با فاطمیات علامه حکیمی، از ابداع واژه تا تحلیل محتوا

نگارش در تاریخ ۴ دی ۱۴۰۳ | ارسال شده در بخش مقالات | ۶ نظر

حسین انصاری

اشاره

از جملۀ ابتکارات علامه حکیمی(طاب ثراه) که برآمده از اندیشه عمیق و ذهن خلاقانۀ اوست، بکارگیری واژه فاطمیات در ادبیات دینی معاصر است -مانند دهها واژه دیگر ابداعی از ایشان- که هدف دوگانه ای را در شناخت از خطبه های بانوی بزرگ اسلام، فاطمه زهرا -درود خدا بر او- دنبال می کند؛ اول: ابداع و ابتکار واژه‌ای متناسب با جریان ژرف فاطمی و متفاوت از بقیه واژه‌ها و دوم: ارتقای ادبیات دینی و افزودن بر غنای واژگانی آن. سپس از واژۀ نوین، تعریفی ارائه کرده و وزن معنایی آن را جانمایی می کند. انتخاب واژۀ یادشده بر تحلیل محتوایی محمول آن تکیه دارد و  همزمان بر ادبیات دینی معاصر نیز تأثیرگذاشته است. مانند کتاب فاطمیات، نوشته یکی از اساتید دانشگاهی که توسط انتشارات شمس الهدی در سال ۱۴۰۳، سه سال پس از درگذشت استاد حکیمی، منتشر شده است.

ابداع واژۀ فاطمیات

واژگان فارسیِ ما، گذر قرن‌های متوالی را به خود دیده بود و با نام و سیره و در نهایت اندیشه فاطمی همراهی و همدلی و پیوستگی قابل توجهی داشت، ولی واژگان ولایت و ادبیات دینی این زبان، هنوز واژۀ «فاطمیّات» را با خود نداشت. ذهن خلاق و اندیشه گستر علامه حکیمی بود که این واژه را، در کنار دهها واژۀ ارزشمند دیگر، به دفتر واژگان فارسی معاصر هدیه کرد و این ساخت زیبا و پر معنی را ارمغان آورد. فاطمیات گر چه کلمه ای عربی است اما در کاربست ایرانی خودش، وضع نهاده و ساخته یک زبان شناس و ادیب ایرانی است که خصلت بارز او را جز تشیع شناسی چیز دیگری نمی توان نام گذاری کرد.

تا آنجا که جستجوها نشان می دهد، پیش از علامه، کسی در ادبیات دینی معاصر در بحث های علمی و دینی خود از این واژه به صورت آشکار و مؤثر استفاده نکرده و آن را به این پایه، به کار نگرفته است.

در نخستین سندی که توسط استاد حکیمی به صورت علنی از این واژه رونمایی گردید و به کار گرفته شد، در مقاله فاطمیات، منتشر شده در مجله قرآنی بینات بود با عنوان: فاطمیات، ساختار دهی مجدد بانوی بزرگ به ذهنیت قرآنی امّت.[۱]

فاطمیات در دیدگاه علامه حکیمی به اندیشه،  مواضع، و سیره زندگی بانوی اسلام مربوط است. فاطمیات، جمع فاطمیه است اما فاطمیه ای که حاصل انتساب چیزی از جنس تفکر و اندیشه به آن بانو است، علامه از وجود اصولی در خطبۀ فاطمیه سخن می گوید که آن خطبه را به «منشور ابدیت ارزشها» تبدیل کرده است و می افزاید «من این اصول را فاطمیات نامیده‌ام».[۲] از نظر وی توجه به آن اصول است که «شأن الهی و انبیائی این خطبه را تا حدی روشن می سازد.»[۳]

از ویژگی های سبک نگارش حکیمی، یکی هم سقراط نویسی ایشان است، یعنی کم نویسا ولی گزیده نویس. جمله هایی که حتی با واو پس از نقطه به هم عطف می شوند و تنسیق کلماتی که هر کدام به گستره‌ای از معنای مورد نظر وی دلالت دارند. در برخی از نوشته ها بروز چنین وضعیتی بیشتر رخ نمایی می کند، که «فاطمیات» از این موارد است. برای نمونه درباره محتوای خطبه این طور می نویسد: «ساختاردهی قرآنی که آن روز بانوی بزرگ به ذهنیت امّت داد آثار حرکت سقیفه را کمرنگ کرد و حضور اهل بیت در موجودیت امت و عمل به حدیث قطعی نبوی ثقلین را تجدید نمود.»[۴] یا این جمله های پر وجوه که پرده از عمق معنای مطلق خطبه فاطمیه دارد. «بانوی بزرگ با آتشفشانی به نام سخنرانی همه موجودیت اسلام و قرآن را بیمه کرد و علی را از خطرهای عظیم رهانید و بقای قرآن را تضمین نمود و رسالت پدر و زحمات تابسوز پیامبر را تداوم بخشید»[۵] «بانوی بزرگ حضرت فاطمه زهرا قائمه همه موجودیت توحید و عدل است او نگاهبان قرآن حافظ جان علی رسواگر امویان قرآن ستیز ولید مروانی و پرورنده عناصر الهی عاشورا است فاطمه مادر بشریت است.»[۶]

