منبرهای مرداد ماه ۱۳۹۷

نگارش در تاریخ ۵ شهریور ۱۳۹۷ | ارسال شده در بخش منبرها | هیچ نظری

منبرهای مرداد ماه ۱۳۹۷

_________________(۵)

◀️ سخنرانی

◀️ یزد ، خ انقلاب، کوچه شیخداد، (زیر ساباط سمت راست)کوچه ابوالمعالی، نرسیده به مسجد ابوالمعالی، منزل آقای گل محمدی
از یکشنبه ۳۱ تیر تا پنج شنبه ۴ مرداد ۹۷

? ساعت ۲۱:۳۰ تا ۲۲:۱۵
? موضوع: صلاح و فساد، صالحان و مفسدان، نقشی دوگانه از انسانها

چکیده:

نکاتی که در جلسات چندگانه بیان شد عبارت است از: اهمیت صلاح به دلیل همراهی آن با ایمان در قرآن؛ تصریح و تاکید پیامبران و اوصیای آنان به اینکه در پی صلاح خویش و جامعه اند؛ ذکر فساد و تشریح برنامه های مفسدان به دلیل نیاز به شناخت آنها در جهت شناخت صلاح و اصلاح؛ صلاح، فردی و اجتماعی است؛ صلاح و فساد در اقتصاد اهمیت مضاعف دارد؛ صلاح و فساد در روابط اجتماعی از خانواده تا محیط.
????
موضوع سال گذشته:
ایمان و فسق؛ مومنان و فاسقان، نقشی دوگانه از انسانها

_______________

محله شیخداد، خانه گل‌محمدی

 

IMG_20180726_000133_268

IMG_20180726_000128_746

______________________

? مطالب رسیده از شما سروران

@menbar_ansari
یکی از عزیزان جان نوشته‌اند:
سلام علیکم
امشب توفیق حاصل شد که از کانال صدای گرم حضرتعالی را شنیدم
تایید مطلب شما، من وقتی خیلی افسردگی دارم یا فشار روحی ناشی از مشکلات اگر موفق شوم در مجلسی شرکت کنم از برکات اهل بیت (ع) و انفاس بزرگواران حالم خیلی بهتر میشود.
در پناه خدا باشید التماس دعا
?www.h-ansari.net

___________________(۶)

‍ ‍ ‍ ? اولویت بندی در همه کارها و برنامه ها دارای اهمیت است و در پژوهش ها نیز افزون بر اهمیت، به سختی و دشواری علاوه‌تری نیز دچار می‌شود. به ویژه هنگامی که تشخیص اولویت ها از پیچیدگی بیشتری برخودار است. تقسیم بندی اولیه و ساده به «اصلی» و «فرعی» را که پیش از این گفته شد به یاد دارید که چگونه وقتی با دو محور «موضوع» و «مخاطب» آمیخته می شود از سادگی و آسانی اولیه فاصله می گیرد. زیرا فقط موضوعات اصلی پژوهش های دینی را که در پنج مقوله اساسی قرآن، عترت، معارف، عدالت و زندگی می گنجد اگر در نظر بگیریم و نیز به چندگانگی و تفاوت مخاطبان بنگریم تا حدودی جوانب معادله تشخیص اولویت، تنوع خود را نشان خواهد داد.
اما هنگامی که لازم میشود تا تشخیص اولویت های اصلی و فرعی به شناخت درست ما از محورهای چهارگانه‌ی دیگری چون: «آینده‌نگری»، «جوانگرایی»، «تهاجم فرهنگی» و «سیاست فرهنگی قدرتها» ، گره بخورد؛ مسأله از سادگی و آسانی یکباره کناره می گیرد و به یکی از مسائل پیچیده برای تشخیص و مصداق یابی تبدیل می گردد.
سخنان عمیق و راهبردی پیشوایان معصوم(ع) مانند: «بادروا شبابکم…» و «بث علمک…» و «المنقذین شبابنا من شباک ابلیس و مردته…» و «…انکم سوف تحتاجون الیها» و«ایاکم و جدال کل مفتون…» از نمونه های قابل ذکر در این اولویت شناسی هاست.
? نهمین جلسه پژوهش های دینی یک (سال ۹۷)

دوشنبه ۱ مرداد ۹۷
ساعت ۱۸:۳۰ تا ۲۰

دستور جلسه؛
۱٫ گفتگوی پژوهشی هفته
۲٫ بررسی مقالات رضوی
مجموعه فرهنگی امام صادق(ع) میبد، اتاق پژوهش

? برای زدودن هراس از خود باید به دستور امام امیرالمؤمنین(ع) عمل کرد که «فقع فیه» تو ‌پای به ره نه و هیچ مپرس/ خود را بگویدت که چون باید رفت.
?آگاهی: جلسه عمومی نیست.

IMG_20180627_174849_745

____________________

? اندیشه‌های اقتصادی در نهج‌البلاغه

حسین انصاریJuly 24, 2018
برگزاری در خانه دکتر قاسمی
? تفسیر موضوعی نهج البلاغه
(مبحث کنونی: مدخلی بر اصول کلی اقتصاد اسلامی)
اصول مباحث جلسه پیشین (۳۲)
۱۳- عدالت، تنها راه اصلاح جامعه‏
در این مقام شاید اوج نظریه اقتصادی الحیات را بر مبنای سخن و سیرۀ امام علی(ع) دریافت. نویسندۀ کتاب دردمندانه و نقادانه در برابر هجوم های پنهان بر این اندیشه که بعدها آشکار شد و در برخی مجلات رسمی نیز نگارش یافت و چنین می نویسد: ۲۹

«هر کس گمان کند که مردم را بدون اهتمام کامل به اجراى عدالت اجتماعى و قضائى و اقتصادى و معیشتى، چیزی اصلاح مى‏کند، گرفتار توهم شده است.
این علىّ بن ابى طالب، امام انسان و انسانیّت در اعصار، و پیشواى حکیم اجتماع، و پزشک ماهر و بیناى دردهاى جامعه است که با کمال قاطعیّت و صراحت مى‏فرماید: «الرّعیّه لا یصلحها إلّا العدل؛ مردم را چیزى جز عدالت اصلاح نمى‏کند» و «صلاح الرّعیّه العدل؛ صلاح مردم در اجراى عدالت است» و «العدل یصلح البریّه؛ آفریدگان را اجراى عدالت اصلاح مى‏کند و بس» و «بالعدل تصلح الرّعیّه؛ توده‏ها فقط با اجراى عدالت اصلاح مى‏شوند (و سامان مى‏یابند)».[۱]
آیا انسانى را مى‏شناسید که با پرهیزگارى و تقوى مأنوستر و به آن فراخوان‏تر از علىّ بن ابى طالب «ع» باشد؟ پس چرا این امام- سرور متّقین و پیشواى اهل یقین- نمى‏‌فرماید: «مردم را چیزى جز تأکید بر ظواهر شرعى اصلاح نمى‏کند»؟ براى آنکه آن امام «ع» از حقایق زندگى و امور عینى اجتماعى و خواصّ آدمى از لحاظ تن و روح آگاه بوده، و خود در عالم فقر زندگى کرده، و آثار منفى آن را بساویده»، و با ناکامان نشست و برخاست داشته، و در نتیجه دریافته است که چه چیز به اصلاح آنان مدد مى‏رساند و چه چیز مایه فساد ایشان است، از این رو فرموده است:
«الرعیّه لا یصلحها إلّا العدل».
ما- به پیروى از علىّ بن ابى طالب «ع» و مکتب اجتماعى و اقتصادى او- مى‏گوییم: «المجتمع لا یصلحه إلّا العدل؛ جامعه را جز اجراى عدالت چیزى دیگر اصلاح نمى‏کند و سامان نمى‏دهد». الحیاه / ترجمه احمد آرام، ج‏۶، ص: ۶۰۲

الف- عدالت، زندگی مردمان را سامان می دهد

علی(ع) عدالت را سامانبخش به زندگى همه‏ انسانها می داند.

الإمام علی «ع»- سئل علیّ «ع»: ایّما أفضل، العدل أو الجود؟ فقال: العدل یضع الأمور مواضعها، و الجود یخرجها من جهتها. و العدل سائس عامّ، و الجود عارض خاصّ، فالعدل أشرفهما و أفضلهما. «نهج البلاغه»/ ۱۲۹۰؛ «عبده» ۳/ ۲۵۸»

از آن امام «ع» پرسیدند: از عدل (دادگرى) و جود (بخشندگى) کدام بهتر است؟ فرمود: عدالت هر چیز را در جاى خود مى‏نهد، و جود هر چیز را به مصرف خود مى‏رساند. عدالت تدبیرکننده‌‏اى است به سود همگان، و جود امرى است خاص. پس عدل شریفتر و با فضیلتر است. الحیاه / ترجمه احمد آرام، ج‏۶، ص: ۶۰۷

بر همین مبنا در نگاهی به سراسر فصل نیز یکبار دیگر بر اهمیت زندگی مردم و سامانیابی آن از دیدگاه علی(ع) تاکید می شود.
«آنچه در این فصل- به عنوان نمونه‌‏هایى از تعالیم اسلامى- آمده است از بزرگترین حجّتها بر ضدّ کسانى است که- به پندار ایشان- اصلاح اجتماعى با غفلت یا تغافل از عدالت و به کار بستن آن امکانپذیر خواهد شد. این پندار سبب دور شدن از حقیقت واقع است، چه زندگى مردم را چیزى جز اجراى عدالت اصلاح نمى‏کند. به همین گونه است ترویج دین و نشر تعالیم و به کار انداختن احکام آن و راه یافتن آن احکام در جانها و محیطها، که اینها نیز جز با اجراى عدالت و به کار بستن آن امکانپذیر نخواهد شد، زیرا که عدالت وسیله زنده ماندن احکام است، و بدون آن زنده ماندنى (و عملى‌‏شدنى) براى احکام تضمین نخواهد گشت.

پس کسانى که در باره به کار بستن ظواهر احکام شرع تأکید مى‏کنند، و به «امر به معروف» و «نهى از منکر» به صورتى سطحى مى‏پردازند،…
h-ansari.net
دنباله مباحث را در سایت بالا? یا فایل پیوست بخوانید?
http://telegra.ph/اندیشه‌های-اقتصادی-در-نهج‌البلاغه-۰۷-۲۴

__________________(۷)

? نشست های تفسیر موضوعی نهج‌البلاغه

? موضوع:

اندیشه های اقتصادی در نهج البلاغه، با تاکید بر کتاب “الحیات”
(جلسه ۳۴، هشتمین جلسه در سال ۹۷)

? نیاز جامعه به محتوای نهج البلاغه بی پایان است.
? تنفسی در فضای نهج البلاغه، آغاز با زیارت امین الله
? زمان: سه شنبه ۲ مرداد ۹۷

ساعت: ۱۸:۳۰ تا ۱۹:۳۰

? خیابان شهید رجایی، کوچه اهل السادات، انتهای کوچه، فرعی راست، پلاک ۳۰، خانه دکتر قاسمی

245020851_226546

________________(۱۰)

◀️ سخنرانی

◀️ یزد ، خیابان شهید رجایی، جنب باغ تاریخی دولت آباد، حسینیه فردوس، بانی محترم جناب آقای یزدی نژاد
از سه شنبه ۲ تا پنج شنبه ۴ مرداد ۹۷

? ساعت ۲۰:۴۵ تا ۲۱:۳۰
? موضوع: گستره‌ی الگوهای شیعی، با تکیه بر سیره‌ی امام رضا«ع» (بخش دوم)

چکیده:

در این بخش به سه الگوی برجسته از گستره الگوهای شیعی با تاکید بر سیره امام هشتم پرداخته شد. ۱) الگوی تاسیس و نهادینه سازی خانه های فرهنگی، که شرحی از آن در موضوع خانه های معنوی پیش از این گفته آمده بود. ۲) الگوی اولویت نگاه درونی، در مسیر تربیت و اداره خانواده و جامعه. در این مقام نگاه بیرونی اولویت دوم و سوم را خواهد داشت. ۳) الگوی تقدم آرامش و امنیت و رفاه بر قدرت سیاسی. امری که از انبیاء و اولیاء به صورتی یکنواخت جریان داشته است.

