مدخلی بر مقاله: عدالت و آزادی در اندیشه علامه محمدرضا حکیمی(طاب ثراه) از زنده یاد محمدامیرخوش صحبتانشایسته دیده شد که مقاله «انسان، درد و زندگی» در بررسی موضوع؛ عدالت و آزادی در اندیشه علامه محمدرضا حکیمی(طاب ثراه) نوشته محمد امیر خوش صحبتان در اختیار خوانندگان علاقمند به مطالعات تفکیکی و عدالتگرایانه شیعی قرار بگیرد. بلکه ادای احترام به جوانان متعهدی باشد که سرمایه عمر و نقد جوانی خود را برای «نصرت حق مهجور» به تعبیر حکیم داد و دین، علامه حکیمی، گذاشته و خواهند گذاشت. اینگونه تلاش ها را یادکردی از اراده های بیدار و وجدان های هشیاری می دانم که در عصر استیلای فرهنگ الحادی و هجوم همه جانبه بر هویت اسلامی و ذاتیات تشیع، به قدر وُسع خویش ایستاده و از حق و عدالت مرزبانی کردهاند.
نویسندۀ مقاله، محمد امیر خوش صحبتان ، که اکنون دیگر در میان ما نیست و در بازگشت از سفر زیارت مشهد الرضا(ع) به دیدار معبود شتافت، دانش آموختۀ ارشد علوم سیاسی از دانشگاه تهران بود که حوزه پژوهش و مطالعاتش را پیرامون فرهنگ و مسائل اجتماعی نهاده بود. خوش صحبتان، در عمر کوتاه خود، از این توفیق بلند برخوردار بود که مدتی از عمر پر حاصلش را رفیق صحبت و همنشینی با استاد علامه فقید، حکیمی بزرگ باشد. همچنانکه جان آگاهش در راه درک ارزشها، دلباختۀ ایشان و راه یافته به حریم اندیشههای بلند الحیات حکیمیها بود. محمد امیر خوش صحبتان در دو ساحت فرهنگی و اجتماعی با تأسی از حکیمی فقید، به انجام وظیفۀ هنری و علمی در ساحت فرهنگی می پرداخت. او از یاوران جدی مؤسسۀ فرهنگی هنری الحیات بود و در معیت استاد امیر مهدی حکیمی سری پر شور و گامی پر تلاش داشت و تکیهگاهی مؤثر بود. همچنانکه در ساحت اجتماعی نیز با اقدام عملی برای زدودن فقر- به اندازه توان- در قالب مؤسسۀ خیریه امام صادق(ع) ، در پیشبرد پروژۀ عدالت می کوشید. خوش صحبتان در انتشار ویژهنامۀ اولین سالگرد درگذشت علامه محمدرضا حکیمی با عنوان «سرود جهشها» توسط مؤسسه فرهنگی هنری الحیات، نقش مؤثری داشت و مقاله ای از وی نیز در این ویژهنامه به چاپ رسیده بود. درگذشت وی، در حادثۀ مسیر بازگشت از سفر زیارت (۲۸ آبان)، برای دوستان تفکیکی و حلقه های مرتبط با علامه فقید، بسیار اندوه بار و ناگهانی بود. ضمن طلب علو درجات برای ایشان، یادداشت وی با عنوان«انسان، درد و زندگی» که به موضوع «عدالت و آزادی در اندیشه علامه محمدرضا حکیمی(طاب ثراه)» پرداخته است، تقدیم حضور می شود. یادآوری می کنم که موضوع جایگاه، حضور یا غیبت مفهوم «آزادی» در سپهر اندیشۀ استاد حکیمی برای برخی از دنبال کنندگان آثار وی، گاهی مورد پرسش قرار گرفته بود و برای بعضی هم، ابهامآلود به نظر میآمده است. به همین سبب، بازخوانی نظرگاه حکیمی در این زمینه اهمیت بیشتری می یابد. زیرا «او بر خلاف بسیاری از اندیشمندان، دو مفهوم آزادی و عدالت را، نه تنها به عنوان عناصر دوگانه و متزاحم، بلکه به عنوان دو مفهوم مکمّل و در هم تنیده می نگرد. البته واضح است که رویکرد حکیمی در تعریف آزادی نیز با دیگر عناصر فکری وی مانند عدالت، در همخوانی است. او ابتدائاً موضع خود درباره ضرورت تعریف و حدود آزادی را روشن کرده، و سپس می نویسد: «آزادی تعریف نشده و بدون حد و مرز از بنیاد، ضد آزادی است. چنانکه آزاد بودن گروهی خاص، ضد آزادی عمومی است.» (برشی از متن مقاله) این یادداشت کمک می کند تا روشن شود که مفهوم شریف آزادی در اندیشه حکیمی نسبت مبنایی با عدالت مورد تأکیدشان دارد. حسین انصاری، دوم آذر ۱۴۰۲، یزد
برای مطالعه متن مقاله اینجا را کلیک کنید. |
یک نظر بگذارید