَلِیُّ أَبْکِی لِمَا یُسْتَحَلُّ مِنْکَ فِی هَذَا الشَّهْرِ کَأَنِّی بِکَ وَ أَنْتَ تُصَلِّی لِرَبِّکَ وَ قَدِ انْبَعَثَ أَشْقَى الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ شَقِیقُ «۱» عَاقِرِ نَاقَهِ ثَمُودَ فَضَرَبَکَ ضَرْبَهً عَلَى قَرْنِکَ فَخَضَبَ مِنْهَا لِحْیَتَکَ قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع فَقُلْتُ یَا رَسُولَ اللَّهِ وَ ذَلِکَ فِی سَلَامَهٍ مِنْ دِینِی فَقَالَ ص فِی سَلَامَهٍ مِنْ دِینِکَ ثُمَّ قَالَ یَا عَلِیُّ مَنْ قَتَلَکَ فَقَدْ قَتَلَنِی وَ مَنْ أَبْغَضَکَ فَقَدْ أَبْغَضَنِی وَ مَنْ سَبَّکَ فَقَدْ سَبَّنِی لِأَنَّکَ مِنِّی کَنَفْسِی رُوحُکَ مِنْ رُوحِی وَ طِینَتُکَ مِنْ طِینَتِی إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى خَلَقَنِی وَ إِیَّاکَ وَ اصْطَفَانِی وَ إِیَّاکَ وَ اخْتَارَنِی لِلنُّبُوَّهِ وَ اخْتَارَکَ لِلْإِمَامَهِ فَمَنْ أَنْکَرَ إِمَامَتَکَ فَقَدْ أَنْکَرَ نُبُوَّتِی یَا عَلِیُّ أَنْتَ وَصِیِّی وَ أَبُو وُلْدِی وَ زَوْجُ ابْنَتِی وَ خَلِیفَتِی عَلَى أُمَّتِی فِی حَیَاتِی وَ بَعْدَ مَوْتِی أَمْرُکَ أَمْرِی وَ نَهْیُکَ نَهْیِی أُقْسِمُ بِالَّذِی بَعَثَنِی بِالنُّبُوَّهِ وَ جَعَلَنِی خَیْرَ الْبَرِیَّهِ إِنَّکَ لَحُجَّهُ اللَّهِ عَلَى خَلْقِهِ وَ أَمِینُهُ عَلَى سِرِّهِ وَ خَلِیفَتُهُ عَلَى عِبَادِه. (عیون أخبار الرضا علیه السلام، ج۱، ص: ۲۹۵-۲۹۷- حدیث ۵۳) تصاویری از مسجد قبا:
موضوع: (شب ۲۳ ) صیانت از دعاهای مأثور و دفاع از سنت قرآن به سر گرفتن!
چکیده: پس از یاد کرد از جایگاه دعا و زبان نیایش، جای آن است تا از ارزش دعاهای مأثور یاد کنیم که سینه به سینه و یا مکتوب و با اسناد و دقت های متناسب با هر دعا از معصومان (ع) توسط بزرگان به ما رسیده است و اهمیت این دعاهای مشتمل بر مسائل بزرگ و آمیخته با حقایق بی مانند را یادآور شویم. به ویژه در روزگاری که علاوه بر دور افتادگان از وادی نیایش های بزرگ معصومان، حتی پاره ای از دوستان قدیم و کنونی ما نیز به باورهای دیگری گرایش یافته اند و با بی سلیقگی تمام به نقد و رد مثلا سنت قرآن به سر گرفتن در شبهای قدر می پردازند. در حالی که هر کاری را تخصصی باید و هر نقدی را علاوه بر معلومات عمومی از ادبیات و تاریخ و رجال و حدیث؛ تجربه های عارفانه و دیدن استادان آن رشته را نیز به شدت نیازمند است. باری در سال ۹۳ یکی از دوستان بحث خارج فقهی و همکاران پژوهشی ما در مرکز ی علمی، نوشته ای را در پاسخ به پرسشی پیرامون سنت قرآن به سر گرفتن در شب های قدر در سایت شخصی اش منتشر کرد که گمان بر این بود که نادیده گرفته شود و به خاموشی بگراید ولی متاسفانه در سال جاری برخی به باز نشر آن با حرف هایی افزوده و ناپخته تر در فضای مجازی اقدام کردند که ناچار باید به برخی از این ایرادها پاسخ گفت و حقایق را بازگویی کرد بلکه جانی به کژی گرفتار نیاید. برای همین یادآور میشوم که سنت قرآن را پیش رو گشودن و به سر گرفتن و خدا را به