????
موضوع سال گذشته:
گستره‌ی الگوهای شیعی، با تکیه بر سیره‌ی امام رضا(ع)

_____________________

حسینیه فردوس، مجلس یزدی نژاد

IMG_20180726_235948_069

IMG_20180726_235945_543

IMG_20180726_235939_750

IMG_20180726_235934_720

?

________________(۱۱)

? ?از اخلاق فردی و اجتماعی امام هشتم (ع)

?امام هشتم ع از سال۲۰۱ تا۲۰۳ ه ق به مدت دو سال در ایران زندگی کرده است در این سالها از سوی مامون عباسی ، شخصی به نام “ابراهیم بن کاتب” ماموریت داشته است تا حالات او را مخفیانه به خلیفه عباسی گزارش کند . وی اخلاق امام ع را اینگونه توصیف کرده است .

” من در همه عمرم با فضیلت تر از “رضا” ندیده و نشناخته ام . با قاطعیت میگویم رفتارهای نیکی که طی این سالها از او دیده ام از هیچ کس دیگر ندیده‌ام،
۱- هرگز ندیدم بر انسانی با زبانش ستم کند
۲-هرگز سخن کسی را قطع نکرد بلکه درنگ میکرد تا سخن گویندگان به پایان برسد آنگاه سخن می گفت.
۳- هیچگاه حاجت و نیاز نیازمندان را بی پاسخ نمی گذاشت .
۴- هرگز پای خود را پیش کسانی که در محضرش نشسته بودند دراز نمی کرد و تکیه نمی داد .
۵- هرگز ندیدم به کسى از غلامان و یا ملازمان خود ، دشنام و ناسزا بگوید
۶- هرگز ندیدم در حضور کسی آب دهان انداخته باشد،
۷- هرگز قهقهه نمی زد بلکه با وقار بود و خندۀ وى تبسم
۸- هر گاه خلوت میشد و سفره مى‌اندا ختند تمام غلامان و خادمان را کنار سفره خود مى‌نشاند حتى دربانان و کارگران اصطبل ها را
۹- شبها کم خواب بود
۱۰- بسیاری از روزها روزه بود
۱۱ – به مردم بسیار احسان میکرد و پنهانى صدقه مى‌داد و در شبهاى تاریک به فقیران ، بیشتر مدد می رساند
اگر کسى بگوید مثل و مانند او را دیده است هرگز باور مکن ”

?کشف الغمه / ترجمه زواره ای ؛ ج ۳ , ص ۱۵۶
(یادداشت تلگرامی حجت الاسلام شیخ علی انصاری)

? هفتمین جلسه پژوهشهای دینی ۲

☘ویژه‌ی نشست «مقاله خوانی» در شناخت امام رضا(ع)☘

چهارشنبه ۲۷ تیرماه ۹۷

ساعت ۱۸:۳۰ تا ۱۹:۴۵

? خانه دکتر قاسمی، پلاک ۳۰٫

دستور جلسه؛
۱٫ ارائه‌ی چکیده و نکات برجسته مقالات
۲٫ گفتگو، نقد و بررسی مطالب ارائه شده
???

? یادآوری؛ جلسه عمومی است.
علاقه مندان به کار پژوهش و نگارش در زمینه مباحث دینی می توانند از طریق برگه “ارتباط با ما” در سایت “نگاه تازه” مکاتبه کنند.

?www.h-ansari.net

IMG_20180627_174251_810

 

________________(۱۲)

◀️ سخنرانی

◀️ یزد ، بلوار جمهوری، مسجد قبا، یادکرد درگذشت شادروان حاج کمال جندقی میبدی. از طرف انجمن صنفی بیمه ایران
پنج شنبه ۴ مرداد ۹۷

? صبح ساعت ۸ تا ۸:۳۰
? موضوع:
گره زدگی یا گره خوردگی عاشقانه ها با مرگ (از موضوع کلی مرگ اندیشی)
????
چکیده:
مذاهب و مکتبها و آیین های بسیاری هستند که ایده‌آل ها و مطلوب های خود را به مرگ و جهان پس از مرگ گره زده‌اند. مردمان عادی نیز خواه بی دین یا دیندار، فراوان دیده می شود که بخشی از راحتی ها و آسایش های خود را در مرگ جستجو می کنند و با چنین خیالهایی، حقیقت یا توهم، به دلخوشی ها و سبکبالی هایی، با سطوحی متفاوت می رسند.
این ها نشان دهنده‌ی آن است که مساله ی مرگ می تواند به برخی از مطلوبها و محبوب های آدمی و ایده‌آل های زندگی وی گره بخورد و آنرا شیرین تر و بلکه تا حدی جذاب و در مواردی دوست داشتنی کند. نویسندگان رمانهای بلند در صحنه های متعدد از زبان شخصیت های داستان های خود در آخرین لحظه های زندگی و حیات، گاهی چنین می نویسند: «اکنون با خیال آسوده میمیرم.»
در مکاتب بشری، به ویژه شرقی، به آسانی می توان رشته محکمی از ارتباط میان مرگ و ارزش های مطلوب آنان را مشاهده کرد. در آیین بودا، مرگ پدیده‌ای است که آدمی را از همه‌ی رنجها و کاستی ها می گسلد و او را به نیروی بی پایان جهان متصل می کند و به جاودانگی می پیوندد. از منظر عرفان سرخپوستان، نیز مرگ یعنی به آغوش آرام و ماندگار طبیعت بازگشتن. بنابر این آدم ها و مکتب های فراوانی را می توان سراغ گرفت که مرگ را به مطلوب ها و معشوق های آدمی گره زده‌اند یا گره خورده دیده اند. مرز میان همه‌ی این دیدگاه های مشترک در همراهی مرگ با ایده‌آل ها را تنها در حقیقی و غیر حقیقی بودن مدعای آنان باید جست. اینکه کدام مکتب و مذهب و دین به درستی از واقعیت مرگ آگاهی می دهد و کدامیک گرفتار اوهام و خرافات است. که در این مجال، اکنون محل بحث ما نیست.
با این مقدمه می توان به برخی از عاشقانه های دینی و مذهبی ما که با مرگ گره خورده‌اند توجه کرد و آنها را بررسی نمود. برای نمونه در قرآن کریم، «لقاء الهی» از جمله‌ی رخدادهای دلفریبی است که به مرگ آدمی پیوند خورده است. دیدار با رحمت بی پایان خداوند و لقاء فیض بی نهایت او در سایه کوچ از گذر دنیای مادی و محدود کننده میسر می‌شود.
گاهی چنین می گوید «…فَمَنْ کَانَ یَرْجُو لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْیَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَلَا یُشْرِکْ بِعِبَادَهِ رَبِّهِ أَحَدًا
…پس هر کس به لقاى پروردگار خود امید دارد باید کارى شایسته کند و هیچ کس را در پرستش پروردگارش شریک نسازد.» (آیه پایانی۱۱۰/سوره کهف)
و گاهی چنین: «وَالَّذِینَ کَذَّبُوا بِآیَاتِنَا وَلِقَاءِ الْآخِرَهِ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ…؛ و کسانى که آیات ما و دیدار سراى آخرت را دروغ پنداشتند اعمال نیکشان تباه شده و پاداشى نخواهند داشت…» (أعراف /
اگر چه دیدار رحمت و فیض خداوند در این جهان نیز برای خوبان و پاکان میسر و فراهم است اما یا مقطعی و زمانمند است و یا باطنی و از جنس مشاهدات قلبی است. یعنی یا مانند موسی بر فراز کوه طور و به واسطه درخت زیتون مقدس با خداوند تکلم می کنند و یا به واسطه مشاهدات انوار جمال و جلال الهی در قلب پیامبران. اما وقتی سخن از لقاء الهی در قرآن به میان می آید دیدار قیامت منظور است که دیدار رحمت و لطف و فیض دمادم الهی بی پرده و بی پایان خواهد بود.
دیدار فرشتگان رحمت خدا و اوج شادباش بی مانند آنان و نثار سلام و درود آنان بر مؤمنان نیز به مرگ و قیامت گره خورده است.
قرآن کریم تصویری از دیدار فرشتگان با مؤمنان به دست می دهد؛ «…لَا یَحْزُنُهُمُ الْفَزَعُ الْأَکْبَرُ وَتَتَلَقَّاهُمُ الْمَلَائِکَهُ هَٰذَا یَوْمُکُمُ الَّذِی کُنْتُمْ تُوعَدُونَ؛ آن هراس بزرگ که با دمیدنِ در صور پدید مى آید آنان را غمگین نمى کند ، و فرشتگان با این نوید به دیدارشان مى آیند که : این همان روزى است که آن را به شما وعده مى دادند .» (سوره انبیاء / آیه۱۰۳)
از منظر قرآن، فرو غلتیدن مؤمنان در رحمت و نعمت جاودان خداوند، مشروط به گذر از پوسته زندگی دنیایی و عبور از دروازه مرگ است. در سوره یاسین ترسیمی زیبا از این واقع دارد که از زبان مؤمن شهیدی آنرا بازگو می کند.
«قِیلَ ادْخُلِ الْجَنَّهَ ۖ قَالَ یَا لَیْتَ قَوْمِی یَعْلَمُونَ؛
ولى مردم انطاکیه آن مرد مؤمن با اخلاص را به قتل رساندند ، و بى درنگ از جانب خدا به او ندا رسید که : به بهشت در آى . آن مرد در آن سراى گفت : اى کاش ، قوم من مى دانستند.» (سوره یس / آیه۲۷)
«بِمَا غَفَرَ لِی رَبِّی وَجَعَلَنِی مِنَ الْمُکْرَمِینَ؛
که پروردگارم گناهانم را بخشید و مرا از بزرگواران درگاهش قرار داد.» (سوره یس / آیه۲۶)
به همین قیاس در روایات اسلامی و شیعی، بسیاری از آرزوهای دلچسب و عاشقانه های دلفریب به مرگ وابسته‌اند.