جستجوها نشان می دهد که در تعریف از کاربرد فاطمیات، چند جهتگیری باید دیده شود. یکی اینکه فاطمیات به معنای فاطمیه هایی باشد که در بزرگداشت و تعظیم و تعزیه در مظلومیت حضرت زهرا سلام الله علیها اقامه می شود. این معنای از فاطمیه در ادبیات شفاهی جامعه شیعه، شایع است. دوم اینکه مقصود نوعی از بناهای مذهبی باشد که به نام آن حضرت، فاطمیه نامگذاری شده است.‌ سوم اینکه منظور از فاطمیات، شعرها و مراثی فاطمی باشد که توسط شاعران شیعه و غیر شیعه در رثا یا مدح و ذکر فضائل آن بانو سروده شده است. یکی از موارد کاربرد آن در ادامه نوشتار خواهد آمد. چهارم اینکه فاطمیات به آثار مکتوبی که درباره آن حضرت نگاشته و نشر می شود، اطلاق شود.‌ این کاربرد، هر چند به صورت مستقیم، از ابداع علامه حکیمی تقلید کرده است ولی معنای مورد نظر در آن را تغییر داده است. در این کاربرد، فاطمیات برای اشاره به کتابهای فاطمی استعمال می شود. شخص استفاده کننده از واژه فاطمیات در این باره گفته است: «فرهنگ مکتوب مسلمانان اگر چند پاره داشته باشد، بی‌شک یک بخش آن را فاطمیات (آثار درباره حضرت فاطمه«ع») تشکیل میدهد.»[۷] در اینجا فاطمیات را به معنای آثاری که پیرامون حضرت فاطمه(س) نوشته شده است، گرفته اند. سال ۱۴۰۲ و ۴۰۳ حسین درگاهی کتابی را توسط نشر شمس الهدی به چاپ رسانید که عنوان «فاطمیات» دارد. بنا به دلایلی این تشابه در نامگذاری یک کتاب مذهبی را، با وجود فاصله زمانی نزدیک و وحدت جغرافیای شهری (تهران) نمی شود صرفاً به حساب توارد مضمون گذاشت.

تا کنون، از چهار وجه بالا، وجوه سه و چهار در ادبیات دینی معاصر استعمال شده است. هم در زبان فارسی و هم در زبان عربی.اما وجه اول و دوم، کاربردی ندارد و بلکه فاقد عنصر فصاحت است به طوری که به احتمال زیاد، غربت معنای آن سبب اعراض از کاربست آن شده یا در آینده می شود.

در سال ۲۰۰۵ میلادی، برنامه تلویزیونی عربی با عنوان «الفاطمیات» اجرا شده است که مجری آن خانم اُمّ مازن آل مرتضی بود.[۸] در همان سال نیز جلد چهارم مجموعه شعر عربی با نام «فاطمیات» که حاوی اشعار شعرا و خطبای عرب در باره شخصیت حضرت زهراست. کتاب، در پنج جلد توسط علی حیدر مؤید، گردآوری و در انتشارات دارالعلم بیروت به چاپ رسیده است. از تقریظ ابتدای کتاب چنین بر می آید که سال چاپ جلد اول کتاب، حوالی ۱۹۹۹ م باشد.‌ در ابتدای جلد چهارم، شعری در مقام تقریظ آورده شده است که سراینده اش از عنوان «فاطمیات» برای این اثر اظهار خرسندی می کند.‌

و قد جاء باسم «الفاطمیات» یَزدهی / مُؤَلَّفه فی خیرِ فعلٍ وَ مَقصَدِ.

