گزارش مبسوط از نشست «در ساحل خورشید؛ به مناسبت دومین سال درگذشت علامه محمدرضا حکیمی» در شهرستان تویسرکان + تصاویرگزارش مبسوط از نشست «در ساحل خورشید؛ به مناسبت دومین سال درگذشت علامه محمدرضا حکیمی»نویسنده: نرگس انصاری موحدمؤسسه «روایتگر پاکان و نیاکان» در دومین سالگرد استاد علامه محمدرضا حکیمی (طاب ثراه) نشستی با عنوان «در ساحل خورشید ،گذری بر جایگاه علامه حکیمی در شعر و ادبیات معاصر » برگزار کرد. این نشست، با حضور گرم و پرشور میهمانان و علاقمندان، عصر شنبه ( ۲۸ / ۵ /۱۴۰۲) در تالار کتابخانه میر رضی آرتیمانی شهرستان تویسرکان برگزار گردید. در این جلسه، حجت الاسلام محمد عبداللهیان مدیر مؤسسه معارف اسلامی امام رضا (ع) قم و مدیر مسئول و سردبیر مجله قرآنی بینات و دکتر محمود حکم آبادی و خانم موسوی ندوشن، میهمانان ویژه این نشست بودند. ابتدا آیات ۲۳ و ۲۴ سوره احزاب توسط قاری توانا آقای مسعود شریعتمداری، قرائت شد و پس از خیر مقدم گویی توسط مجری برنامه، خانم زهرا انصاری، آنونس مستند فریاد روزها نمایش داده شد. گفتاری از خانم موسویخانم مهشید موسوی ندوشن، دانشجوی دکترای زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد یزد، در این نشست بخشی از دیدگاه خود را که در موضوع ادبیات و شعر علامه حکیمی ،(طاب ثراه) است، ارائه نمود. خانم موسوی ضمن تشکر از مؤسسه روایتگر پاکان و نیاکان و برپا کنندگان نشست، بحث خود را چنین آغاز کرد: در آستانۀ دومین سالگرد جانگداز علامۀ فقید جناب محمد رضا حکیمی طاب ثراه هستیم. بزرگ مردی برخاسته از دیار خراسان. همانطور که می دانیم حوزۀ علمی خراسان از دیرباز به پرورش ادیبان شهرت داشته است حضور ادیب نیشابوری اول و ادیب ثانی در این حوزه موجب تربیت یافتن استادان بزرگ ادبیات منظوم و منثور در تاریخ معاصر ایران گردیده است، استادانی همچون ملک الشعرای بهار، بدیع الزمان فروزانفر، مهدوی دامغانی، مهدی محقق ،شریعتی ،فلاطوری، شفیعی کدکنی و مهمترین و شاید یکی از برجستهترین این ادیبان، علامه حکیمی را می توان نام برد. حکیمی ادبیات عرب را نزد ادیب ثانی آموخت و همزمان با حضوری پررنگ در انجمنهای ادبی مشهد با نام انجمن ادبی فردوسی که در منزل مرحوم عبدالعلی نگارنده برپا میشد و انجمن ادبی صائب که در منزل مرحوم استاد محمد قهرمان برپا میگشت و دوستی با شاعران بزرگ آن روزگار خراسان همچون غلامرضا قدسی، اخوان ثالث، قهرمان، کمالپور، شفیعی کدکنی و اساتید بزرگی همچون جلال همایی، دکتر علی اکبر فیاض، دکتر غلامحسین یوسفی، استاد امیری فیروزکوهی و مهرداد اوستا از وی شاعری چیره دست و توانا ساخت. موسوی در ادامه به گونه ها و آثار ادبی استاد حکیمی اشاره نمود: نمونههایی از نثر بسیار ادبی و شیوا و زیبای حکیمی را در کتاب فریاد روزها همچنین سرود جهشها میتوان مشاهده کرد. اشعار استاد