____________________

IMG_20180726_002628_158

ای حریم حرمت خاک دلاویز بهشت!
عشق شیرین تو بر سنگ دل ما که نوشت؟
دیدمت غرق گل عشق در آن معجزه‌ی خواب
به خدایی، به خدایی، که تو را پاک سرشت
@menbar_ansari

 

‌____________________(۱۳)
? سخنرانی

? موضوع:پژوهشی در دعای ندبه
?جمعه ۵ مرداد ماه ۹۷

?دعای ندبه: ساعت: ۷:۱۵ صبح
? سخنرانی:ساعت ۸ تا ۸:۴۰

♦️یزد خیابان دهم فروردین کوچه دروازه قصابها، مجتمع کوی تل

??چکیده بحث ..
«زر و زیور دنیای پست و پلشت» یعنی چه؟ وقتی در دعای ندبه سخن از زهد پیشوایان معصوم علیهم السلام می رود آنان را از دنیایی به دور می شمارد که به زر و زیور بیهوده آرایش شده است و ننگ آن را از گوهر چشم و جان آنان پاک می بیند و آنان را از آلودگی به آن زخارف و زشتی ها پاکیزه و پالوده می داند. اینها کدام بخش از دنیای پستی است که از ساحت فکر و عمل معصومان(ع) دور است و هرگز جسم و جان مطهر خود را به آن نیالوده‌اند؟!

آیا «پاداش پیشاپیش» رواست؟
مطلبی دیگر از محتوای دعای ندبه مساله‌ی «پاداش پیشاپیش» است به این معنا که اگر عقاب و کیفر قبل از ارتکاب جرم و گناه، چنانکه مشهور و زبانزد است روا و شایسته نیست و آنرا قبیح میشمارند و از خداوند حکیم نامتوقع می دانند؛ آیا اعطای پاداش و دادن مزد کارهای پسندیده و صواب نیز از جانب خداوند، قبل از انجام کار خیر، چنین حالتی دارد؟ آیا خدا نمی تواند به کسی که به انجام کار و فعل خیر توسط او علم دارد پیش از انجام یا اتمام کار، همه‌ی پاداش او یا بخشی از آن را پیشتر پرداخت کند؟ آیا چنین کاری به طور کلی قبح عقلی دارد؟ یا آنکه چنین پاداش دهی به برخی، تبعیض و بی عدالتی نسبت به دیگران است؟

 

_____________________(۱۴)

? از تلاش و کوشش در مسیر شناخت و شناساندن اهل بیت(ع) که کانون توحید و خداشناسی و گوهر حقیقت آدمیت‌اند هیچگاه دست نمی توان کشید به ویژه آن هنگام که از هر سو هجومی است و هر روز شبیخون فرهنگی تازه ای آغاز می شود. پس باید جنبشی پیوسته داشت و عشقی بی پایان بلکه «در دل دوست به هر حیله، رهی باید کرد.»

?علامه امینی«ره» در کتاب الغدیر از مسعودی تاریخنگار مشهور جهان اسلام، نقل کرده است: «کمیت» شاعر بزرگ شیعه، به مدینه آمد و به خدمت امام محمّد باقر(ع) رسید. شبى امام او را اجازه داد و وى به شعر خوانى پرداخت و چون به این بیت از قصیدۀ میمیۀ خود رسید که:
– و قتیل بالطف غودر منهم/ بین غوغاء أمه و طغام
– کشتۀ نینوائى که گرفتار پیمان‌شکنى و خیانت مردم فرو مایه و پست نهاد شد.
«امام ع»گریست و سپس فرمود: اگر مالى داشتیم به تو صله و پاداش مى‌دادیم، اما پاداش تو همان باشد که پیغمبر خدا به«حسّان بن ثابت» فرمود:
لا زلت مؤیّدا بروح القدس ما ذبیت عنّا اهل البیت؛
– تا از ما خاندان(پیغمبر)دفاع مى‌کنى هماره به روح القدس مؤید باشى»

?(الغدیر «ترجمه، ویرایش قدیم» جلد ۴؛ به نقل از «مسعودى»در «مروج الذهب» صفحۀ ۱۹۵ جلد ۲)
? هشتمین جلسه پژوهشهای دینی ۲

☘ویژه‌ی نشست دوم «مقاله خوانی» در شناخت امام رضا(ع)☘

یک شنبه ۷ مردادماه ۹۷

ساعت ۱۸:۳۰ تا ۲۰

? خانه دکتر قاسمی، پلاک ۳۰٫
خیابان شهید رجایی، روبروی فروشگاه مسلم، کوچه اهل السادات.

دستور جلسه؛
۱٫ ارائه‌ی چکیده و نکات برجسته مقالات
۲٫ گفتگو، نقد و بررسی مطالب ارائه شده
???

? یادآوری؛ جلسه عمومی است.
علاقه مندان به کار پژوهش و نگارش در زمینه مباحث دینی می توانند از طریق برگه “ارتباط با ما” در سایت “نگاه تازه” مکاتبه کنند.

?www.h-ansari.net

IMG_20180627_174251_810

_________________(۱۵)

‍ ‍ ‍ ?
نخستین بخش از محورهای چهارگانه‌ی دخیل در اولویت های پژوهشی که تاثیر گذاری دارد، محور «آینده‌نگری» است که اصولا آشنایی با این موضوع، کم یا زیاد، یک ضرورت فرهنگی است. جامعه های بی توجه به آینده ی پیش روی خود، بازندگان بزرگ تاریخ آینده اند و انسان های غافل از آینده، یا در گذشته تاریخ خود غرق شده‌اند و یا در سرمستی اکنون و حال خویش گرفتارند. بنابر این راز نخست اولویت شناسی ها عطف توجه به آینده‌ای است که فرد، جامعه، علم و ایمان را بدان سو خواهد کشید. دانش دینی بی آنکه خود بدانیم بخش بزرگی از اندیشه‌های آینده نگرانه به ما آموخته است که گاه از دقت فراوان برخوردار است و ریزبینی های اعجاب برانگیزی با خود دارد که این آگاهی را می دهد تا پژوهش های دینی را تنها محدود به نتایجی به سود حال ندانیم و از اندیشه‌ی آینده و آیندگان غفلت نورزیم. به آیاتی چون:
«وَنُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّهً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ ؛ و ما اراده کرده‌ایم تا کسانى را که در زمین به استضعاف کشیده شدند نعمتی گران ببخشیم; و آنان را پیشوایانى قرار دهیم و آنان را وارثان زمین کنیم.» (قصص / آیه۵)
یا آیه ای چنین که از مردمانی دیگر سخن می گوید که در دینداری استوارند و و در راه حقیقت پایداری می کنند. «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا مَنْ یَرْتَدَّ مِنْکُمْ عَنْ دِینِهِ فَسَوْفَ یَأْتِی اللَّهُ بِقَوْمٍ یُحِبُّهُمْ وَیُحِبُّونَهُ أَذِلَّهٍ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ أَعِزَّهٍ عَلَى الْکَافِرِینَ یُجَاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَلَا یَخَافُونَ لَوْمَهَ لَائِمٍ ۚ ذَٰلِکَ فَضْلُ اللَّهِ یُؤْتِیهِ مَنْ یَشَاءُ ۚ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ؛ اى کسانى که ایمان آورده اید ، هر کس از شما از دین خود برگردد و به کفر گراید بداند که دیرى نمى پاید که خداوند مردمى را مى آورَد که آنان را دوست مى دارد و آنان نیز او را دوست مى دارند ; در برابر مؤمنان فروتن اند و به آنان مهر مىورزند ولى بر کافران سرافرازند ; در راه خدا پیکار مى کنند و در کارهایشان از سرزنش هیچ سرزنش کننده اى بیم ندارند . این (ایمان و دین) فضل خداست که به هر کس بخواهد می بخشد ، و خدا گستراننده‌ای داناست.» (مائده / آیه۵۴)
همچنانکه در احادیث اسلامی نیز نمونه‌هایی از این نگرش بلند را می توان دید. عاصم بن حمید می‌گوید: از امام سجاد علیه السلام درباره توحید سؤال شد، و ایشان در پاسخ فرمود: «إنَّ اللهَ عزّوجلّ عَلِمَ أنـَّه یکونُ فی آخر الزَّمان اَقوامٌ مُتَعمِّقون، فَأنْزَلَ اللهُ تعالى {قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ} و الآیـاتِ مِـن سُورهِ الحدید إلى قوله {عَلِیمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ} فَمَن رامَ وَراءَ ذلک فَقَدْ هَلَکَ؛ خدای بزرگ می‌دانست که مردمانی ژرفنگر در آخرالزمان خواهند آمد؛ به همین جهت، سوره توحید و آیاتی از سوره حدید را فرو فرستاد. پس هرکس فراتر از آن اندازه را طلب کند هلاک می‌شود. (اصول کافی ج۱: ۹۱، حدیث۳؛ بحارالانوار ۳: ۲۶۳)
? دهمین جلسه پژوهش های دینی یک (سال ۹۷)

دوشنبه ۸ مرداد ۹۷
ساعت ۱۸:۴۵ تا ۲۰

دستور جلسه؛
۱٫ گفتگوی پژوهشی هفته
۲٫ پذیرایی
۳٫ بررسی مقالات
مجموعه فرهنگی امام صادق(ع) میبد، اتاق پژوهش

? سیاست هایی چون حذف میراث های حدیثی، تاریخی و فقهی از حافظه مکتوب و پژوهشی تشیع یک نمونه روشن از غفلت نسبت به آینده‌نگری پژوهشگرانه است که توسط برخی کوته‌اندیشان هر از چندی تقویت و تشویق می شود. اسناد، هیچگاه سانسور، حذف و نابود نباید بشوند حتی اگر جعلی تشخیص داده شوند. فرمان هایی از ائمه (ع) در این باره هست.
?آگاهی: جلسه عمومی نیست.

________________(۱۹)

◀️ سخنرانی

? موضوع:
مروری بر نقطه هایی مبهم در مواجهه عامه مردم با فقه اسلامی
و چاره جویی در این باره
دوشنبه ۸ تا پنج شنبه ۱۱ مرداد ۹۷
ساعت ۲۱ تا ۲۱:۴۵

? مناسبت: یادبود سالگرد مرحوم آقا رضا مدقق و فرزند جوانش عماد مدقق

◀️ یزد، خ کاشانی، کوچه روبروی آتشکده، انتهای کوچه روبروی فضای سبز، منزل شادروان فرهنگی متعهد حاج آقا رضا مدقق

?

__________________

? اندیشه‌های اقتصادی در نهج‌البلاغه

حسین انصاریJuly 31, 2018
برگزاری در خانه دکتر قاسمی
? تفسیر موضوعی نهج البلاغه
(مبحث کنونی: مدخلی بر اصول کلی اقتصاد اسلامی)

اصول مباحث جلسه پیشین (۳۴)
۱۴- احسان (هماهنگ سازی معیشتى)
الحیات با دقت در نصوص قرآن و روایات به رابطه ای منطقی و دقیق میان واژۀ احسان و عدالت توجه می کند و آن را نوعی از هماهنگی معیشتی از سر اراده و دلخواه برای رسیدن به تراز عدالت در زندگی مردمان معنا می کند. مثلا بخشیدن، بین کسان قسمت کردن، ایثار؛ هر سه را تدبیرهایی در جهت رسیدن به عدالت در زندگی اقتصادی مردم می داند که البته در کلام اهل وحی به آنها توجه داده شده است. به نظر می رسد که هماهنگی مفاهیم قرآن و عترت در این احادیث ناب برای همگان قابل مشاهده است.