«علیٌّ» و حسبُ المرء فی یوم حَشرِه / و فی الذِّکرِ ما یبنی له جَدَّ أسعدِ

و خُذ ما إلیک الیومَ منّی عواطفاً / تُقرِّض ما حبَّرته منک بالیدِ

و سوفَ یُوفّی الله أجَرکَ مُنعماً / هنالک إذ تلقاه فی خیرِ مَقعدِ

این شعر از خطیب عرب معاصر، الشیخ جعفر الهلالی ساکن کویت است که  در ۲۵ صفر سال ۱۴۲۰ ق سروده شده است.[۹]

تغییر نامگذاری خطبه

علامه با ابتکار اصطلاح «فاطمیات» در پی آن برآمده است تا به خطب فاطمیه، نام و عنوان گویاتری بالنسبه به عنوان «فدکیه» بدهد. ایشان به دلایلی که سر بسته از آن می گذرد، بر آرزویش برای تغییر نام فدکیه از خطبه بانوی بزرگ اسلام در مسجد مدینه تاکید می ورزد و در پی عملی کردن آن است. لذا مقاله ساختار دهی قرآنی به ذهنیت جامعه اسلامی که با نام فاطمیات مزین گشت، ابداعی در این جهت می تواند باشد.

از سویی دیگر، در اندیشۀ حکیمی(طاب ثراه)، این نامگذاری بر عنصر تفسیر محتوا نیز تکیه دارد. از آنجا که وجود کتبی حضرت زهرا(س) در محتوای خطبه های آن بانوی بزرگ، تحقق یافته است و جمله‌ها و واژه‌ها به تجسم عینی وجود بانوی اسلام، تبدیل شده‌ است و بهترین پل ارتباطی را میان ذهنیت امروز جامعه فاطمی با ساختار و چیدمان اندیشه و تفکر فاطمه سلام الله علیها فراهم می کند. پس طبیعی است که شکل ها و شعارها نیز به فضا و محتوای خطبه پیوند بخورد و بدان راهگشایی کند، به جای آنکه راه را بر فهم محتوا ببندد و یا اولویت های محتوا را در نیابد. به همین منظور است که علامه حکیمی، در گام اول، از ۱۲ محور موجود در خطبه فاطمیه یاد می کند و اشاره‌ای بسیار کوتاه به هر یک دارد. آگاهی از چنان محور‌هایی در کلام بانوی بزرگ اسلام، دلیل کافی برای لزوم تغییر عنوان فدکیه را با خود دارد.

در نگارش آثار علامه، معمولا از این نامگذاری پرهیز شده است و به جای آن همان لفظ خطبه و سخنرانی، به صورت آوردن یکی از دو لفظ در متن و دیگری بین دو ابرو، استفاده می شده است.[۱۰] بنا به تحلیل کاربردی واژگان، عنوان فدکیه یعنی بکارگیری نامی برای یک سخنرانی است که واکنش گوینده‌اش را به اقدام نادرست دستگاه خلافت در مدینه بازگویی و روایت می کند. از این منظر، کلام حضرت فاطمه(س) در محدودۀ یک اقدام و واکنش در برابر اقدام غاصبانه خلیفه اول تفسیر می‌شود که اگر چه به نوبۀ خود استدلال کوچکی نیست و خیلی درخور اهمیت است؛ اما تمرکز بر آن از گسترۀ وسیع خطابه آن بانوی بزرگ به شدت می کاهد و ارز و ارج محتوای گستردۀ آن را نادیده می گیرد. در واقع، اکثریت شنوندگان این عنوان، مثل همه مخالفان و موافقان با غصب فدک، تنها به موضوع فدک ، انتقال ذهنی خواهند یافت و نتیجه آنکه موضوعات پر اهمیت دیگری که در خطبه موجود است به فراموشی سپرده خواهد شد و یا کم‌رنگ دیده می شود. همچنانکه در طول تاریخ گذشته، شاهد آن بوده ایم.

برای نمونه، بنگرید که در ویکی‌پدیا عربی، چگونه این نامگذاری، برای نویسنده و ویراستار آن، همه مسائل مهم و موجود در خطبه را تحت الشعاع خود می گیرد: «الخطبه الفدکیه هی خطبه عند الشیعه تقول أن فاطمه الزهراء ألقت خطبهً فی المسجد النبوی اعتراضا على حدیث رواه أبو بکر أنه سمع رسول الله یقول: «إنا معشر الأنبیاء لا نورث ما ترکناه صدقه» أخبراها به أبو بکر وعمر بعد أن طالبت بورثها من أرض فدک باعتبارها إرثا وحقا لها.»[۱۱] خوانندۀ ناآگاه با خواندن این جمله‌ها درک اولیه‌اش از خطبه، فقط به مسألۀ فدک و مطالبۀ ارثیه پدری از ابوبکر، محدود خواهد ماند و احتمال اینکه به موضوعات اصلی سخنرانی، عطف توجه کند، به شدت کاهش می یابد.

