یادآوری؛ نقد فلسفی فلسفه اسلامی، فراخوان تفکیک بود.با همه ی تازشی که خردهگیران بر مکتب تفکیک داشتهاند، یکی از هدفهای اصلی این مکتب که توسعهی نقد فلسفی بود همچنان در حال فراگیری است و بلکه می رود تا پس از ورود برخی از استادان ردهی نخست فلسفه کشور، در محیط های فلسفی و بین اساتید سطح دوم و سوم در رشته فلسفه، نهادینه شود. توجهی به اسامی مدرسان فلسفه و شمار مقالات و کتاب های آنان که از منظر فلسفی به نقد فلسفه موجود اسلامی، پرداختهاند لازم است تا منحنی روبه رشد نقد فلسفی در کشور را در محدوده چهار دههی اخیر، بهتر و واقع بینانهتر دریابیم. بی جهت نیست اگر خوانندگان در برخی از آثار معاصر که با نگرش تفکیکی گرداوری و تدوین می شود، گاه و بیگاه، مقالاتی از غیر تفکیکی ها را ببینند و بخوانند چرا که نقد فلسفی فلسفه، همواره بخش بزرگی از هدفگزاری مکتب تفکیک بوده است. چند نفری که به منظور افزودن بر اوراق کتابشان، بر مکتب تفکیک برای در اختیار نداشتن نقد های فلسفی حاضر و نقد، خرده می گرفتهاند و تفاوتی میان «ارائه ی نقد» با «دعوت به نقد» از سوی یک مکتب نمی گذاشتند بجاست اکنون بنگرند که شتابزدگی در اظهار نظر قاطعانه در مورد یک جریان علمی فرهنگی یا عرضه ی یک مکتب، آن هم در زمانی که هنوز عمری بر آن نگذشته تا چه اندازه ناپخته و زود هنگام بوده است. برای نمونه، بندهایی از مصاحبهی منتشر شده یکی از مدرسان غیر مشهور فلسفه و عرفان اسلامی در دانشگاه را برگزیدهام تا تغییر رویکرد استادان در دروس فلسفی دانشگاهی را از رویکرد شرح و تقلید به رویکرد نقد و تحلیل، روشنتر دریابید. درگفتوگو با دکتر علیمحمدصابری، استاد فلسفه و عرفان دانشگاه فرهنگیان _ برخی ابنسینا را نخستین و حتی آخرین فیلسوف عالم اسلام میدانند؛ دلیل _ تفسیری که ابنرشد از مابعدالطبیعه ارسطو دارد، یک نوع ابنسینازدایی و فارابیزدایی است و بحث زیادت وجود بر ماهیت و حدوث و قدم و حتی نظریه فیض ابنسینا در علم را به طور کلی رد میکند. _ ملاصدرا به هیچوجه یک فیلسوف راستین نیست بلکه حکیمی است که گرایش شدید به محییالدین عربی دارد. بنابراین ملاصدرا را به تفسیر عقلی ]فهم[ کردن به نظر من صحیح نیست یعنی به یک معنا باید اجازه دهیم ملاصدرا را به تأویل بفهمیم نه با تفسیر و به نظرم هر چه شرح بیشتری درباره ملاصدرا داده شود، گمنامتر میشود نه شناختهتر. _ ابنسینا فیلسوفی کرد و تا آخر فیلسوف باقی ماند، هرچند ارتباط میان عقل و وحی را حفظ کرد. _ ما نباید عالم اسلام را مانند عالم غرب فرض کنیم و بگوییم ما نیز حتما باید مانند فلسفه غرب، فلسفهای داشته باشیم، این غلط است. همانطور که هایدگر و هگل میگویند، فرهنگ شرقی، فرهنگی است که توجه به وجود دارد و بنمایه عالم اسلام نیز تفکر شرقی و الهی است. (روزنامه فرهیختگان، سهشنبه ۲۲ خرداد ۱۳۹۷، ۲۷ رمضان ۱۴۳۹، شماره ۲۵۱) استاد حکیمی، شارح و نظریه پرداز مکتب تفکیک، در یکی از آثاری که پس از کتاب «مکتب تفکیک» منتشر کرد در بیان «اقسام نقد فلسفی» دسته بندی مناسبی ارائه کرده است که ذکر آن در اینجا ضروری و سودمند می نماید. فلسفی دارای اقسامی است که باید به آنها توجه کرد، و هر یک را از دیگری باز شناخت و در جای قرار داد. ما در اینجا چند قسم از اقسام مورد اشاره را یاد می کنیم: در نقد نظریه های علمی و فلسفی باید به شش مرحله بژرفی اهتمام ورزید: ۱-نگریستن به نظریه، برون از فضای خاص نظام فلسفی مصاحبه دکتر صابری از دو نوع از اقسام نقد استفاده برده است یکی نقد تطبیقی و دیگری نقد تناظری است که گوینده در قسم اول به بررسی فلسفه ابن سینا در مقایسه با فلسفه ابن رشد میپردازد و در قسم دوم به نسبت میان فلسفه مشائی و صدرایی با عرفان، یا فلسفه ابن رشد با وحی و دین