در قالبهای مختلف فارسی و عربی از جمله در قالبهای غزل، قصیده، مثنوی، رباعی، قطعه ،مسمط و اوزان نیمایی است. کتاب «ادبیات و تعهد در اسلام» نیز یکی دیگر از نمادهای بارز سطح گستردۀ ادبیات استاد حکیمی و توجه ایشان به حوزه ادبیات است . در کنار آثار ادبی استاد مجموعه ۱۲ جلدی الحیات را میتوان مشهورترین و بی بدیلترین اثر استاد نام برد که نگارش آن بیش از ۴۰ سال طول کشید .الحیات را میتوان به جرات پیراستهترین مجموعه معارفی در تاریخ اسلام دانست که آیات و روایات را در موضوعات مختلف معرفت شناسی، اخلاق، سیاست، اقتصاد، حقوق ،اجتماع و موضوعات دیگر به صورت منظومه خالص و پیوسته تدوین کرده است از دیگر ویژگیهای برجسته الحیات میتوان به نثر شیوا، ترجمههای رسا، گستردگی مآخذ، تدوین روایات ذیل آیات مربوط در هر بحث، عنوان بندیهای شایسته، تحلیلها و جمع بندیهای پایانی هر فصل اشاره کرد که بسیاری از مجموعههای روایی ما فاقد آن هستند. او در باره جایگاه بلند علامه در سپهر ادبیات معاصر نیز افزود:علامه حکیمی در تاریخ ادبیات در شمار شاعران و نویسندگان ذولسانین است که در حد استادانه شعر گفته و نثر نوشته اند. مانند ابوالفتح بُستی و ابوالحسن باخرزی و در این روزگار علامه حائری سمنانی. از میان سرودههای استاد ، سرودههای نیمایی استاد جای بسیار شگفتی دارد ، آن هم در روزگاری که بسیاری از روشنفکران حضور این قالب شعری را بر نمیتافتند. اما در آن دوران طلبهای جوان در مدرسه نواب مشهد در قالب این شعر دست به قلم برد، آن هم در سطحی بالا و بسیار قابل توجه. غزل استاد نیز در جایگاهی بالا در شعر معاصر ایران قرار دارد، چنانکه شاعر و شعرشناس ارجمند جناب آقای محمد عظیمی در مجموعه کتاب خود با عنوان «از پنجرههای زندگانی» از میان غزلهای موجود از استاد چند غزل را به عنوان نمونههای برتر غزل معاصر آورده است. حضرت علامه علاوه بر سرایش اشعاری چند در جای جای آثار خویش، نظریاتی پیرامون شعر و ادبیات و هنر اسلامی ارائه کرده و راهگشای ادیبان و هنرمندان متعهد گشتهاند و در تحلیل شعر فارسی در ادواری چند بر حسب تقسیم خود ایشان نکتههایی مهم آورده اند .برخی از آنها شامل عنوانهایی چون شعر و هنر اسلامی، شعر در اسلام ،غنای شعر اسلامی، ترجمه و نشر شعر اسلامی به زبانهای غربی و تاثیر شعر اسلامی در ادبیات و شاعران جهان غرب، شعر متعهد و شعردر آفاق تعهد است. وی همچنین از تأثیر زبان و ادبیات استاد حکیمی بر غنای ادب فارسی معاصر یاد کرد: همچنین باید یادآور شد که گنجینه لغوی علامه حکیمی بسیار گرانبها و سرشار از لغات گوناگون و ناهمگون از فارسی دری گرفته تا عربی غلیظ است که هر کدام به طور استادانه در جای خود نشسته است. وی شماری واژه و ترکیب بر ساخته، به زبان فارسی اهدا کرده است، که برخی از ساختههای ایشان از مالکیت حکیمی به درآمده و بسیاری