قرآن و به خودش و به پیشوایان معصوم خواندن ، بر خلاف آن چه که گفته میشود نه تنها ضعیف نیست بلکه قوی نیز نیز هست و دلایل چندی آن را پشتیبانی می کند. ۱) بیشتر این روایات مستند است. مانند روایت شیخ در امالی که منتقد هم به اسناد داشتن آن معترف است. روایات سید بن طاوس نیز بر خلاف نظر منتقد، روایت مستند است زیرا سید می نویسد که آن را به اسناد خود در کتاب اغاثه الداعی آورده ام. اگر چه کتاب مذکور به زمان ما نرسیده ولی اسناد سید بن طاوس به حریز بن عبدالله سجستانی -که شخصیتی توثیق شده دارد- و به امام صادق و امام کاظم (ع) متعدد و مشخص است. در واقع این اسنادها مانند اسناد کتاب من لایحضر از شیخ صدوق است که وی مشیخه خود را در پایان کتاب ذکر کرده است. به همین جهت هیچ حدیث شناسی همه احادیث بی سند شیخ را در آن کتاب مرسل نمی داند. ۲) محمد بن سلیمان دیلمی و پدرش را اگر نجاشی تضعیف کرده به جهت غلو بوده است ولی آنان را هیچ کس کذاب نخوانده در حالی که متنقد دچار مغلطه شده و به نجاشی و خویی هر دو نسبت داده که آنان محمد بن سلیمان را کذاب شمرده اند! و این اشتباه بزرگی است که از هم بحث قدیم ما صورت گرفته است. نعوذ بالله من الزلل. ۳) استدلال به اینکه اسامی امامان ۱۲ گانه را چگونه امام صادق یا کاظم برای مردم آشکارا بر شمرده اند با آن که شیعیان از نام امامان پسین بی اطلاع بوده اند؛ گذشته از از اینکه خلاف نصوص متعددی است مانند حدیث لوح و غیر آنها که فراوان اند ولی با این حال باید توجه داشتت که تصریح به نام امامان و شمارش ۱۲ گانه آنها جزء کار محدثان و راویان متاخر است زیرا در متن همان روایات آمده که امام فرموده اند سپس ائکمه ات را یک به یک نام ببر تا به امام رمانت برسی. ۴) در سند روایت امالی که بیش از همه مورد اعتراض منتقد است جمله ای است که تنبه به آن برای برادر فاضل ما که خود اپوزیسیون است و قدر این مباحث را بیشتر و بهتر می داند آمده است که پرسشگر از امام صادق(ع) درخواست تعلیم دعایی می کند برای رفع وام سنگینی که بر دوش وی افتاده و فشار و سلطۀ حاکمیت وقت! سال نقل حدیث کلا معاصر و برابر با عصر خفقان عباسی است و حاکمیت باطل و زور. بنا بر این باید توجه داشت که فضای درگیری و مبارزه در متنن سند حضور دارد و در نقد و طعن برخی از اصحاب ما و سکوت و خاموشی برخی دیگر به تقیه و امثال آن نمی تواند بی تأثیر باشد. متن حدیث در «امالی» شیخ طوسی (م ۴۶۰) چنین است: أبو محمد الفحام، قال: حدثنی أبو الحسن محمد بن أحمدالهاشمی المنصوری بسر من رأى، قال: حدثنا أبو السرى سهل بن یعقوب بن إسحاق مؤذن المسجد المعلق بصف شنیف بسر من رأى سنه ثمان وتسعین ومائتین، قال: حدثنا الحسن بن عبد الله بن مطهر، عن محمد بن سلیمان الدیلمی، عن أبیه، قال: جاء رجل إلى سیدنا الصادق (ع)، فقال له: یا سیدی، أشکو إلیک دینا رکبنی وسلطانا غشمنی، وأرید أن تعلمنی دعاء اغتنم به غنیمه أقضی بها دینی وأکفی بها ظلم سلطانی. فقال: إذا جنک اللیل، فمل رکعتین، اقرأ فی الأولى منهما الحمد وایه