ا- بخشیدن و ایثار
الإمام علی «ع»- فی قوله عزّ و جل: إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ، العدل، الإنصاف. و الإحسان، التّفضّل. «نهج البلاغه»/ ۱۱۸۸؛ «عبده» ۳/ ۲۰۴»
امام على «ع»- در باره این آیه: إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ: عدل انصاف (داددهى) است و احسان نیکى کردن (و بخشش داشتن).
الحیاه / ترجمه احمد آرام، ج‏۶، ص: ۶۴۳

این مضمون یابی به آیات و روایات متعددی مؤید است که در متن الحیات باید آنها را دنبال کرد. برای نمونه به این روایت صادقی بنگرید که چگونه دایرۀ معنای «معروف» را از احکام اقتصادی محدودی چون زکات، فراتر می برد.
الإمام الصّادق «ع»: المعروف شی‏ء سوى الزّکاه؛ فتقرّبوا إلى اللَّه عزّ و جلّ، بالبرّ و صله الرّحم.[۱]
امام صادق «ع»: معروف (احسان) چیزى سواى زکات است؛ پس با نیکوکارى و صله رحم به خداى بزرگ تقرّب جویید.
الحیاه / ترجمه احمد آرام، ج‏۶، ص: ۶۴۷

ب- احسان به نیک و بد
الإمام علی «ع»: أشعر قلبک الرّحمه لجمیع النّاس و الإحسان إلیهم. «نهج البلاغه»/ ۹۹۳؛ «عبده» ۳/ ۹۳»
امام على «ع»: نسبت به همه مردم احساس مهربانی در قلبت داشته باش و به آنان احسان کن.
الحیاه / ترجمه احمد آرام، ج‏۶، ص: ۶۴۸
۱۵- اسلام «تکاثر» و «فقر» را نمى‏پذیرد
الإمام علی «ع»- فی العهد الأشتریّ: ثمّ اللَّه! اللَّه! فی الطّبقه السفلى، من الّذین لا حیله لهم من المساکین و المحتاجین و أهل البؤسى و الزّمنى، فإنّ فی هذه الطّبقه…
امام على «ع»- از عهدنامه، خطاب به مالک اشتر: خدا را! خدا را! در باره مردمان فرودست، یعنى مسکینان و نیازمندان و تیره بختان و زمینگیرانى که راه چاره‏اى نمى‏دانند؛ در این طبقه، مستمندان و مستحقّان هستند؛ براى خدا حقّى را که به آنان اختصاص داده و نگهبانى آن را بر عهده تو نهاده است پاس دار، و بخشى از بیت المال و بخشى از غلّه‏هاى زمینهاى خالصه را در هر شهر به آنان واگذار، که براى دوردستترین آنان همان حقى ثابت است که براى نزدیکترین، و آنچه بر عهده تو نهاده‏اند، رعایت حقّ ایشان است.
پس مبادا فرو رفتن در نعمت از رعایت حال ایشان بازت دارد! …
الحیاه / ترجمه احمد آرام، ج‏۶، ص: ۶۵۷

تایید اینگونه از جمله ها در نصوص روایی دیگری که از اهل بیت(ع) نقل شده است وجود دارد که به آن اصطلاحا «تعاضد مضمونی» گفته می شود. بنا بر این سخن ناآگاهان از گسترۀ سخن و دریای اندیشه های وحیانی در نقد و رد این گونه از برداشت ها قابل اعتنا نبوده و بی ارزش است. به نمونه ای از سیره امام ششم(ع) بنگرید تا ثبوت این اندیشه را در سنت شیعی به خوبی دریابید.
الإمام الصّادق «ع»- جاء رجل إلى أبی عبد اللَّه «ع» فقال له: یا أبا عبد اللَّه، قرض إلى میسره. فقال له أبو عبد اللَّه «ع»: إلى غلّه تدرک؟ فقال الرّجل:….
h-ansari.net
?دنباله مباحث را در سایت بالا? یا فایل پیوست بخوانید?

http://telegra.ph/اندیشه‌های-اقتصادی-در-نهج‌البلاغه-۰۷-۳۱

________________(۲۰)

? نشست های تفسیر موضوعی نهج‌البلاغه

? موضوع:

اندیشه های اقتصادی در نهج البلاغه، با تاکید بر کتاب “الحیات”
(جلسه ۳۵، نهمین جلسه در سال ۹۷)

? نیاز جامعه به محتوای نهج البلاغه بی پایان است.
? تنفسی در فضای نهج البلاغه، آغاز با زیارت امین الله
? زمان: سه شنبه ۹ مرداد ۹۷

ساعت: ۱۸:۳۰ تا ۱۹:۳۰

? خیابان شهید رجایی، کوچه اهل السادات، انتهای کوچه، فرعی راست، پلاک ۳۰، خانه دکتر قاسمی

__________________

IMG_20180801_124720_359

IMG_20180801_124727_661

مجلس شادروان محمدرضا مدقق

______________

IMG_20180801_124518_069

 

 

IMG_20180801_124706_213

IMG_20180801_124524_265

نشست موضوعی نهج‌البلاغه
خانه دکتر قاسمی

______________(۲۱)

? قُلْ إِنَّمَا أَعِظُکُمْ بِوَاحِدَهٍ ۖ أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَىٰ وَفُرَادَىٰ ثُمَّ تَتَفَکَّرُوا ۚ مَا بِصَاحِبِکُمْ مِنْ جِنَّهٍ ۚ إِنْ هُوَ إِلَّا نَذِیرٌ لَکُمْ بَیْنَ یَدَیْ عَذَابٍ شَدِیدٍ
به مشرکان بگو : من شما را فقط یک پند مى دهم و بدان توصیه مى کنم ، و آن این که به خاطر خدا ، دو تا دو تا ، یا یکى یکى به پا خیزید ، آن گاه درباره پیامبر بیندیشید . هیچ نوع جنونى دامنگیر او نیست . شما او را خوب مى شناسید; سال ها همراه و همنشین شما بوده است . او جز پیامبرى نیست که پیش از فرارسیدن عذابى سخت ، شما را از آن بیم مى دهد .
سوره مبارکه سبأ / آیه۴۶
? نهمین جلسه پژوهشهای دینی ۲
چهار‌شنبه ۱۰ مردادماه ۹۷

ساعت ۱۸:۴۵ تا ۲۰

? خانه دکتر قاسمی، پلاک ۳۰٫
خیابان شهید رجایی، روبروی فروشگاه مسلم، کوچه اهل السادات.

دستور جلسه؛
۱٫ ارائه‌ی خلاصه مقاله باقیمانده از نشست ویژه
۲٫ ادامه مباحث «آیین قلم»
???

? یادآوری؛ جلسه عمومی نیست.
علاقه مندان به کار پژوهش و نگارش در زمینه مباحث دینی می توانند از طریق برگه “ارتباط با ما” در سایت “نگاه تازه” مکاتبه کنند.

?www.h-ansari.net

IMG_20180627_174251_810

_______________

IMG_20180802_001625_761

برگه دعوت به مجلس روضه خوانی
به صرف قهوه تلخ، عصر قاجار

??
متن دعوتنامه بالا:

به عرض عالی می رساند،
که چون مراتب اخلاص و ارادت جناب عالی نسبت به جناب شهادت مآب، خامس آل عباء، علیه آلاف التحیه و الثناء، به سر حد کمال است، لهذا زحمت کشیده،
در بنده منزل متعلق به جناب عالی تشریف شریف ارزانی فرموده، به صرف قهوه تلخی، اخلاص شعار را ممنون فرموده که مزید امتنان است. زیاده زحمت نیست.
@jafarian1964

_______________(۲۲)

◀️ سخنرانی

? موضوع:
گره‌زدگی یا گره‌خوردگی عاشقانه‌ها با مرگ (بخش دوم؛ از موضوع کلی مرگ‌اندیشی)
جمعه ۱۲ مرداد ۹۷
ساعت ۹:۳۰ تا ۱۰:۱۰

? مناسبت: یادکرد درگذشت شادروان ناصر مصدق (پدر گرامی دکتر محمد حسین مصدق)

به دعوت جناب دکتر بهروز قاسمی

◀️ یزد، بلوار جمهوری، مسجد

?(چکیده بخش اول این گفتار را در پست های بالاتربخوانید.)

چکیده بحث

بخش دوم گره‌خوردگی عاشقانه ها به مرگ، را در روایات اهل بیت علیهم السلام فراوان دیده می‌شود. آنان بسیار در سخنان خود به مطلوب ها و مقصودهایی توجه مخاطبان خود را معطوف کرده‌اند به گونه‌ای که عشق و شیفتگی پخته و خردمندانه ای به مرگ و عوالم پس از آن را در آنان بیدار کند و سبب پیدایش نوعی آمادگی همراه با اشتیاق برای مرگ مکتوم و مقدر یا مرگ آگاهانه‌ی ارزشی در آنان گردد.
برای مثال،
نمونه اول؛
امام حسین (ع) در صحنه های هیجان انگیز عاشورا می فرماید: « خط الموت علی ابن آدم مخط القلاده علی جید الفتاه» یعنی مرگ همانند گردنبندی زیبا برای دختران جوان بر قامت فرزندان آدم نقش بسته است.
نمونه دوم؛
قال الرضا (ع): مَنْ زَارَنِی عَلی بُعْدِ دَارِی وَ مَزَارِی أَتَیْتُهُ یَوْمَ الْقِیَامَهِ فِی ثَلَاثَهِ مَوَاطِنَ حتی أُخَلِّصَهُ مِنْ أَهْوَالِهَا : اذا تَطَایَرَتِ الکتب یَمِیناً وَ شِمَالًا ، وَ عِنْدَ الصِّرَاطِ ، وَ عِنْدَ الْمِیزَانِ.
امام رضا(ع) فرمود: «کسی که با دوری راه سرا و مزارم، به زیارت من بیاید، روز قیامت در سه جا (برای دستگیری) نزد او خواهم آمد و او را از بیم و گرفتاری آن موقف‌ها رهایی خواهم بخشید: هنگامی که پرونده‌ی اعمال، به راست و چپ، درآیند؛ و در گذر قیامت (صراط)؛ و پای سنجش اعمال.» (وسائل الشیعه  ج۱۰ ص۴۳۳)
نمونه سوم؛
سخنهایی در مذمت و سرزش کسانی گفته‌اند که خوبیها و علاقمندی‌های خود را به جهان پس از مرگ نبسته‌اند بنابر این برای آبادانی آخرت خود گامی بر نداشته و آنرا ویرانه رها ساخته‌اند. اگر بخشی از اهداف و مطلوب و معشوق قلبی خود را در زندگی به گذرگاه مرگ، می پیوستند اکنون شاهد نگرش مثبت تری از جانب آنان به مرگ بودیم.
سئل الحسن علیه السلام : ما بالنا نکره الموت ولا نحبّه ؟ فقال علیه السلام : إنّکم أخربتم آخرتکم و عمّرتم دنیاکم، فأنتم تکروهون النقله من العمران إلى الخراب.
(معانى الاخبار، ص ۲۹۰)
از امام حسن مجتبی (ع) پرسیده شد: چرا ما مرگ را ناخوشایند می بینیم و دوست نداریم؟» امام فرمود: این که شما آخرت خود را ویران ساختید و دنیای خودتان را آباد کردید، برای همین خوش ندارید که از آبادی به ویرانی جابجا بشوید.
نمونه چهارم؛