البته همین جملات به منابع ذیل نسبت داده می شود: فتوح البلدان، ج۱، ص۳۵؛ المغانم المطالب ، ص ۳۱۲؛ عمده الأخبار، ص۳۹۴؛ وفاء الوفاء، ج۳، ص۹۹۹؛ معجم البلدان ج۴؛ ص۲۳۸. این بدان معنی است که در کتاب‌های یاد شده نیز از جنبه انگیزه و مقصود بودن مسألۀ فدک، در خطبه آن حضرت سخن به میان آمده است. یکی از نتایج چنین وضعیتی این است که هر گونه بررسی تاریخی پیرامون میزان تأثیرگذاری سخنرانی فاطمه(س) جدای از این نامگذاری نمی تواند کامل و به درستی واقع نما باشد.

امروزه در جوامع شیعی ایران و عراق و تا حدودی لبنان، گستره این نامگذاری با بکارگیری هنر و خط نیز همراه گشته است و در سال های کنونی تصاویر و پوسترهای متعددی با همین عنوان منتشر شده است.

خطبه-فدکیه-حضرت-زهرا(س)

khtbh_fdkyh_ffc5e5bab1

269228

اما نکته پر اهمیت اینکه همه این کارهای توأم با ارادت و از سر محبت، که قابل تقدیر است، از بازنمایی واقعیت خطبه دخت پیامبر(ص) باز می ماند و آن وسعت دریایی که در کلام بانوی بزرگ موج می زند را به نقطه ای جغرافیایی محدود می کند و در حد دفاعی کلامی در برابر بنیادگذاران خلاف و خلافت، نگاه می دارد. بخشی از دلایل ناگفته در اعراض علامه حکیمی از نامگذاری فدکیه به همین محدودیت افزایی و کوچک سازی در شعاع فراگیر خطابه مسجد مدینه بر می گردد.

عوض کردن جایگاه موضوعات اصلی با فرعی، همواره خطر ساز و انحراف آفرین است و خطبه حضرت فاطمه(س) نیز از این امر، جدا نیست. البته غنای محتوای خطبه در بسیاری از موارد سبب گشته است تا علی رغم نامگذاری یادشده ، صاحب نظران از عمق و وسعت مطالب خطبه، غافل نشده و به عظمت علمی و معرفتی آن به درستی بنگرند. برای مثال در مقاله ای با عنوان «الفکر الکلامی عند السیده زهراء (س) الخطبه الفدکیه انموذجا» نویسنده به جایگاه و ارزش کلامی خطبه به صورت موردی می پردازد و مباحث متعددی از قبیل لزوم شناخت خدا، ادله اثبات وجود خدا، عدل الهی، ضرورت بعثت پیامبران، اخر معاد و… را در خطبه آن حضرت بررسی می کند.[۱۲]

البته مطرح شدن مشکل یاد شده هرگز به معنای ترک گفتگو در باره فدک و یا چشم پوشی از ماجرای غصب فدک نیست. زیرا غصب فدک، کاری بود بر خلاف نص قرآن (سوره اِسراء، آیه ۲۶). حاکم حسکانی از علمای برجسته سنی در یکی از آثار ارزشمند خود به روایت از علی(ع) می نویسد: لَمَّا أَنْزَلَ اللَّهُ عزّوجلّ «وَآتِ ذَا الْقُرْبی حَقَّهُ» دَعَا رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) فَاطِمَهَ (سلام الله علیها) فَنَحَلَهَا فَدَک. هنگامی‌که خداوند آیه: «وَ آتِ ذَا الْقُرْبی حَقَّهُ» را نازل فرمود، [پیامبر (ص)] فاطمه (س) را طلبید و فدک را به او عطا فرمود.[۱۳]

همچنین غصب فدک، مخالفت با سیره قطعی نبوی است و به لحاظ سیاسی باید آن کار را از قبیل مصادرۀ ظالمانه اموال مردم توسط حکومت نوپا به حساب آورد که بر خلاف مقررات و احکام دینی و بدون دادرسی و به شیوۀ استبدادی و زورگویانه ، به تصرف خلیفه در آمده است.