الکرسی، وفی الرکعه الثانیه الحمد واخر الحشر ” لو أنزلنا هذا القرآن على جبل ” إلى خاتمه السوره، ثم خذ المصحف فدعه على رأسک وقل ” بهذا القرآن وبحق من أرسلته به، وبحق کل مؤمن مدحته فیه، وبحقک علیهم، فلا أحد أعرف بحقک منک بک یا الله ” عشر مرات، ثم تقول ” یا محمد ” عشر مرات ” یا علی ” عشر مرات ” یا فاطمه ” عشر مرات ” یا حسن ” عشر مرات ” یا حسین ” عشر مرات ” یا علی بن الحسین ” عشر مرات ” یا محمد بن علی ” عشر مرات ” یاجعفر بن محمد ” عشر مرات ” یا موسى بن جعفر ” عشر مرات ” یا علی بن موسى ” عشر مرات ” یا محمد بن علی ” عشر مرات ” یا علی بن محمد ” عشر مرات ” یا حسین بن علی ” عشر مرات ” یا حجه ” عشر مرات. ثم تسأل الله (تعالى) حاجتک. قال: فمضى الرجل وعاد إلیه بعد مده، قد قضى دینه، وصلح له سلطانه، وعظم یساره. (الأمالی ، الشیخ الطوسی ، ص ٢٩٢، حدیث ۵۷۶) به هر حال برای فهم و نقد بیشتر روایات دعا هم چنان پکه سال ها یش ندر شرح مکتوب سبز نوشته ام باید به خبرگان عالم دعا مراجعه کرد که در این میان جناب سید بن طاوس و شیخ مفید از خبره ترین های اند و نظر آنان یک نظرگاه به شدت تخصصی است. این مطلب جدای از مسئله احادیث من بلغ و قاعدۀ تسامح در ادله سنن است. دقت کنند. به حدی که حتی صاحب مفاتیح الجنان به پایه و درجه آنان نمی رسد. ــــــــــــــــــــیزدنشانی: یزد- شاهدیه- خیابان نصرت آباد- خ مسجد مهدیه – منزل حاج حسین اسلامی
مناسبت: مجلس سالانه روز شهادت امام علی(ع) چهار شنبه ۱۷ تیر ماه برابر با ۲۱ رمضان مبارک
صبح ساعت ۱۱ تا ۱۱ و ۴۵ دقیقه
موضوع: تعلق عاشقانۀ علی (ع) به مستضعفان چکیده: در این باره بجث کوتاه و مناسبی را سال ها پیش، در کتاب کوچک «دولت آفتاب» نوشته ام و با اشاره به برخی روایت ها که از پیامبر(ص) در این زمینه نقل شده است به عشق آسمانی و الهی امام(ع) به محرومان و مستضعفان زمین ، اشاره کرده ام. علی(ع) به محبتی الهی ، وجودش سرشار از مهربانی و عطوفت بی پایان و غیر قابل توصیفی به انسان های درمانده است. با آنان زندگی می کرد و به همپایی با آنان افتخار می نمود. زندگی و امکانات و حتی نان و لباسش از سطح زندگی تیره روزان فراتر نمی رفت و سفرۀ دلش را برای آنان می گشود. در حقیقت علی(ع) پادشاه فقیران و شاه نیازمندانی است که مانند خود آنان می زیسته و به رنگ و لباس و دنیای آنان دلبستگی داشته است. در هیچ کجای تاریخ نمی توان مدلی چون او را یافت که نیمی از جهان بشری آن روز را سرپرستی کند و عمیق ترین سخنان را بر زبان بیاورد و …با این همه ، حال و هوای زنیست فقیران در زندگی اش آشکارا دیده شود و نگاه های مهربانش آرامش بخش پریشانی های آنان و دستان یاریگرش گره گشای سختی ها و دشوارهای روزگار تیره بختان باشد. علامه جعفری زیبا می اندیشید وقتی که می گفت حاضر بودم تمام زندگی ام را بدهم تا کسی مانند ویکتور هوگو-خالق اثر جاودانه بینوایان- داستان زندگی علی را برای جهانیانن بنویسد و به تصویر بکشد. دریغ از عظمت های نایافته علی و ذهن ها و فکرهای کوتاه ما.