وصل کردن برخی از کارهای خیر و اقدامهای سودمند خود به مسأله مرگ است. اینکه کسی برای پس از مرگ خویش فکر و اندیشه خیر بکند و خدماتی را انجام دهد به آن امید که پس از مرگش برای او نتیجه بخش باشد.
۲- امام صادق(ع) می فرماید: مردی خدمت پیامبر (ص) آمد و عرض کرد: “مالی لا احب الموت؟!” «چرا من مرگ را دوست ندارم؟» پیامبر فرمود: “الک مال؟” «آیا ثروتی داری»؟ عرض کرد: آری. فرمود: “فقدمته؟” «آیا از پیش فرستاده ای؟» عرض کرد: نه! فرمود: “فمن ثم لا تحب الموت” «از اینجا است که مرگ را دوست نداری».
در یادداشت گفتگویی که به تازگی منتشر کردم قصه ای آمده که در اینباره گواه مناسبی است و آنرا در اینجا بازآوری می کنم.
«آیه الله حاج سید علی محقق داماد (نوه موسس حوزه آیه الله حاج شیخ عبد الکریم حائری یزدی) این مطلب را در مصاحبه با نشریه “حریم” نقل کرده است که
مادر دکتر مصدق مقلد و مرید حاج شیخ بود. خرج زندگی شخصی ایشان را او می داد. یکبار نزد حاج شیخ آمد و گفت می خواهم کار خیر انجام بدهم.
ایشان فرمود که یک بیمارستان در تهران بسازید. بیمارستان نجمیه با توصیۀ حاج شیخ ساخته شد و الآن هم در خیابان حافظ موجود است و جزء بیمارستانهای خوب تهران به شمار می آید.»
به سخن سعدی؛ برگ عیشی به گور خویش فرست…
بر این نمونه موارد دیگری نیز به آسانی می توان جست و افزود مانند اینکه مرگ برای مومن استراحت و آرامش است. که آسایش انسان باورمند را به مرگ نسبت می دهد و در پیوند با آن قلمداد می کند. اینگونه روایات بسیار است و دلالت آنها بر مقصود و موضوع بحث به خوبی آشکار است.
مانند عصر های گذشته، در حوزه ادبیات معاصر نیز رگه هایی از پیوند پیدا و پنهان عاشقانه های ادیبان و شاعران با موضوع مرگ، قابل جستجو است. وقتی اوج درک و دریافت از مرگ در شعر سهراب سپهری به اینجا می رسد که «نترسیم از مرگ..» یعنی نقطه‌ی اتصال عشق با پدیده اسرارآمیز مرگ.
«بد نگوییم به مهتاب اگر تب داریم.
دیده‌ام گاهی در تب، ماه می‌آید پایین،
می‌رسد دست به سقف ملکوت.
دیده‌ام ، سهره بهتر می‌خواند..»
«و نترسیم از مرگ
مرگ پایان کبوتر نیست.
مرگ وارونه یک زنجره نیست.
مرگ در ذهن اقاقی جاری است.
مرگ در آب و هوای خوش اندیشه نشیمن دارد.
مرگ در ذات شب دهکده از صبح سخن می‌گوید.
مرگ با خوشه انگور می‌آید به دهان.
مرگ در حنجره سرخ – گلو می‌خواند.
مرگ مسئول قشنگی پر شاپرک است.»

در پایان این بخش لازم به یادآوری است که گره خوردگی عاشقانه‌ها به مرگ هرگز به معنای آرزوی مرگ -از سر ناتوانی یا به دلیل وجود سختی ها و دشواری ها- توسط انسان مؤمن خردمند نیست و به کلی از چنین معنای منفیی به دور و جدا است.

تفصیل بحث در باره آرزوی مرگ را به فرصت دیگری وا می گذارم و تنها به دو روایت روشنگر در این باره بسنده می کنم که برای مؤمنان به خوبی راهگشا است.
«جاء رجل إلى الصادق علیه السلام فقال : قد سئمت الدّنیا فأتمنّى على اللّه الموت ؛ فقال : تمنّ الحیاه لتطیع لا لتعصى، فلأن تعیش فتطیع خیرٌ لک من أن تموت فلا تعصى و لا تطیع؛ کسی که به محضر امام صادق(ع) رسیده بود گفت: از دنیا سیر شده‌ام و از خداوند طلب مرگ می کنم!. امام(ع) فرمود: آرزوی زندگی کن برای آنکه طاعت خدا کنی نه اینکه معصیت کنی، زیرا اگر زنده باشی و طاعت کنی برای تو بهتر است از اینکه بمیری تا نه معصیت کرده باشی و نه طاعت.» (بحار، ج ۶، ص ۱۲۸)

«سمع الإمام موسى الکاظم علیه السلام رجلاً یتمنّى الموت، فقال له : هل بینک و بین اللّه قرابهٌ یحامیک لها؟ قال : لا. قال : هل لک حسنات قدّمتها تزید على سیّئاتک؟ قال : لا. قال : فأنت إذاً تتمنّى هلاک الأبد؛ امام کاظم(ع) شنید که مردی آرزوی مرگ می کند. به او فرمود: آیا میان تو و خداوند خویشاوندیی است تا به آن سبب تو را حمایت کند؟ مرد گفت: نه. حضرت فرمود: آیا بیش از گناهانت، حسناتی داری که آنها را پیش فرستاده‌ای؟ مرد گفت: نه. امام فرمود: بنابر این تو هلاکت جاودانه را آرزو می کنی.» (همان ، ج ۷۵، ص ۳۲۷)

__________________(۲۷)

◀️ سخنرانی

? موضوع:علل و آثار معنویت (دنباله بحث)
از شنبه ۲۰ تا چهارشنبه ۲۴ مرداد ۹۷

? ساعت ۲۰:۳۰ تا ۲۱:۱۵
? پس از اقامه نماز مغرب و عشاء
? مجلس سالانه بزرگداشت و ذکر معارف اهل بیت ع

◀️ میبد، میدان شهرداری، بلوار بسیج، کوچه عادل، انتهای کوچه گلستان ، منزل حاج حسین امامی (آلومینیوم ساز)

_____________(۲۸)

◀️ سخنرانی

? موضوع: امام جواد(ع) اسوه‌ی جوان

شنبه ۲۰ مرداد ۹۷

? ساعت ۲۱:۳۰ تا ۲۲:۱۵
? مجلس بزرگداشت و ذکر معارف حضرت امام جواد علیه السلام

◀️ میبد، محله بیده، زینبیه بیده

_____________(۳۲)

◀️ سخنرانی

? موضوع:

از یکشنبه ۲۱ تا پنج شنبه ۲۵ مرداد ۹۷

? ساعت ۲۱:۴۰ تا ۲۲:۱۵
? مجلس سالانه بزرگداشت و ذکر معارف اهل بیت علیهم السلام و یاد درگذشتگان

◀️ میبد، محله فیروزآباذ، خ سلمان، کوچه مسجد ابوالفضلی، (ابتدای کوچه) منزل برادران دهقانی

????
اشاره؛
تا کنون در این بحث دلنشین و پر حاشیه، فرصت های متعددی را نشان کرده و شرح داده‌ایم. مانند فرصت بندگی، فرصت نیایش، فرصت سحر، فرصت صبح خیزی، و…
و اکنون به فرصت های دیگری پرداخته‌ایم مانند فرصت تفکر، و فرصت گفتگو و البته اگر برسیم؛ فرصت محبت ورزیدن.
در فرصت تفکر از ضرورت چهار نوع تفکر سخن به میان آمده است یکی؛ تفکر در آفرینش، همچنانکه قرآن بدان فراخواند: و یتفکرون فی خلق السماوات و الارض، دوم؛ تفکر در باره‌ی خویش، از زندگی و مرگ، جان و تن، رفتارها و باورها، دین و مذهب، احکام و فرامین الاهی. به اقتضای کلام معصومان که فرموده‌اند: کیف لا یتفکر فی معقوله؟!. سوم؛ تفکر در باره جامعه و روابط انسانی موجود در آنها. از حیات و مرگ تمدن ها تا سازو کار حاکمیت سلطه گران و آینده محرومان و…و بالاخره چهارم؛ تفکر در چگونگی زیست. از تغذیه و تندرستی گرفته تا پوشش و معماری و امکانات رفاهی و ابزار کار و…
اینها زمینه هایی است برای تفکر عقلانی که در ظرف فرصت عمر بایست تحقق یابد و عملی گردد. تفکری که در کلام پیشوایان ما علیهم السلام از هفتاد سال عبادت برتر و افزونتر شمرده شده است.

________________(۳۳)

‍ ‍ ‍ ? ?
دومین بخش از محورهای چهارگانه‌ی دخیل در اولویت های پژوهشی که تاثیر گذاری دارد، محور «جوانگرایی» است که این روزها بازار سیاست نیز هر از چندی به چند و چون آن و شعارهایش گرم و برافروخته می شود. مقصود از جوان‌گرایی در محورهای پژوهش، اموری مانند شعارزدگی یا به کار گرفتن جوانان در پژوهش نیست. بلکه آنچه مهم است دیدن جوانان و مسائل آنان و دغدغه ها و شبهه های گرفتار کننده آنها در موضوع و محور پژوهش ها است. تحقیقات دینی ناآگاهانه و بی اختیار و حتی در جاذبه و کشش مباحث عمیق پژوهشی، می تواند روند کلی تحقیق را از زندگی و نیازهای واجب و ضروری طبقه جوان در جامعه دینی رویگردان کند و از دغدغه های آنان بگریزد. رها کردن جوانان و کم اهمیت دیدن رخدادها و گرایشها در زندگی آنان را باید یکی از لغزشگاههای بزرگ دید و پاشنه‌ آشیل جامعه دینی ارزیابی کرد.
از امام کاظم (ع) روایت شده است: “قم عش آل محمد و مأوی شیعتهم و لکن سیهلک جماعه من شبابهم بمعصیه آبائهم والاستخفاف والسخریه بکبرائهم و مع ذلک یدفع الله عنهم شر الأعادی و کل سوء.؛ قم، آشیانه آل محمّد است و جایگاه شیعیان آنهاست ولى البته گروهى از جوانهاشان به گناه پدران خود و براى خوار شمردن و مسخره کردن بزرگانشان و مشایخشان، هلاک شوند و با این وصف، خدا شرّ دشمنان و هر بدی را از آنان بگرداند. (آسمان و جهان، -ترجمه کتاب السماء و العالم بحار، ج‏۴، ص ۱۸۷) این سخن، خطر فراموش کردن جوانان و غفلت از وضعیت آنان را آشکارا گوشزد می کند و اصولا چنین سخنانی گفته شده است تا برای تهدیدهای پیش رو تدابیری اندیشیده شود و در جهت آگاهی بخشی و تبیین آموزه های دین به آنان، کوشش بیشتری صورت بگیرد.
تلاش برای رسیدن جامعه به چنین برداشتی از محیط های شیعی «شبابکم خیرالشباب» که جوانان شما بهترین جوانان اند، حداقل نیازمند اهمیت دادن به مسأله جوانان است. برای همین منظور است که امام صادق(ع) بر مسأله جوانان تاکید می کند و دستور صریح می دهد تا فعالیت در جهت آگاهی و ایمان آنان انجام پذیرد.
«بادروا احداثکم بالحدیث قبل أن یسبقکم الیهم المرجئه؛ برای تربیت جوانان خود، اول به حدیث و فرهنگ اهل بیت(علیهم السلام) بپردازید؛ قبل از آن که مرجئه(یکی از مذاهب باطل در آنروز) بر شما پیشی بگیرند.» (اصول کافى، ج ۶، ص ۴۷؛ وسایل الشیعه، ج ۱۵، ص ۱۹۶)
در همین زمینه، فضیل بن یسار نیز از اهتمام شدید امام صادق(علیه السلام) نسبت به آگاهی جوانان شیعه در مورد عقاید و مذاهب نادرست، خبر می دهد و سخنانی راهگشا نقل می کند.
«احذرو على شبابکم الغلاه، لا یفسدوهم…؛ جوانانتان را از غلات برحذر دارید. مبادا آن ها را فاسد کنند.» (أمالی‌الطوسیّ، صفحه ۶۵۰)
استاد مطهری در باره مرجئه می نویسد: «مرجئه گروه منحرفى در زمان بنی امیه بودند که صرف داشتن اعتقاد را برای نجات و ایمان کافى می دانستند و عمل و تکلیف را جزو ایمان به حساب نمی آوردند.(ر. ک: عدل الهى، ص ۳۱۳) در کتاب الفرق بین الفرق آمده است: مرجئه، مبلغانى داشتند که مردم را به عقاید آنان دعوت می کردند. همچنان که غالیان (غلات) نیز مبلغان و نویسندگان و نظریه پردازانی داشته‌اند که برای گسترش مذهب می کوشیدند . (ر. ک: مجمع البحرین، زیر واژه غلو) بنابر این پژوهش های دینی به دلیل نقلی نیز موظف به پیگیری بخشی از مسائل فکری جوانان در برنامه های تحقیقاتی است و باید برای رسیدن به اهداف تعریف شده‌ی آن هزینه گذاری نماید و از صرف پول، وقت و امکانات، هراس نکند.