بنابر این مخالفت با نامگذاری خطبه بانوی اسلام به فدکیه، از اهمیت موضوع غصب فدک و تامل در آن باره نمی کاهد. زیرادر بررسی جریان هجوم به ساحت زهرای اطهر(س) عنوان فدک و موضوعیت آن را هرگز نباید دست کم گرفت و از کنار آن به سادگی گذشت، بلکه باید همان موضوع غصب فدک را نیز عمق یابی و واکاوی کرد و بر اساس تحلیل تاریخی، واقعیت آن را بازشناخت. آن چنانکه در نگرش عمیق شهید صدر، فدک، علاوه بر معنای لغوی اش که به نقطه ای جغرافیایی اشاره دارد، از معنای رمزی و سمبلیک نیز برخوردار بوده است. شهید صدر این نکته مهم را در باره فدک با مطرح ساختن روایتی از امام کاظم علیه السلام عنوان می کند: «فدک (در معنی رمزی): سرزمینی محدود بحدود زیر: حدی به عدن، حدی به سمرقند، حدی به آفریقا و بالاخره حدی به کنارۀ دریای روم و ارمنستان.»[۱۴] همو می نویسد: «بررسی اجمالی تاریخ پریشان فدک، نشان می دهد که در طول این سال های دراز، خط و قاعده ی صحیح و مشخصی بر آن حاکم نبوده، و حتی به اقتضای تمایلات و سیاستهای وقت دست به دست، می گشته است. با وصف این، آن جا که در زمان های گوناگون، به صاحبان حقیقی خود بازگردانده می شده، این سیر تاریخی به راه عدل و استقامت، برمی گشته و مسیر اصلی خود را باز می یافته است. نکته ی اصلی این است که می بینیم، دائما فدک به عنوان یک مسئله، در نظر جامعه ی اسلامی و زمامدارانش، از اهمیّت خاصی برخوردار بوده است، و چنان که ملاحظه می شود، راه حل این مساله، ارتباط مستقیم به نحوۀ سیاست زمامداران، و جهت گیری آنان نسبت به خاندان نبوت، داشته است،»[۱۵]

پافشاری برخی در نگاهبانی از این عنوان نیز موضوع قابل ملاحظه‌ای است که مانع از شکل گیری ارادۀ جمعی به منظور تصحیح عنوان خطبه می شود. کم نیستند کسانی که بر این گمان و تصورند که گویا این عنوان بهترین نامگذاری برای خطبه فاطمیه است. در حالیکه این نامگذاری با روح جاری در خطبه بانوی بزرگ ناسازگار است و آن گفتارهای بلند، در چنین محدوده‌ای نمی گنجد. (دلایل این مدعا در بخش دوم این نوشتار گفته خواهد شد تا حقیقت این انتقاد بجا و شایسته آشکار شود.) علامه سالها پیش از مقاله فاطمیات، خرده‌گیری خود را به این عنوان، مستدل کرده و از دلالت محتوای خطبه فاطمیه برای نقد عنوان فدکیه، سخن گفته است. «قصد اصلی حضرت زهرا (س) از این سخنرانی، دفاع از خلافت علی (ع) و وصیت پیغمبر (ص) در مورد خلافت و نشر فلسفه سیاسی اسلام و تأیید حق اجتماعی و دینی مسلمین و تصحیح شکل حکومت بوده است.»[۱۶] بنابر این علامه حکیمی، خطبه فاطمیه را یکی از نهاد اساسی در فلسفه سیاسی اسلام عنوان می کند[۱۷] و در همین باره چهل و چند سال پیش، می نویسد: «خطبه ای (سخنرانیی) که در ظاهر، برای احقاق حق مسلم و میراث شرعی خانوادۀ پیامبر (ص) ایراد شد، یعنی استرداد فدک، اما در واقع، فدک، عنوان بود و مقصود اصلی، احیای ذهن جامعه بود و نجات امت و نشان دادن انحراف اصولی در مقام رهبری و بر حذر داشتن اجتماع از پذیرش مراحل اولیه ظلم، تا به مراحل بعدی نکشد و پایه های ستم استوار نگردد . این خطبۀ فاطمیه، در حقیقت، یکی از نهادهای اساسی «فلسفه سیاسی» در اسلام است.»[۱۸]

از عبارات حکیمی در حماسه غدیر دانسته می شود که از نظر ایشان، دلایل مطرح شده در متن خطبه فاطمیه، به اصطلاح منطقی، اعم از مدعاست. زیرا حجم بزرگتری از مسائل و موضوعات را پوشش می دهد و فراتر از موضوع فدک است. پس از لحاظ منطقی نیز چنین نامگذاری، به حوزه محتوای خطبه حضرت فاطمه(س) فراگیر و شامل نیست. برای مثال، جنبۀ فقهی اصولی خطابه بانوی بزرگ، یکی از همین بخش‌هاست. برخی صاحبنظران از دیدگاه فقهی به استدلال فقهی موجود در خطبه، توجه کرده‌اند و اعم بودن موضوعات مورد مناقشه با خلافت را از مسأله فدک، یادآور شده‌اند. «استدلال فاطمه(س) در این خطبه به این مسألۀ فقهى و اصولى ناظر است. در این موضوع روشن کردن مسألۀ فدک از جنبۀ تاریخى و فقهى و تحقیق اجتهادى در بارۀ آن از این جهات ، منظور نیست بلکه منظور نقل استدلال فقهى یا به تعبیر دیگر تفقّهى است که در همان آغاز عهد اوّل ، عهد صحابه ، به عمل آمده و شاید نخستین بحث مهمّ فقهی در آن عهد و در آن زمان بوده است.»[۱۹]