رسیدگی می کند. سرنوشت عبرت آموز نقد فلسفی فلسفه اسلامی را در روزگار ما میتوان در آینهی چاپ اثری ارزشمند از دکتر یحیی یثربی از اساتید عرفان و فلسفه اسلامی در دانشگاه های کشور به خوبی ملاحظه کرد. نامبرده برای پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی کتابی تدوین می کند با نام «تاریخ تحلیلی ـ انتقادی فلسفهی اسلامی». در توضیحات پیرامون کتاب آمده که «مجموعهای است شامل پنج کتاب پیرامون کلیّات و اهمّ موضوعات و مسائل فیلسوفان مسلمان. این اثر که اوّلین تاریخ فلسفهی موضوع محور در حوزهی تفکّرات فیلسوفان مسلمان به شمار میرود، به شیوهی انتقادی، نظرات متفاوت را مورد تحلیل قرار داده، به سؤالات چالش برانگیزی همچون معنای فلسفهی اسلامی، نسبت دین با فلسفه، روششناسی فلسفهی مسلمانان و نسبت فلسفه با علوم تجربی؛ پاسخ و پیشنهادات نوینی پیرامون اصلاح کاستیهای فلسفهی موجود ارائه میدهد.» در ابتدای این اثر شاهد گفتار مختصری از سوی گروه فلسفهی پژوهشگاه گروه فرهنگ و اندیشهی اسلامی میباشیم…. در ادامهی سخن، اذعان میشود که این طرح پژوهشی در سال ۱۳۸۲ در گروه فلسفهی پژوهشگاه به تصویب رسید و یثربی نیز آن را تا سال ۱۳۸۴ به پایان رساند؛ امّا: اکنون میتوان به ارزش سخنان استاد حکیمی پی برد که در مقاله اجتهاد و تقلید تاکید می کند؛ «باید در تدریس فلسفه، چه قدیم و چه جدید، و در تحصیل معرفت، اصول تربیت علمی مراعات گردد. یعنی کوشش به عمل آید تا آزادگانی اندیشمند و مستقل نگر تربیت شوند نه مقلدانی محدود اندیش. فلسفه باید از انسان فلسفه دان و فلسفه خوان و فلسفه نویس یک آزاد اندیش باز ذهن به پرورد نه یک بردهی عقلی و مقلد شناختی. دانشمند و فیلسوف باید بر دانش و فلسفه مشرف باشد دانش و فلسفه مشرف بر او. باید نقاد مفاهیم و آراء باشد نه تنها نقال آنها.» (حکیمی، محمدرضا، اجتهاد و تقلید در فلسفه، صفحه ۱۸۲) تنی چند از فلسفه آموختگان معاصر که به نقد مکتب تفکیک پرداختند و عجولانه در این وادی کتاب ساختند خوب است پاسخگوی این پرسش باشند که چرا به ایده نقد فلسفی فلسفه اسلامی در مکتب تفکیک کمتر توجه نمودهاند و بلکه آنرا اصلا نادیده گرفتند؟! در حالی که واقعیت تحول و حرکت های علمی نشان می دهد جریان مکتب تفکیک در محیطهای فلسفی و ذهنهای فلسفه اندیش نیز تاثیر گذار بوده و بر جرات، قدرت و غنای نقد های فلسفی در روزگار ما افزوده است. ۳ نظر برای این مطلبیک نظر بگذارید |
آیا میشود خدا عقل بدهد و بگوید با آن تفلسف نکن! تفلسف یعنی چون و چرا کردن کارویژه ی عقل است. اخباریگرایان چطور بدون عقل معانی احادیث میتوانند درک کنند؟
با سلام و تشکر برای بذل توجهی که داشتید.
اجمالا دو نکته را متذکر میشوم یکی اینکه تفلسف با تعقل متفاوت است و تعقل فراتر از تفلسف است. لذا هر کس که اهل تعقل باشد لزوما فلسفی نیست. عاقلان بسیارند و فیلسوفان اندک. نکته دوم اینکه اخباریگرایان تعبیر مبهمی است که مقصودتان را از این تعبیر باید بیان کنید. از نگاه ما دو نوع رویکرد به اخبار وجود دارد به گونه ای که گروهی اخبارگرا داریم و گروهی اخباریگر. اولی پسندیده و مقبول است و اکثریت غالب عالمان شیعه و مسلمان اخبارگرایند ولی دومی گروهی محدود هستند و مورد مناقشه و از نگاه همان اکثریت، نامقبول. برای اطلاع بیشتر به مقاله اخبارگرایی و اخباریگری از استاد حکیمی مراجعه کنید. یا حق
? مطالب رسیده از شما سروران
@menbar_ansari
استاد حسین علیزاده نوشتهاند:
احسنتم , تقبل الله و جزاکم الله
الحق مکتب تفکیک اگر فرضا هیچ مزیتی نداشت این حرکت بسیار مبارک ,, نقد فلسفه ,, را که هم کمک بزرگی به دین است و هم به خود فلسفه , دامن زد و گسترش داد. درود بر شما و تفکیکیان منصف و دل آگاه
?www.h-ansari.net