نمیدانند این ترکیبها و واژهها ساخته کیست. کلماتی مانند فرهنگبان، رسالتگزار، عوام ذهنان، حوزه مداری ،اقالیم قبله، سپیده باور، عینیت جامعه، مرگبار، زندگی ساز ، خدازی و بسیاری کلمات دیگر. موسوی ندوشن در پایان چنین نتیجه گیری کرد: حکیمی را باید شناخت. مردی که مثل هیچکس نیست. از دهه ۴۰ که ادیب او را متنبی نامید تا سال ۱۴۰۰که رهبر انقلاب او را دانشمندی جامع، ادیبی چیره دست، اندیشه ورزی نوآور و اسلام شناسی عدالت خواه نامید. باید حکیمی را که ابوذر زمان و پدر عدالت قرآنی در قرن معاصر میدانند ، شناخت واندیشههایش را مورد بررسی قرارداد. حکیمی انسانی که گسترۀ نگاهش ورای اندیشههای انسانی بود. چکاد اندیشی مهتاب گریز که در اوج قلههای معرفت و انسان شناسی دنیا، ظواهرش را به کناری نهاد. شاید بتوان به جرات گفت که ادبیات دینی و مذهبی امروز ،وامدار تلاش خستگی ناپذیر این مرد در راه اعتلای زبان و ادب فارسی است و باید به صراحت بیان کرد که علامه محمدرضا حکیمی، هیچگاه از آرمانهای اسلامی و انسانی خود فاصله نگرفت. به راستی میتوان او را مصداق بارز آیه«وَلَقَدْ زَیَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْیَا بِمَصَابِیحَ؛ دانست و ما آسمان دنیا را به چراغهای انجم رخشان زیب و زیور دادیم». و حکیمی ستارهای درخشان در حوزه ادبیات جهان اسلام است. سخنرانی دکتر حکم آبادیسخنران بعدی مراسم، دکتر محمود حکم آبادی مدیر گروه ادبیات دانشگاه آزاد استان همدان، بود. ایشان به دلیل تقارن دهه اول ماه صفر و ایام سوگواری حضرت اباعبدالله الحسین(ع) در ابتدا، سخن خود را با قرائت یکی از سروده های استاد حکیمی با عنوان «سوره توحید» در رثای امام حسین (ع)آغاز کرد. «سوره توحید در طشت طلا افتاده بود عرش گویی از مقام کبریا افتاده بود سر، میان طشت خون، تا خون حق جوشد همی تن، به روی خاک داغ کربلا افتاده بود آتش اندر خیمه توحید افکندند، چون آتش اندر خیمۀ آل عبا افتاده بود چهره ماه بنی هاشم عیان از نوک نی دست عباس رشید آیا کجا افتاده بود؟ شبه پیغمبر فتاده غرق در خون و آفتاب از غم این داغ در حول و ولا افتاده بود در غل و زنجیر سجاد است و عالم واژگون سجده اندر دانه زنجیرها افتاده بود کاخ استبداد ویران گشت از فریاد عدل زآنکه بانگ زینبی، در اشقیا افتاده بود! همردیفْ، اطفال پیغمبر، به زنجیر ستم وه، چه نظمی در حروف «هل أتی» افتاده بود تا نوای حق شود در عالم از هر نی بلند شوری اندر تار و پود نینوا افتاده بود در جلال کعبۀ عشاق، اندر قتلگاه اسمی از اسمای اعظم برملا افتاده بود! از تقادیر خفی، گویی در این دشت بلا خود برون از پرده، اسرار خدا افتاده بود! رحمت بیانتها گردد شفیع مذنبان بحر رحمت، اینچنین، بیانتها افتاده بود» (حکیمی، دفتر شعر؛ ساحل خورشید) پس از قرائت اشعار، آقای دکتر حکم آبادی اظهار داشت: درباره