? یازدهمین جلسه پژوهش های دینی یک (سال ۹۷)

دوشنبه ۲۲ مرداد ۹۷
ساعت ۱۸:۳۰ تا ۱۹:۴۵

دستور جلسه؛
۱٫ گفتگوی پژوهشی هفته
۲٫ پذیرایی
۳٫ بررسی مقالات
مجموعه فرهنگی امام صادق(ع) میبد، اتاق پژوهش

? گویا برخی از روایات بالا چنین برداشت کرده‌اند که وظیفه اصلی و مبنایی آگاهان آن است که فقط نقد و رد بنویسند و اندیشه‌های منحرف را آشکار کنند در حالیکه متن کلام معصومین علیهم‌السلام نشانگر اهمیت در انداختن طرحهای نو و عملکرد مبتکرانه در این مسیر است. هنر تنها آن نیست که بنشینند و کج و راست اندیشه‌های دیگران را بنمایانند بلکه هنر و توان واقعی را در انداختن طرحهای تازه و آوردن اندیشه های نو باید جست. اگر چه در مقام پاسخگویی و رد شبهه باشد.
?آگاهی: جلسه عمومی نیست.

IMG_20180627_174849_745

________________

با سلام

به آگاهی می رساند:

نشست امروز (۲۳/ مرداد/۹۷) تفسیر موضوعی نهج البلاغه به دلیل تراکم کارها برگزار نمی شود.

________________

?☘
چند جمله از یک اقتصاددان کشور بخوانید بلکه انگاره‌ی مکتب اقتصادی اسلام را در تبیین الحیاتی و تفکیکی آن در شرایط جاری اقتصاد کشور بهتر دریابیم.

? دکتر وحید شقاقی استاد اقتصاد در دانشگاه خوارزمی در گفتگویی که ایسنا منتشر کرده گفت:

حاکمیت راهی جز شفافیت ندارد
وی افزود: متأسفانه تاکنون فساد اجازه شفافیت در اقتصاد ایران را نداده است اما در ادامه حاکمیت هیچ راهی جز شفافیت ندارد و اگر نتواند شفافیت را اجرایی کند نمی‌تواند وارد سایر اصلاحات ساختاری شود.شقاقی خاطرنشان کرد: اصلاح ساختاری بعدی که باید انجام شود اصلاح ساختاری در نظام مالیاتی است؛ دولت در آینده نزدیک با مشکلات درآمدی مواجه خواهد شد؛ یک میلیون بشکه فروش نفت کاهش و صادرات پتروشیمی هم با موانعی مواجه می‌شود بنابراین دولت باید به سمت منابع درآمدی پایدار برود.وی افزود: ایران جزو کشورهایی است که به دلیل عدم شفافیت وضعیت نابسامانی در درآمدهای مالیاتی دارد به این صورت که نسبت مالیات به تولید ناخالص داخلی بین شش تا هشت درصد است؛ ما ۴۳۰ میلیارد دلار تولید ناخالص داخلی داریم که شش تا هشت درصد این تولید را مالیات می‌گیریم؛ این نسبت در میانگین جهانی ۱۵ درصد، در کشورهای توسعه یافته بین ۲۰ تا ۴۰ درصد و در کشورهای او.ای.سی.دی حدود ۳۵ درصد، در دانمارک ۴۵ درصد و در فرانسه ۴۳ درصد است.

اصلاح نظام مالیاتی از نان شب واجب‌تر است
شقاقی ادامه داد: این نشان می‌دهد که وضعیت ما در حوزه مالیات بسیار نابسامان است؛ با کاهش درآمدهای نفتی دولت ناچار است به سمت مالیات برود بنابراین اصلاح نظام مالیاتی از نان شب واجب‌تر است که برای این کار لازم است پایه‌های جدید مالیاتی مثل مالیات بر مجموع درآمد، مالیات بر ثروت، مالیات بر عایدی سرمایه؛ مالیات بر واردات کالاهای لوکس، مالیات بر اضافه واردات، مالیات بر خروج سرمایه از کشور، مالیات بر ثروت مهاجرین، مالیات تصاعدی بر مصرف سوخت و دیگر پایه‌های مالیاتی می‌تواند درآمدهای مالیاتی را در اقتصاد افزایش دهد.وی افزود: در بودجه ۹۷ حدود ۱۱۰ هزار میلیارد تومان درآمد مالیاتی پیش‌بینی شده است در حالی که ظرفیت بالقوه اقتصاد ما برای درآمد مالیاتی سه برابر این است؛ متأسفانه دهک‌های ثروتمند جامعه ما مالیات نمی‌دهند؛ مالیات از تولیدکنندگان و حقوق بگیران گرفته می‌شود در حالی که ثروتمندان و سوداگران از دادن مالیات فرار می‌کنند که علت آن عدم شفافیت مالی، تکمیل نشدن طرح جامع مالیاتی و تصویب نشدن پایه‌های مالیاتی جدید است.

متن کامل نوشتار را اینجا دنبال کنید?

http://www.baharnews.ir/news/157236/اقتصاد-ایران-کشش-دلار-۸۰۰۰-تومانی-ندارد

_________________(۳۴)

? تدبر در دو آیه زیر که از آیات هدایتگر و نورانی قرآن در داستان اصحاب کهف است، برای مردمان حقجویی که متفاوت می اندیشند بسیار الهام بخش و راه نما است. اگر این آیه ها در آرامش خوانده شود و در باره‌ی آنها تفکر کنند تا دریابند که آن پاکیزه جوانان در چنان روزگاری و چنان حاکمیت هایی، چگونه توانستند راه درست رستگاری را بیابند و خود را از گمشدن در گرداب گمراهی نجات ببخشند و به سر چشمه‌ی آرامش، ابدیت، و جاودانگی الهی برسند. آنان کاری بزرگ کردند و قرآن چه زیبا پایان داستان زندگی هدفمند شان را بازگویی می کند اگر گوش هوش بسپاریم و دل و جان به بیهوده‌گی ها مشغول نسازیم.

نَحْنُ نَقُصُّ عَلَیْکَ نَبَأَهُمْ بِالْحَقِّ ۚ إِنَّهُمْ فِتْیَهٌ آمَنُوا بِرَبِّهِمْ وَزِدْنَاهُمْ هُدًى
ما داستان آنها را به دور از هر باطلى بر تو حکایت مى کنیم . آنها جوانانى بودند که به پروردگارشان ایمان آوردند و ما آنان را هدایت ، افزودیم .

وَرَبَطْنَا عَلَىٰ قُلُوبِهِمْ إِذْ قَامُوا فَقَالُوا رَبُّنَا رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ لَنْ نَدْعُوَ مِنْ دُونِهِ إِلَٰهًا ۖ لَقَدْ قُلْنَا إِذًا شَطَطًا
و دل هایشان را پیوند زده و استوار کردیم آن گاهی که برپاخاستند و چنین گفتند : پروردگار ما، پروردگار آسمان ها و زمین است و ما هرگز جز او معبودى را نمى خوانیم ، زیرا اگر چنین کنیم ، قطعاً سخنى گزاف و ناروا گفته ایم. (سوره کهف / آیه۱۳-۱۴)
پیرم و گاهی دلم یاد جوانی می کند
بلبل شوقم هوای نغمه خوانی می کند
بلبلی در سینه می نالد هنوزم کاین چمن
با خزان هم آشتی و گل فشانی می کند
می رسد قرنی به پایان و سپهر بایگان
دفتر دوران ما هم بایگانی می کند
(دبوان شهریار)

? دهمین جلسه پژوهشهای دینی ۲
چهار‌شنبه ۲۴ مردادماه ۹۷

ساعت ۱۷:۴۵ تا ۱۹

? خانه دکتر قاسمی، پلاک ۳۰٫
دستور جلسه؛
۱٫ ارائه‌ی خلاصه مقاله باقیمانده از نشست ویژه
۲٫ ادامه مباحث «آیین قلم»
???

? یادآوری؛ جلسه عمومی نیست.
علاقه مندان به کار پژوهش و نگارش در زمینه مباحث دینی می توانند از طریق برگه “ارتباط با ما” در سایت “نگاه تازه” مکاتبه کنند.