ــــــــــــــــــــیزد- میبد
نشانی: جاده میبد – یزد -کارخانه کاشی احسان آریا
مناسبت: نشستی به سوگیاد امام علی(ع) چهار شنبه ۱۷ تیر ماه برابر با ۲۱ رمضان مبارک
شب ساعت ۲۱ تا ۲۱ و ۴۰ دقیقه
موضوع: جای خالی اخلاق در بازار اقتصاد
چکیده: تا آنجا شور شده است که خان نیز خبر شد! در سال های ۲۰۱۴ و ۲۰۱۵ نیز برخی از صاحبنظران اقتصادی در غرب به این نکته پرداخته اند و کتاب هایی در این باره نوشته اند که اخلاق آهسته آهسته از بازار اقتصاد دامن بر می چیند و با بخش های بزرگ تری از دنیای اقتصاد قهر می کند. بیگانگی بازار با اخلاق در حال تشدید است و رنج بیماری بی اخلاقی یا بد اخلاقی اقتصاد جهانی را گرفتار کرده است. اکنون بیش از هر زمان دیگری می توان به راهبردهای اخلاقی بزرگان قافلۀ بشری پی برد. ضعف بنیان اخلاق در بازار اقتصاد به زوال روح انسانی می انجامد و سود پرستی را به گرگ انسان تبدیل می کند. یکی از معانی سخن بلند پیشوایان ما (امام صادق ع) که فرموده اند؛ الفقه ثم المتجر؛ نخست دین شناسی آگاهانه باید کسب کرد و سپس به کسب و تجارت پرداخت را در همین راستا باید دید. روش ها و منش های اخلاقی توصیه شده در دین بزرگ اسلام و سخن معصومان، اعجاب بر انگیز است. تجربه های دراز مدت تاریخ اقتصاد در کارنامه اسلام و جوامع مسلمان تا حد ناباوری انسان را شگفت زده می کند. در این نشست که به دعوت برادر انیشه ورز جناب معین صمدانی به گردهمایی افطاری کارگران و مدیران در یکی از کارخانه های کاشی شهرستان میبد دعوت شده ام به گمانم پرداختن به بخشی از اصول اخلاقی حاکم بر بازار اقتصاد و عملکرد های مسلمانان وارسته برای اثبات این معنا کفایت می کند و برای اقناع مخاطبان مذهبی، سودمند خواهد بود. ان شالله. یادآوری: این سخنرانی در برنامه منظور نشده بود بنا بر این انجام نگرفت و تنها به اقامه نماز و صرف افطاری محدود ماند. ــــــــــــــــــــیزد
نشانی: خ بعثت – مسجد شاه طهماسب
مناسبت: سوگ درگذشت شادروان حاج غلامرضا آقابیگی (پدر دوست گرامی و هنرمند ؛ محسن آقابیگی) چهار شنبه ۱۷ تیر ماه برابر با ۲۱ رمضان مبارک
شب ساعت ۲۲ تا ۲۲ و ۴۰ دقیقه
موضوع: مرگ اندیشی؛ کارکردهای مثبت (۳)
چکیده: در این باره جای سخن بسیاری هست که کم گفته و یا ناگفته مانده است و این جاتب در گفتار های دیگری به اندازۀ اطلاعات اندکی که دارم در این باره ها سخن گفته ام. آخرین گفته های من به دو جلسه در خرداد ماه ۹۴ برمی گردد. یکی در دفتر مؤسسه جواد الائمه(ع) و دیگری در مسجد جامع عتیق خیابان سید غیاث الدین شهر مهریز بوده است. هشدارهای اخلاقی و تربیتی مردان الهی همواره