استاد حکیمی در دو حوزه نظم و نثر میتوان سخن گفت. چون درباره نثر ایشان فرصتی نیافتم لاجرم به شعر ایشان پناه بردم. با گردشی در میان مجموعه ابیاتی که از ایشان یافتم، به یادآوردم که در گذشته ادبی ما سنت سرایش شعر همواره مورد توجه بوده است. اگر مروری به زندگی نامه دانشمندان علوم دینی و مذهبی داشته باشیم و در میان آنها و آثار مختلفی که در حوزه دین و مذهب و فلسفه و حکمت فراهم کردهاند، دستی بر آتش شعر داشتهاند. از شیخ بهایی گرفته تا ملا احمد نراقی، ملا هادی سبزواری و علامه طباطبایی تا مرحوم حکیمی همگی در کنار آثار گرانقدری که در دین و مذهب داشتهاند توجهی به سزا هم به شعر داشتهاند. دفتر شعر «ساحل خورشید» اثر استاد حکیمی از جمله این آثار است. ولی شگفت آنکه این بزرگان هیچ گاه خود را شاعر نخواندهاند. دکتر حکم آبادی پیرامون اهمیتی که استاد حکیمی نسبت به ادبیات دینی ابراز می داشت، بیان کرد:علامه حکیمی در توصیههایش آمده است: که عالم دینی اگر میخواهد بیان و کلامش خواننده داشته باشد باید با ادبیات کشور خود و حتی ادبیات کشورهای دیگر آشنایی کامل داشته باشد. ادبیات کلام را تلطیف میکند. متون دینی اگر با ادبیات آمیخته شود یک معجون ارزشمند میشود. ایشان در زمینه ارزیابی اشعار دفتر شعر علامه حکیمی، اظهار داشت: در غزل، علامه پیرو شاعران سبک دوره صفوی است که به سبک هندی یا اصفهانی معروف و شناخته است. شاید حضور مستمر حکیمی در انجمن صائب ، یکی از علل گرایش به این سبک باشد. ولی آنچه که در شعر، علامه حکیمی را در اوج مینشاند قصائد عربی و بعضاً فارسی سروده شدۀ ایشان است. قصیدههایی که هر کدام، بخشی از دانش علامه و دغدغه های ایشان را بیان می کند. قصیده ای در مرام و مکتب اهل تفکیک، قصیده در ستایش امام زمان (عج)، قصیده در وصف دانش و مقام استاد که در سن ۱۸ سالگی به استاد خود، ادیب نیشابوری، هدیه کرده است و او به متنبی جوان مشهور شد. قصیدۀ عینیه ای که در استقبال از عینیه بوعلی سینا سروده شده است. بعضی از بزرگان این قصیده را یکی از ۲۵ قصیده شاهکار زبان عربی و ادبیات اسلامی دانسته اند. علامه در قصائد پیرو سبک سنایی غزنوی است. در شعر علامه هر دو پهنه لفظ و معنا رعایت شده است. این ویژگی را در شعر نظامی گنجوی می بینیم. استاد در سرودن مثنوی هایش، پیرو سبک و سیاق نظامی است. مثنوی سروده هایش، اخلاق مدار بوده و عرفان ملایمی در آن گنجانده شده است.
شعر خوانی دکتر عبدالله آقاییایشان از افتخار أشنایی خود در دانشگاه تهران با علامه یاد می کند. تحکیم این ارتباط با حضرت علامه را در تلاش های حجت الاسلام انصاری می داند. دکتر آقایی مثنوی سروده ای از آثار خود را که موشح است و در حروف ابتدای ابیات آن، جمله «علامه محمدرضا حکیمی به لقای الهی پیوست» گنجانیده شده است و دوبیتی های خود را درباره علامه قرائت نمود.