?www.h-ansari.net

IMG_20180627_174251_810

_____________________

 

مجلس منزل حاج حسین امامی

از ۲۰ تا ۲۴ مرداد ۹۷ میبد

_____________________

 

مجلس منزل برادران دهقانی
۲۱ تا ۲۵ مرداد ، میبد

______________________
? اندیشه‌های اقتصادی در نهج‌البلاغه

حسین انصاریAugust 16, 2018
برگزاری در خانه دکتر قاسمی
? تفسیر موضوعی نهج البلاغه
(مبحث کنونی: مدخلی بر اصول کلی اقتصاد اسلامی)

اصول مباحث جلسه پیشین (۳۵) آخرین جلسه
? ۱۶- مالکیّت برادرانه اسلامى‏

گونه ای از مالکیت و تمول مشترک در ادواری از زیست مسلمانی وجود دارد که از آن به عنوان مالکیت برادرانه می توان نام برد. این گونه از مالکیت اسلامی، طبعا بر نوعی از روابط اسلامی موجود در جامعه مبتنی است و از آن قوت، مایه و مشروعیت می گیرد. به همین سبب می شود آن را مالکیتی خاص جامعه اسلامی یا در محدوده ای تنگتر و جمعیتی کمتر، مالکیت جامعۀ ایمانی نامید. در دوره آغاز رسالت، عصر پیامبر(ص) و برخی ادوار محدودتر از عصر حضور امامان برای آن شواهد اجرا شده و تحقق یافته ای وجود دارد که قابل ارائه است. همچنانکه در پایان تاریخ سرگشتگی انسان و ظهور منجی آخرین نیز دلایلی بر عینی شدن اینگونه از مالکیت برادرانه در احادیث شیعی گزارش شده است. اقتصاد تکاثری و روش زندگی متکاثران بزرگترین مانع و ویرانگر رابطۀ اخوت و برادری در جامعه است و با فسادی که در روابط عاطفی برادرانه در اجتماع ایجاد می کند زمینۀ مالکیت برادرانه را نابودگرانه از میان بر میدارد. بنابر این عطف توجه به مالکیت برادرانه اسلامی مسائل چندی را به ما گوشزد می کند و به نکاتی هشدار دهنده است که برخی از آن موارد ضمن تنبیهاتی یادآوری می گردد.

تنبیه (۱) جامعه تکاثرى، جامعه جاهلیّت:

در این شکى نیست که جامعه اسلامى جامعه‏اى میانه‏رو است، به دلیل تصریحها و تأکیدهاى فراوانى که در باره طرد تکاثر و فقر وارد شده، و از مسلمانان خواسته شده است که همه در اقتصاد و معیشت، اقتصاد و میانه روى را وجهه نظر خود قرار دهند، و بر راه میانه و مستقیم پیش روند، و از راه کج و منحرف اجتناب کنند.[۱] و دیگر اینکه قرآن از امّت مقتصد و میانه‏رو تمجید کرده و از کسانى که چنین نباشند، از اعمالشان بد گفته است «مِنْهُمْ أُمَّهٌ مُقْتَصِدَهٌ، وَ کَثِیرٌ مِنْهُمْ ساءَ ما یَعْمَلُونَ».[۲] و امام امیر المؤمنین (ع)، جامعه‏اى را که تکاثر و اتراف بر آن حکومت کند، و اموال وسیله‏اى در دست ثروتمندان شود، و ستمگرى و ناراحتیهاى روانى در آن فزونى پیدا کند، جامعه‏اى جاهلى دانسته و با قاطعیّت در باره آن فرموده است:

«ألا! و إنّ بلیّتکم قد عادت کهیئتها یوم بعث اللَّه نبیّکم». «نهج البلاغه/ ۶۶؛ «عبده» ۱/ ۴۲- ۴۳»

هان! بدانید که (روزگار) دگرباره شما را در بوته آزمایش ریخت، و گرفتارى (و آزمون) شما چنان روزى شد که خدا پیامبر شما را برانگیخت».

الحیاه / ترجمه احمد آرام، ج‏۶، ص: ۶۹۰

تنبیه (۲) مشکل اقتصاد و اهمیّت حیاتى حلّ آن:

بر کسانى که مردمان را به اسلام و جارى کردن احکام آن فرا مى‏خوانند، و مى‏خواهند با دو مانع راه ترقّى و تعالى انسان و انسانیّت (امپریالیسم و صهیونیسم) دست و پنجه نرم کنند، نخستین کار واجب آن است که به حل دشواریهاى اقتصادى بپردازند، و دست مستکبران و «دیکتاتور» هاى اقتصادى را قطع کنند، و تجاوز و تعدّى مالى و ظلم معیشتى را از زندگى توده‏ها بردارند، در صورتى که این حرکت نبردآور، همان چیزى است که در سیرت انبیا «ع» مشاهده مى‏کنیم.

و بسیار مى‏شود که بعضى از علما و مؤمنان، در زمینه‏هاى اقتصادى، فریب حیله‏ها و تزویرهاى متکاثران را مى‏خورند، و چنان مى‏شود که‏ براى پاسدارى از منافع و سودهاى کلان آنان اهتمام مى‏ورزند، و فریادگران عدالت و حق و دارندگان تمایلات قرآنى، علوى و جعفرى را به تندروى در نظر متّهم مى‏کنند. و هر زمان که این حیله‏ها و اتّهامها به کار مى‏افتد، گرفتارى سنگین و فساد بزرگ و زیان آشکار رخ مى‏کند، یعنى درهاى عدالت و امید به آن بسته مى‏شود، و آرزوهاى توده‏ها به نومیدى تبدیل مى‏گردد، و نسل جوان مى‏برد، و موجب بدنامى اسلام نزد کسانى مى‏شود که از متون اسلامى- بویژه متون قرآنى و حدیثى که اصل اسلام است- بیخبرند.

مؤلف گرانقدر در پانوشت همین برگ پس از ذکر دو مکتب سرمایه داری غربی می نویسد: «باید اشاره کنیم که «کمونیسم» و «سوسیالیسم» و «اومانیسم» نیز دست کمى از آن دو ندارند، از این رو که متأسفانه، «انسان» را درست نمى‏شناسند، و از ابعاد و احوال وجودى او، در گذشته و حال و آینده آگاه نیستند، و این را که انسان در این جهان، در حال توشه بر گرفتن براى حضور و سیر در ابدیّت است- چنان که باید- نمى‏فهمند، این است که قادر نیستند راه عملکردهاى صحیح فردى و اجتماعى را به انسانها نشان دهند، و «صراط مستقیم» راستین را بنمایانند. و این زیان بزرگ بشریّت است!»
الحیاه / ترجمه احمد آرام،…..

?دنباله مباحث را در  فایل پیوست بخوانید?

https://telegra.ph/اندیشه‌های-اقتصادی-در-نهج‌البلاغه-۰۸-۱۶

?


? سخنرانی

? موضوع:پژوهشی در دعای ندبه
?جمعه ۲۶ مرداد ماه ۹۷

?دعای ندبه: ساعت: ۷:۱۵ صبح
? سخنرانی:ساعت ۸ تا ۸:۴۰

♦️یزد خیابان دهم فروردین کوچه دروازه قصابها، مجتمع کوی تل

??چکیده بحث ..

آیا «پاداش پیشاپیش» رواست؟
مطلبی دیگر از محتوای دعای ندبه مساله‌ی «پاداش پیشاپیش» است به این معنا که اگر عقاب و کیفر قبل از ارتکاب جرم و گناه، چنانکه مشهور و زبانزد است روا و شایسته نیست و آنرا قبیح میشمارند و از خداوند حکیم نامتوقع می دانند؛ آیا اعطای پاداش و دادن مزد کارهای پسندیده و صواب نیز از جانب خداوند، قبل از انجام کار خیر، چنین حالتی دارد؟ آیا خدا نمی تواند به کسی که به انجام کار و فعل خیر توسط او علم دارد پیش از انجام یا اتمام کار، همه‌ی پاداش او یا بخشی از آن را پیشتر پرداخت کند؟ آیا چنین کاری به طور کلی قبح عقلی دارد؟ یا آنکه چنین پاداش دهی به برخی، تبعیض و بی عدالتی نسبت به دیگران است؟
این هفته در پی پاسخ به این پرسش خواهیم بود.
اگر به دو امر توجه شود یعنی یکی علم خداوند و دیگری فضل و رحمت او، پاسخ درست پرسش بالا فهمیده خواهد شد. همچنانکه در آیاتی از قرآن کریم به این حقیقت روشن اشاره شده است. قرآن کریم در داستان حضرت یوسف علیه السلام آیه ۲۲ به نوجوانی یوسف و اعطای مقام محبت و علم به آن پیامبر اشاره می کند در حالی که هنوز هیچ انجام وظیفه قابل ذکر و توجهی و یا تلاش پوشش متناسب با چنین مقامی از سوی حضرت یوسف تحقق نیافته است تا اعطای نوبت و علم به معنای پاداش عمل به محسوب شود. بنابراین باید فضل یادشده را پاداش پیشاپیش خداوند به یوسف به حساب آورد.
«وَلَمَّا بَلَغَ أَشُدَّهُ آتَیْنَاهُ حُکْمًا وَعِلْمًا ۚ وَکَذَٰلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنِینَ؛ و چون یوسف به توانایى هاى خویش دست یافت ، به او نبوت و دانشى کردیم ، و اینچنین نیکوکاران را پاداش مى دهیم . (سوره یوسف / آیه۲۲) اگر کسی در این مورد تردید کند باید از داستان تولد و سخن گفتن حضرت عیسی علیه السلام در گهواره یادکرد که در آن داستان (آیات ۲۹ تا ۳۲ از سوره مریم) هیچ تردیدی باقی نمی ماند که پاداش حضرت عیسی مسبوق به هیچ گونه عملی نیست و مصداق روشن پاداش بیش از انجام کار است.
.
http://www.h-ansari.net/wp-content/uploads/2018/01/238225309_197063-978×1024.jpg

‍ ‍السلام علیک یا صاحب الزمان.
عجل الله تعالی فرجه الشریف

@menbar_ansari
⚡️تا وا رهد این تیر…⚡️
مولای من از خویش نشانی بفرستید
جان ها به لب آمد همه، جانی بفرستید

مانند ترنجی است دلم پر شده از خون
از تیزی آن تیغ نشانی بفرستید

یا خود ز در آیید که انگشت ببرّیم
یا طاقتی و صبر و توانی بفرستید

یا پرده ی غیبت بدرانید به یکبار
یا مژده ی آن را به جهانی بفرستید

بر جان ستم شعله ای از خشم ببارید
بر آتش غم آب روانی بفرستید

با خُلق نبی، روشنی ای زاده ی نرگس
بر دیده ی خلق نگرانی بفرستید

انباشته از مال حرام است شکم ها
بر سفره ی ما لقمه ی نانی بفرستید

هر سو، دل مظلوم شد از آه، لبالب
تا وارهد این تیر، کمانی بفرستید

این نیست نمازی که خدا خواسته، از نو
بر مأذنه ها بانگ اذانی بفرستید

پرونده ی ما لایق امضای شما نیست
بر نامه ی ما مُهر امانی بفرستید

✍️ افشین علا، آذر۹۶
@afshinala

‍ ?شهادت حضرت باقرالعلوم علیه‌السلام بر آگاهان اهل معرفت تسلیت!?

@menbar_ansari

☘حدیث اول:
قال الباقر(ع): بنی الاسلام علی خمس: الصلوه، الزکوه، الصوم، الحج و الولایه و لم یناد بشء کما نودی بالولایه.»
امام باقر(ع) فرمود: اسلام بر پنج پایه استوار شده است: نماز، زکات، روزه، حج و ولایت و به هیچیک به اندازه‌ی ولایت و امامت پیشوایان معصوم(ع) دعوت و فراخوان نشده است.

☘حدیث دوم:
قال الباقر(ع): بنی الإسلام علی خمس علی الصّلاه و الزّکاه و الصّوم و الحجّ و الولایه فأخذ النّاس بأربع و ترکوا هذه یعنی: الولایه.
امام باقر (ع) فرمود: اسلام بر پنج پایه بنا شده است؛ بر نماز و زکات و روزه و حج و ولایت. ولی مردم (دیگران) چهار تا را گرفتند و این یکی؛ یعنی ولایت را رها کردند.