آنان بر این باورند که موضوع فدک، تنها مسأله مورد مناقشه در خطبه بانو نیست، بلکه میراث فاطمه و سهم ذوی القربی نیز در کنار موضوع فدک، سه مسأله مورد چالش و نزاع با خلیفه اول را تشکیل می دهد. «موضوع دیگر که باز از لحاظ فقهى و تاریخ ادوار فقه در ترجمۀ (شناخت‌نامه) فاطمه زهرا (س) دختر پیغمبر (ص) به جا است که در اینجا یاد و مورد توجه گردد موضوع مطالبۀ سهم «ذو القربى» می‌باشد. ابن ابى الحدید (به نقل علَّامۀ مجلسى، جلد ششم بحار) این مضمون را گفته است: مردم چنان پندارند که نزاع فاطمه با ابو بکر بس در بارۀ دو چیز: میراث و نحله بوده است در صورتى که من در حدیث دیده‌ام که نسبت به امرى دیگر نیز منازعه داشته و ابو بکر وى را از آن هم ممنوع ساخته و آن عبارت است از سهم ذو القربى.»[۲۰]

تاریخ‌گذاری نامگذاری موجود

مسأله دیگری که قابل توجه است، بررسی و تعیین زمانه و تاریخ نامگذاری موجود و فعلی است بدین هدف که معلوم شود این نامگذاری در چه قرنی و توسط چه کسی اتفاق افتاده است. رسیدن به چنین نتیجه‌ای اگر چه دشوار می‌نماید، زیرا لازمه آن بررسی و جستجوی مفصل و مشروح در کتاب های متقدمان است، اما با بهره‌گیری از حدس و گمانه‌زنی، چندان هم دور از دسترس نیست.

نخست از این نکته باید آگاهی یافت که صاحبان منابع قدیم که خطبه آن حضرت را روایت کرده اند چنین نام و عنوانی را برای خطبه ذکر نکرده اند. مانند ابن ابی طیفور، أحمد بن أبی طاهر بغدادی(۲۰۴ ـ ۲۸۰ ه‍) در کتاب «بلاغات النساء»، کهن ترین منبع خطبه؛ و أحمد بن عبد العزیز جوهری (م: ۳۲۳ ه‍) که همه خطبه را در کتاب السفیفه (ص۹۷- ۱۰۱) آورده؛ و شیخ صدوق (۳۰۶ـ۳۸۱ه‍) در کتاب معانی الأخبار، ذیل خطبۀ دیگری نزدیک به مضامین همین خطبه (معانی الأخبار: ۳۵۴) ؛ و سید مرتضى (۳۵۵ ـ ۴۳۶ ه‍) در رد بر سخنان قاضی عبدالجبار معتزلی در کتاب الشافی فی الامامه (ج ۴، ص ۶۹ ـ ۷۷)؛ و شیخ طوسی (۳۸۵ ـ ۴۶۰ ه‍)، در کتاب الأمالی؛ و ابن أبی الحدید معتزلی (المتوفّى ۶۵۵ ه‍) در شرح نهج البلاغه (ج ۱۶، ص ۲۱۱)؛ و أبو الحسن إربلی (م: ۶۹۳ ه‍) در کتاب کشف الغمه. برای نمونه، در آثار هیچ کدام از بزرگان نامبرده شده از قرن سوم تا قرن هفتم خبری از نامگذاری خطبه فاطمیه به نام فدکیه دیده نمی شود. با آنکه در بیشتر ابن کتاب‌ها به مسأله غصب فدک در آغاز گزارش ها اشاره می شود. همچنین جستجو در برخی از آثار برجسته شیعه در قرون بعدی نیز بی نتیجه است، مانند علامه مجلسی(م:۱۱۱۱) در بحار الانوار. برای نمونه وی در جملاتی، برای تعظیم خطبه فاطمه (س) می نویسد: «و لنوضح تلک الخطبه الغرّاء الساطعه عن سیّده النساء صلوات اللّه علیها الّتی تحیّر من العجب منها و الإعجاب بها أحلام الفصحاء و البلغاء»، باید آن خطابۀ بلند و تابناک از سرور بانوان را ، درود خداوند بر او، که از شگفتی آن و شگفت زدگی از آن، آرزوهای فصیحان و بلیغان به حیرت دچار گشته است.»[۲۱] در چنین جایگاهی طبیعی بوده است که علامه مجلسی در عبارت خود از صفت فدکیه برای خطبه استفاده کند، در حالی که خبری از چنین بکارگیری نیست.