عالم حق عابد دین مرد دین و اجتهاد لیله القدر حدیث آن عالم مردم نهاد آسمان فقه شیعه را چو نجمی ماندگار ماه روشن در تمام مدت لیل و نهار هوش او مانند انصاری و ذوقش بوعلی همتش مانند استادش بلند و منجلی، ماندگاری چون حکیمی صاحب لوح و قلم حامد وصف نبی و ثابت اندر هر قدم مونس شب های تار بی ستاره مثل مهر دادرس بر مردم بیچاره در هر کوی و شهر راوی بشکوه صدها حرف ناب چون نبات ضامن خیر برینش نشر پاک الحیات آب از سرچشمه ی جوشان شیعه خورد و بس، حامل پیغام مولایش علی در هر نفس کیمیای خوب دوران عالم با عدل و داد یوسف دوران شد از زیبایی و فهم و جهاد مونس ما در غروب یی پناهی و مهن باد بان کشتی در هم تنیده چون وطن همسفر با مهر ورزان هم نوا با مؤمنین لاله ی سرخ شکوفا در دیار مسلمین قائم الحق آن امین خوب مرد با صفا آدم خوش نیت و بدر منیر اندر سما از خراسان بزرگ و مشهد آن شهر علی لب پر از معنا و دل شد معدن سر جلی لاله در بزم محبان شمع در بزم طرب آب در دریای حکمت عالم شهر ادب همدم پاک سلف های عزیز ی چون صدف پیرو پاکی برای مرد حق شاه نجف یادگار ماندگار شیعه علام البشر وسعت دانش در این دنیای پر از خیر و شر ساده پوش و ساده گوی و ساده دین تازه فکر و تازه ذکر و تازه بین یاد او بادا به خیر ، نام او بس جاودان حضرت علامه آن مهر فروزان در جهان
دو بیتی ها زبان حکمت تو کم نظیر است برای اهل دل راه و مسیر است تو آفتابی که می تابد زخاور پیامت چشمه ای در این کویر است
غدیر و صبح عاشورا پناهت قلم سردار بیباک سپاهت بیان ، همچون ستاره در شب توست و معنا گوشهای از اشک و آهت
تو خورشیدی ،صفای خاورانی تو چاووش عزیز کاروانی حکیمی در دریای صداقت تو در قلب عزیزان جاودانی
بهار از تو طراوت داشت روزی صدا از تو صراحت داشت روزی بیانات قشنگ و صادق تو صفا مثل تلاوت داشت روزی
به قربان شب و سوز نگاهت فدای رنگ و بو و اشک و آهت تمام عشق را تفسیر کرده سپیدی، روی چشمان سیاهت
صداقت در نگاهت خانه دارد صفا در روی ماهت خانه دارد و مثل شاخه سبز حقیقت خدا در اشک و آهت خانه دارد
حکیمی مرد میدان بلا بود به عشق حضرت حق مبتلا بود دلش مانند دریا پرتلاطم و جانش مثل کوهی از طلا بود
سخنرانی حجت الاسلام عبدالهیانسخنران بعدی و میهمان ویژۀ مراسم، حجت الاسلام محمد عبداللهیان، مدیر مؤسسه اسلامی معارف امام رضا(ع) قم و مدیر مسئول مجلۀ قرآنی بینات بود. ایشان خاطرات ارزشمندی از سالهای آشنایی و همکاری خود با علامه حکیمی را برای حاضران بازگو کرد. آقای عبداللهیان ابتدا گفت: از سعادت های عالی بنده این بود که حدود ۲۲ سال خدمت علامه بودم. به طور متناوب، همیشه در مدت ۴۰ یا ۵۰ روزی که استاد در قم اقامت داشتند ما از محضرشان بهره می بردیم. عبداللهیان یادآوری کرد: تا کنون سه کتاب جامع و مفید، درباره ایشان نوشته شده است. فیلسوف عدالت، راه خورشیدی و مرزبان توحید. مطالب مفید و مهمی را که در جلسات خصوصی درباره دیگران از استاد شنیده بودیم را جمع آوری کرده که حدودا ۳۶۰ صفحه مطلب شده است. ایشان در بارۀ شخصیت معنوی علامه گفت: شهید مطهری(ره) به یکی از اساتید، مطلبی را بدین صورت اظهار کرده بود که «آقای حکیمی ریاضت معکوس می کشد». یعنی ایشان تا سن ۳۰ سالگی به مقامات معنوی که لازم بود خود را رسانده بود و از ۳۰ سالگی به بعد تلاش می کرد هر آنچه را که در باطن خویش دارند ، دیگران نفهمند. وی