بر یادآوری مرگ و جهان پس از مرگ وابسته بوده است. مرگ اندیشی مثبت، به مثابۀ مدرسه ای برای تربیت و تهذیب نفوس به کار گرفته شده است. اندیشه در بارۀ آن و حتی هراس انگیزی واقعی نسبت به آن توانسته است از زشتی های بیشتر خودکامگان جلوگیری کند و از ستمگری های بی پروای آنان بکاهد و برای لحظه هایی هر چند کوتاه هم که باشد آنان را به تردید و سستی در ستمگری های خود وابدارد و یا در کمترین حد، آنان را به عذاب و سرزنش وجدان های به خواب رفته وابدارد. بخشی از تهدید های پیامبرانه در قرآن و کتاب های آسمانی به یادآوری مرگ برگشت می کند؛ فذرهم حتی یلاقوا یومهم الذی یوعدون… ؛ قل ان الموت الذی تفرون منه فانه ملاقیکم ثم تردون الی….؛ اینما تکونوا یدرککم الموت ولو کنتم فی بروج مشیّده…؛ بل تاتیهم بغته فتبهتهم فلا یستطیعون ردها و لا هم ینظرون… آیات مانند اینها در قرآن بخش بزرگی رابه خود اختصاص می دهد که جای هیچ تردیدی را برای عملکرد مثبت مرگ اندیشی در زندگی روجی -اخلاقی- تربیتی انسان بر جای نمی گذارد. نقشی که کارکرد خود را در تجربه های عارفان ادیان به خوبی نمایانده است. مجال گفتگو در این باره فراخ و توان من اندک است و زمان به تنگنا رسیده است و گرنه بیشتر می نوشتم و به شواهد زیبای تاریخی در اینباره اشاره می نمودم. اما اکنون به همین یادداشت ناچیز ، بسنده گی را شایسته تر می بینم. ــــــــــــــــــــیزد- اشکذر
نشانی: اشکذر- مسجد بزرگ حاج غلام اشکذر
مناسبت: سالگرد رحلت آیت الحق حاج سید جواد حیدری(ره) پنج شنبه ۱۸ تیر ماه برابر با ۲۲ رمضان مبارک
عصر ساعت ۱۹ تا ۲۰
موضوع: هویت ایمانی و اثر بخشی های آن (با تکیه بر نقش حاج سید جواد حیدری(ره) در تربیت شخصیت های مؤمنانه)
چکیده: روش تربیت دینی همواره بر هویت بخشی به افراد و شخصیت سازی های مثبت در وجود آنان است. هویت هایی مانند مسلمانی؛ متقیانه ؛ و مؤمنانه. این هویت ها به منظم شدن رفتار تربیت یافتگان و قانونمندی آنها می انجامد. ــــــــــــــــــــاستان همدان- تویسرکان
نشانی: جوار مزار شریف حیقوق پیامبر (ع)
مناسبت: موضوعاتی از نهج البلاغه از یکشنبه ۲۱ تیر ماه برابر با ۲۵ رمضان مبارک تا پنج شنبه ۲۵ تیر ماه (۵ جلسه)
عصرها ساعت ۱۹ تا ۲۰
موضوع: تتمیم بحث تربیت اخلاقی در نهج البلاغه و آغاز یک بحث جدید
چکیده: بخش آخر از تربیت اخلاقی برجای مانده است که ارائه خواهد شد و سپس وارد موضوع جدیدی خواهیم شد که با فرصت باقیمانده سازگار باشد. یاد آوری می شود که سال گذشته به دلیل رحلت آیت الحق حیدری (ره) این نشست ها برگزار نشد. تصاویری از جلسات سال ۹۲:
|
یک نظر بگذارید