از قرائن چنین بر می آید که به احتمال زیاد، کاربرد این عنوان از قرن سیزدهم هجری در کتب بزرگان شیعه بروز یافته باشد و در نتیجه نویسندگان قرن چهاردهم هجری بیشترین انس ذهنی را با این نامگذاری پیدا کرده‌اند.

تنها در قرن اخیر است که نویسندگان بسیاری با عبارت هایی چون؛ خطبه موسوم به فدکبه، یا خطبه معروف / مشهور به فدکیه از آن نام می برند. بلکه در کمال شگفتی، دیده شده است که برخی ، آن را «انقلاب فدکیه» فاطمه نامیده اند.[۲۲] گویندگان و مؤلفانی مانند شیخ علی رحمانی همدانی، فوزی آل سیف، محمد تقی مدرسی، محمد علی الحلو، در ایران و عراق، در فهرست استعمال کنندکان عنوان فدکیه برای خطبه ماندگار مرام و جاودان پیام حضرت زهرا(س) بوده‌اند که نوعاً به چند و چون این نامگذاری توجه نداشته و به ناکامیابی و نامناسب بودن آن نرسیده‌اند.

در یکی از مناظره‌های عقائدی در شبکه های شیعه، بیننده سنی از امارات می پرسد: شما امروز می خواهید حقوق غصب شده فدک و خلافت را از کی بگیرید؟ هم فدک از بین رفته و هم خلافت زمانش گذشته ، شما این حقوق را کی می خواهید بگیرید ؟  مجری به پرسش ها پاسخ می دهد ولی بیننده در ادامه باز هم می پرسد که چگونه فدک را می خواهید احیا کنید؟ و مجری هم در پایان برنامه، سخنی می گوید که آن را کلام آخر باید به حساب آورد: «اصلا بحث فدک نیست . ما فدک را نیازی نداریم . ما بالاتر از فدک را مدّ نظر داریم».[۲۳]

یک نکتۀ پایانی دیگر و قابل توجه در زمینۀ نامگذاری خطبه وجود دارد که از نامگذاری این خطبه به نام دیگری نیز حکایت دارد. ملا محمد علی قراچه داغی(م: ۱۳۱۰ه‍) صاحب کتاب اللمعه البیضاء در شرح خطبۀ زهراء ، از نام و نشان دیگر و کمتر شناخته شده‌ای برای این خطبه یاد می کند : یعنی «خطبۀ تظلم زهرا(س)». او در اشاره  به مطلبی که از ابن ابی الحدید درباره خطبه نقل کرده، می نویسد: «آن خطبۀ یاد شده که شرح گردیده، همان خطبه‌ای است که به خطبۀ تظلٌم زهرا (دادخواهی زهرا) و شکایت وی از خلفا مشهور است و سه احتجاج معروف نیز قبل از آن واقع شده است. آن خطبه در چارچوب مطالبۀ فدک از جهت ارث و میراث صادر شده است، چنانکه در بندهای قبلی آن پیداست.»[۲۴] در حالی که عنوان تظلُّم زهرا، برای خطبه، در کتاب‌های موجود نزد ما مشهور نیست. بنابر این احتمال می رود که چنین شهرتی در محیط زندگی و درس نویسنده، در دهه‌های پایانی قرن سیزدهم هجری در تبریز یا نجف، وجود داشته است اما در همان ایام و یا اندکی بعدتر، عنوان «خطبۀ فدکیه» بجای وصف و عنوان «خطبۀ تظلم زهرا»، نشسته باشد.

پانوشت‌ها:

[۱]– حکیمی، محمدرضا، «فاطمیات، ساختار دهی مجدد بانوی بزرگ به ذهنیت قرآنی امّت»، نشریه بینات شماره ۵۶، تاریخ انتشار۱۳۸.

[۲]– فاطمیات، ص ۲۴-۲۵.

[۳] – همان.

[۴] – حکیمی، محمدرضا، فاطمیات، پیام معصومین به انسانها و انسانیتها، دلیل ما، چاپ پنجم: ۱۳۹۲، ص۱۶.

[۵] – همان، ص۱۷.

[۶] – همان، ص۱۸.