افزود: هر کدام از دیدگاه های استاد می تواند تحول آفرین باشد. جامعه را نورانی و سفید کند. از ظلمت به در آورد و به جایگاه های اصلی برساند. حجت الاسلام عبداللهیان بیان کرد: استاد در ادبیات فارسی دیدگاهی داشت. ایشان می فرمود: ما ارزنده ترین کالاها را داریم ولی به بدترین صورت آن را عرضه می کنیم. طلا داریم ولی نمی توانیم درست آن را عرضه کنیم. مثلاً باید بتوانیم ۳۰ صفحه مطلب را در ۳۰۰ صفحه پردازش کنیم. بالاترین هنر یک مبلغ، روحانی و طلبه این است که با هنر ادبیات فارسی آشنا باشد. عبداللهیان گفت: هنوز حوزه ها نتوانسته اند از مجموعۀ احادیث ، ترجمۀ ادیبانه ای داشته باشد و حال آنکه علامه حکیمی این اقدام را در الحیات انجام داد. ایشان از خاطرات همراهی های خود با استاد نیز گفت: روزی با همراهی علامه امینی و استاد به اخلومد رفته بودیم در راه برگشت بر مزار فردوسی رفتیم و در آنجا حمد و سوره ای خواندیم، و از بزرگی او یاد کردیم. علامه فرمود که آثار فردوسی تمامش اسرار است. یعنی حقایقی که در قالب اسفندیار و سهراب نمود یافته است. حقایقی از آیات و روایات و پیامبران گذشته ایرانی که در قالب ادبیات تجسم یافته که ما جسم را می بینیم ولی باطن آن را نه…. استاد ۱۴ سال در انجمن ادبی مشهد حضور یافتند. پس از آنکه به تهران رفته و سه سال در آنجا اقامت داشتند، در انجمن ادبی آن روز تهران حضور یافتند. رئیس انجمن بدیع الزمان فروزانفر بود. ادیبان بسیاری در آنجا جمع شده بودند. یکی از همراهان به استاد فروزانفر می گوید: اجازه بدهید آقای حکیمی چند بیتی را بخوانند. ولی ایشان که چندان آشنایی با حکیمی نداشت موافقت نکرد. با اصرار فراوان همان عضو انجمن، بالاخره فروزانفر قبول کرد که علامه شعر خود را بخوانند. وقتی اشعار را استاد قرائت می کند ، فروزانفر از علامه می پرسد که شما چند سال است به تهران تشریف آوردید؟ ایشان می فرماید: سه سال. بدیع الزمان می گوید: سه سال در حق ما ظلم کرده اید که خودتان را به ما نشان نداده و معرفی نکردهاید. در ادامه آقای عبداللهیان از ویژگی های منحصر به فرد علامه که «قابل تقلید هم نیست»، یاد کرد: یکی تاثیر کلام حکیمی بود که توفیق آفرین بود. یعنی یک توصیه ایشان، گاهی ۳۰ سال در عمق جان یک شخص تاثیرگذار بود . کتابی با نام گلشن ابرار هست که در درباره زندگی نامه بزرگان علما و مفاخر هست. در مصاحبههایی که برای این اثر انجام دادیم یکی از مسئولان تالیف این کتاب می گفت: این کتاب، محصول نفس استاد است. ایشان یک جمله به ما گفت که این کار را انجام بدهید مرضی نظر خدای متعال است. اکنون سی سال است که بدون خستگی و با همان نشاط اولیه مشغول به کار هستیم!. مسئله دیگر زهد و بیرغبتی به دنیا و ثروت و مال و مقام است. ایشان از دنیا رفت، در حالی که فقط یک کت و دو پیراهن و دو زیرپوش و یک شلوار ، کلاه، عصا و یک کفش که پاشنه آن را خوابانده بود داشت. ایشان هر چه داشت به فقرا و خیریه ها می داد. ایشان یک مرتبه زندگی خود را صفر کرد. همه اموال خود را به فقرا داد. سال ۷۶ و ۷۷ وقتی ایشان قبل از اینکه به مشهد برود، همه اموال خود را در راه خدا انفاق کرد. حجت الاسلام عبداللهیان همچنین خاطره ای از روزهای پایانی عمر استاد نقل می کند: در روزهای آخری که ایشان را به بیمارستان انتقال دادند و بعد از آن ارتحال نمود، زمانی که آمبولانس برای انتقال ایشان آمده