☘حدیث سوم:
قال بنی الإسلام علی خمس الصلاه و الزکاه و الصوم و الحج و الولایه و لم یناد بشیء کما نودی بالولایه یوم غدیر.
امام باقر (ع) فرمود: اسلام بر پنج پایه بنا شده است؛ نماز و زکات و روزه و حج و ولایت و به چیزی مثل ولایت ندا داده نشده است؛ در روز «غدیر».

(شیخ کلینی«ره»، اصول کافی، جلد ۲ ص ۲۳، انتخابی از احادیث نورانی باب «دعائم الإسلام»)

?فروکاستن تبیین دین اسلام به کمتر یا منهای این اصول عملی و اعتقادی، تلاشی بی فرجام و راهی بی پایان و انجام است. با هدف نجات خویش بکوشیم تا اندیشه های خود را با وحی قرآن و کلام خازنان وحی بسنجیم و محک بزنیم. آن چنانکه مهدی (ع) خواهد کرد؛ «یعطف الهوی علی الهدی اذا عطفوا الهدی علی الهوی، و یعطف الرأی علی القرآن اذا عطفوا القرآن علی الرأی».
(نهج‌البلاغه، خطبه ۱۳۸)
h-ansari.net

‍ ‍ ‍ ?سومین بخش از محورهای چهارگانه‌ی دخیل در اولویت های پژوهشی که در روند کار تاثیر گذاری قابل توجهی دارد، محور «تهاجم فرهنگی» است. این اصطلاح که نزدیک به سه دهه از بکارگیری آن در عرصه فرهنگی سیاسی کشور می گذرد بیشتر به معنای یورش فرهنگی اخلاقی تمدن غربی منظور بوده است. در حالیکه مقصود ما از تهاجم فرهنگی در بحث کنونی اعم از نفوذ فرهنگی، دگرگون سازی، و هجوم فرهنگی به منظور استحاله/ تغییر اندیشه های اصولی و بنیادین مذهبی است. اینگونه حمله‌ها معمولاً هسته‌ی سخت و متن اصلی دین را هدف می‌گیرد و چندان تفاوتی نمی کند که از سوی چه تمدنی و به چه انگیزه‌ای (سیاسی یا غیر آن) صورت بگیرد. واقعیت تاریخی ادیان آسمانی حکایت از آن دارد که مخالفان وحی، همواره در برابر آموزه‌های دینی صف‌آرایی کرده‌اند و به تناوب و تناسب، و در هر دوره‌ای به شیوه‌ای، مرز دینداری را هدف گرفته‌اند. حملاتی که بی وقفه ادامه داشته و گویا پایان و توقفی ندارد. به ویژه اینکه به دلایل فلسفی، سیاسی و حقوقی، از اواخر قرن بیستم، جهان مدرن شاهد خیزش جدیدی در ستیزه‌گری با الهیات بوده است. مسأله‌ای که ذهن برخی از پژوهندگان را به خود معطوف داشته است و به مطالعه‌ی همه جانبه‌ی بیشتری نیاز دارد.
برای بررسی تاریخی موضوع از نگاه درون دینی باید دقت کرد که یورش‌های فرهنگی در آموزه‌های دینی با عنوان های دیگری غیر از عنوان های امروزی شناسانده شده است. مانند «اطفاء نور خدا»، «استهزاء دین»، «توهین و تمسخر دینداران»، «افسانه خواندن تاریخنگاری وحیانی»، «انتحال آموزه ها»، «شعری و خیالی نامیدن (غیر علمی شمردن) استدلال ها»، «دشمنی کردن و جدل انگیزی با داده‌ها»، «پافشاری بر انکارهای بی دلیل». آیات قرآن در این باره ها گویای آن است که جهان مادیگرای خاموشی گرفته‌ی شرک و بت پرستی در رویارویی‌اش با بعثت پیامبر(ص) و نزول آیات قرآن، ناگهان به خود آمده است و چون منافع خود را در خطر می دیده است تلاش همه جانبه‌ای را در مواجهه با دین و آموزه‌های آن صورت داده و کوشیده است با موج‌آفرینی گسترده، به ستیز با دین برخیزد. امری که معمولاً بی اثر و البته گاه نیز نتیجه بخش بوده است. یادآوری می شود که موارد یادشده‌ی بالا، نهایی نیست و با تامل و دقت می توان موارد دیگری یافت و بر این فهرست ابتدایی افزود.

? دوازدهمین جلسه پژوهش های دینی یک (سال ۹۷)

دوشنبه ۲۹ مرداد ۹۷
ساعت ۱۹ تا ۲۰:۳۰

دستور جلسه؛
۱٫ گفتگوی پژوهشی هفته
۲٫ نماز و پذیرایی
۳٫ بررسی موضوع مقالات غدیر
مجموعه فرهنگی امام صادق(ع) میبد، اتاق پژوهش

? مستند نمونه های یاد شده از آیات قرآن کریم، در کلاس مطرح و تفسیر و تبیین خواهد شد و به دلیل پرهیز از افزایش حجم این نوشته، بعدا در بخش اطلاع رسانی سایت
«نگاه تازه»(h-ansari.net) بارگذاری خواهد شد.
?آگاهی: جلسه عمومی نیست.

http://www.h-ansari.net/wp-content/uploads/2018/06/IMG_20180627_174849_745.jpg

‍ #منبرها_کلاس-نشست_ها_حسین_انصاری
@menbar_ansari

روز عرفه، یادی از زندگی و شهادت مسلم بن عقیل(ره)

نسب مسلم بن عقیل
مسلم، فرزند عقیل بود و عقیل نیز فرزند بزرگ ابوطالب است. با این حساب، مسلم بن عقیل، برادرزاده على بن ابى طالب علیه السلام و پسرعموى سیدالشهدا علیه السلام است.
او از خاندانى پاک، شجاع و با فضیلت برخاست و زیر نظر عموى گرامى‌اش، على علیه السلام، و پسر عموهاى خود امام حسن علیه السلام و امام حسین علیه السلام پرورش یافت و از علم، تقوى و دیگر فضائل آن بزرگواران بهره‌مند گردید. مسلم در میان جوانان بنى‌هاشم، یکى از رشیدترین و مؤمن‌ترین چهره‌ها بشمار می‌‌رفت.
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله‌‌، او و پدرش را ستوده است. در سخنى که از عقیل و پدرش یاد می‌‌کند، از مسلم هم ستایش می‌‌کند و خطاب به امام على علیه السلام می‌‌فرماید: «فرزند او (مسلم) کشته راه محبت فرزند تو خواهد شد. چشم مؤمنان بر او اشک می‌‌ریزد و فرشتگان مقرب پروردگار بر او درود می‌‌فرستند».

حرکت مسلم به سمت کوفه
امام حسین علیه السّلام در پاسخ به دعوتنامه هاى مکرّر شیعیان و سران کوفه، مسلم را فرا خواند و در نامه‌اى براى مردم کوفه چنین نوشت: «من برادر، پسر عمو و مطمئن‌ترین فرد خانواده‌ام را به سوى شما فرستادم و به وى دستور دادم تا نظر برگزیدگان و خردمندان شما را براى من بنویسد. پس، با پسر عموى من بیعت کنید و او را تنها نگذارید».

مسلم بن عقیل در کوفه
مسلم در کوفه به تلاش ‍وسیعى براى دعوت مردم به بیعت با امام پرداخت .
بعد از اندک زمانى، ابن زیاد با بکاربستن شیوه‌هاى ارعاب، تهدید، فریب و بهره‌گیرى از رؤساى قبایل و چهره‌هاى سرشناس و نیز ایجاد وحشت در دل مردم – که شرح آن‌ها در این مختصر نمی‌‌گنجد – توانست بر اوضاع مسلط شود و مردم را از گرد مسلم بن عقیل پراکنده سازد و کار به جایى رسید که در واپسین شبِ حضور مسلم در کوفه، پس از اقامه نماز جماعت، وقتى او خواست از مسجد بیرون برود، مشاهده نمود تنها مانده و هر کس براى حفظ جان خویش به خانه خود رفته است.
داستان غریبى مسلم بن عقیل و تنها ماندنش در کوفه، ماجراى تلخ و غم‌انگیزى است. پناه‌بردن او به خانه زنى شیعه به نام «طوعه» که وقتى او را شناخت، به خانه‌اش راه داد و از وى پذیرایى کرد، مشهور است.
آن زن فداکار، به وظیفه خویش در مقابل نماینده امام حسین علیه السلام به خوبى عمل کرد و در خدمت به مسلم هیچ کوتاهى نکرد.
نیروهاى کمکى براى پشتیبانى گروه مهاجم به سمت مسلم بن عقیل آمدند، ولى او مردانه با همه آنان می‌‌جنگید و آماده بود تا پاى جان و تا آخرین قطره خون مقاومت کند. باز هم شعر و رجز می‌‌خواند، با این مضامین که: «سوگند خورده‌ام که جز آزادمرد کشته نشوم، هر چند که مرگ را چیز ناخوش‌آیندى ببینم».
سرانجام با نیرنگ مأموران، مسلم را داخل یک گودال انداختند و از هر طرف بر سر او شمشیر زدند و دستگیرش کردند.

شهادت مسلم
مسلم بن عقیل را به بالاى دارالاماره بردند، و در حالى که ذکر و تکبیر می‌‌گفت و بر خاندان پیامبر درود می‌‌فرستاد، سر از بدنش جدا کردند و پیکرش را به زیر افکندند. شهادت او در روز #عرفه، نهم ذی الحجه سال شصت هجرى بود. زمانى خبر شهادت مسلم بن عقیل به سیدالشهدا علیه السلام رسید که وى از مکه بیرون آمده و در راه کوفه بود. آن حضرت طى سخنانى و از جمله درباره مسلم بن عقیل، این شهید سرافراز، چنین فرمود: «خدا مسلم را رحمت کند، او به رحمت و رضوان خدا شتافت و تکلیفش را ادا کرد و آن چه بر دوش ماست، باقى مانده است». سپس فرزندان او را که در کاروان حسینى بودند، مورد تفقد قرار داد و دست محبت بر سر دخترش کشید.

فرزندان مسلم
مسلم بن عقیل فرزندانى رشید، باایمان و شهادت طلب تربیت کرده بود.
در حادثه کربلا، چند تن از برادران و برادرزادگانش از «آل عقیل» در رکاب امام حسین علیه السلام بودند و به شهادت رسیدند. دو تن از فرزندان مسلم بن عقیل در رکاب امام حسین علیه السلام به شهادت رسیدند و دو تن دیگر که خردسال بودند، به اسارت نیروهاى ابن زیاد درآمدند. آنان را به کوفه برده و تحویل والى دادند. حدود یک سال در زندان ابن زیاد بسر بردند و سرانجام با کمک زندانبان پیر که هوادار اهل بیت بود، از زندان گریختند؛ اما دوباره دستگیر شدند و ابن زیاد دستور قتل آن‌ها را صادر کرد.
ماجراى شهادت فرزندان مسلم بن عقیل نیز بسى جانسوز و تکان‌دهنده است. قبر مطهر ابراهیم و محمد، طفلان مسلم، اکنون در سرزمین عراق و از مزارهای شیعیان است.
(گردآوری: کانال منبرها)
@menbar_ansari
h-ansari.net

یک نظر بگذارید