بود، گفتند: وی بیهوش است. اما به واقع بیهوش نبود بلکه توجهش به این عالم کم شده بود. همان اوقات، علامه به همراهان گفت: مرا جلوی آینه ببرید میخواهم سر و صورتم را شانه بزنم. پرستارها همه تعجب کرده بودند. اما ایشان فرمود: اگر طوری باشم که دیگران از دیدن من منزجر باشند، حق الناس است و نمیتوانم جوابگوی این مسئله در قیامت باشم. ایشان بجز تاثیر کلام، یک جاذبه الهی نیز داشت که کسانی مانند دکتر علی شریعتی نیز جذب او شده بودند . دکتر در وصیت نامه اش، استاد را وصی شرعی آثارش معرفی کرد و نوشت: هر کاری دلت میخواهد با آثار من انجام بده. استاد حکیمی می گفت: علی شریعتی از غرب بازگشته بود به او مشکوک بودم که آیا تحت تاثیر مکتبها و ایسمها قرار گرفته است؟ از مشهد به فریمان رفتیم. در راه من و دکتر شریعتی با آقای قدسی همراه شدیم. در راه به رستورانی رسیدیم که راننده در آنجا استراحت کند. ما هم در بیرون در کنار فواره آب ایستادیم و مشغول صحبت شدیم. من گفتم: آقای دکتر شریعتی، کسانی که اهل خرد و فهم هستند میدانند که نظام شاهنشاهی در ایران پایدار نیست. ولی بعد از این نمیدانیم چه ایسم و مکتبی سر کار میآید. دکتر شریعتی گفت با داشتن فاطمه و علی ما نیاز به هیچ کس نداریم. با این سخنان من خیالم از جانب او راحت شد. مرثیه خوانی با شعر استاد حکیمیدر ادامه برنامه، حاج مصطفی غفاری از مداحان اهل بیت علیهم السلام به مرثیه خوانی شعر «سورۀ توحید» از دفتر شعر علامه حکیمی پرداخت که به مراسم، حالی معنوی بخشیده بود و اقبالی زاید الوصف به همراه داشت. پخش گزیده ای از مستند فریاد روزهادر بخش میانی نشست در ساحل خورشید، گزیده ای از مستند «فریاد روزها» به مدت ۲۴ دقیقه، با کارگردانی وحید موحدی و روایت دکتر محمدرضا موحدی پخش شد که با استقبال حاضران روبرو گردید. مستند شامل تصاویری از دیدار استاد محمدرضا حکیمی و دکتر شفیعی کدکنی و نیز مصاحبه هایی با آقایان اسفندیاری، علیزمانی، مهدوی راد، ایازی، عبداللهیان و… درباره شخصیت استاد محمدرضا حکیمی است. رونمایی از پوستر کتابدر بخش پایانی نشست، از کتاب «فریادگر روزها» تألیف مشترک حجت الاسلام حسین انصاری و دکتر مهشید موسوی، رونمایی شد. این کتاب که در مراحل پایانی تدوین به سر می برد و برای انتشار آماده میشود، شامل مباحثی در زمینۀ تبیین دیدگاه ها و شخصیت استاد علامه محمد رضا حکیمی (طاب ثراه) است.
گزارش تصویری
۳ نظر برای این مطلبیک نظر بگذارید |
درود و سپاس جناب استاد از زحمات حضرتعالی در برپایی این نشست.
الحق که نشستی پرمحتوا و پربار در شناسایی و تبیین گوشه ای از شخصیت بلند آوازۀ متفکر ادبی قرن چهاردهم جناب علامه محمدرضا حکیمی بود. روح علامه طاب ثراه شاد و عمر حضرتعالی طولانی و پر برکت باد. ان شاءالله
سپاس فراوان جهت برگزاری جلسهی دلنشین و پر محتوا
نشستی پر از صمیمیت های قدیمی و مطالبی در شأن علامه حکیمی
خداوند انشالله به همگی پاداش خیر عطا کند که در شهرستان تویسرکان جلسهی بسیار درخور و مناسبی بود.
با سلام و مهر
و با تقدیر از نویسنده و گزارشگر این نشست که گزارشی تفصیلی برای غایبان تنظیم کرده اند .
جای بس امید است که نام استاد روانشادی چون علامه حکیمی از شهر حیقوق نبی بر می خیزد . پیامبری که مبشر حکومت انسان های شایسته بود همچون مرحوم حکیمی که با ستم و ظلم قرابتی نداشت و بی تاب امام مهدی و عدالت بود .