[۷] – تیموری، حسین، «مقام حضرت زهرا(س) در آیینه نشر، نگاهی گذرا به فاطمیات»، اسفند ۱۳۹۵، سایت تخصصی مسجد، masjed.ir.

[۸] – برنامج الفاطمیات – الحلقه(۱)، الباحثه الاسلامیه : السیده ام مازن آل مرتضى.

[۹] – مؤید، علی حیدر، الفاطمیات، بیروت، دارالعلوم، ۱۴۲۶هـ ،  ۲۰۰۵م، ج ۴، ص ۷.

[۱۰] – حکیمی، محمدرضا، تفسیر آفتاب، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۶۱، ص ۹۲-۹۳.

[۱۱] – https://ar.m.wikipedia.org/wiki/الخطبه_الفدکیه.

[۱۲] – الخرسان، السید سلام، «الفکر الکلامی عند السیده زهراء (س) الخطبه الفدکیه انموذجاً»، مجله العقیده، العدد الثامن، جمادی الآخره ۱۴۳۷ه‍ ، ص ۱۹۵-۲۴۶.

[۱۳] – تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۸، ص۱۴۴ – بحارالانوار، ج۲۹، ص۵۶۲/ شواهد التنزیل، ج۱، ص۴۴۲؛ «بتفاوت لفظی».

[۱۴] – صدر، شهید سید محمد باقر، فدک در تاریخ، ترجمه محمود عابدی، نشر بنیاد بعثت، تهران، بی تا، ص ۳۱.

[۱۵] – همان، ص ۲۷.

[۱۶] – حکیمی، محمدرضا، حماسه غدیر، تهران، نشر دلیل ما، چاپ بیست و پنجم: ۱۳۸۶، ص۲۹، ۳۰.

[۱۷] – فصیحی، زهرا، توصیف خُطبۀ فاطمیه در ژرفای اندیشۀ علامه محمّدرضا حکیمی(طاب ثراه)، دی ۱۴۰۱، سایت ششم، مجموعه فرهنگی امام صادق«ع» میبد: sheshom.net.

[۱۸] – حکیمی، محمدرضا، حماسه غدیر، ص۲۹، ۳۰.

[۱۹] – شهابی، محمود، ادوار فقه، سازمان چاپ و انتشارات، چاپ ششم، ج ۳، ص ۲۷.

[۲۰] – همان، جلد : ۳، ص ۲۷-۲۸.

[۲۱] – مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، تحقیق عبدالزهراء العلوی، نشر دارالرضا، ج۲۹، ص ۲۴۷.

[۲۲] – کفاح، الحداد، قراءه فی السیره الفاطمیه، وزاره الثقافه العراقیه، ۲۰۱۳م، ج ۱، ص ۱۱۵.

[۲۳] – سایت کتابخانه مدرسه فقاهت، سخنرانی، ج ۱، ص۴، تاریخ انتشار: ٢٠ تیر ١٣٩۵ – ١٣:٠٠ تعداد بازدید: ۸۹۳ سخنرانی ها » شبکه ولایت نقد و بررسی ریشه های انفجار و تخریب قبر پیامبر اسلام، انبیاء و اولیای الهی (۲) حبل المتین ۹۵/۰۴/۲۰٫

[۲۴] – القراچه داغی التبریزی الانصاری، المولی محمد علی، اللمعه البیضاء، تحقیق: السید هاشم المیلانی، نشر الهادی، قم، الطبعه الاولی: ۱۴۸ه‍،     ج۱،  ص۷۴۵.

۶ نظر برای این مطلب

  1. بسیار عالی و جدید بود مطالب، استفاده بردیم، خدا ان شاالله طول عمری با برکت به شما عزیزدل بدهد و به حق مادرم حضرت زهرا (س) موفق باشید در تمام مراحل کارها، روح علامه حکیمی (طاب ثراه) شاد ان شاالله

  2. موضوع بسیار جذاب و نویی است… من بسیار پیگیر فهم و دقت در این بحث بودم… مانند سخنان شما این تعبیرتان، درباره سبک علامه بسیار مرا به تامل وا داشت. سبک سقراط نویسی (کم نویسا و گزیده نویس) در نوشته های استاد بسیار مطلب قابل تامل و ابتکاری است.
    حقیقتا موضوع، سخنان و نوشته تان بسیار عالی بود… دست مریزاد به اندیشه و قلم تان….
    همواره در نشر معارف فاطمی گام هایتان استوار باد.

  3. تشکر فراوان دارم.

  4. تشکر و التماس دعا دارم

  5. با سلام و ادب خدمت استاد گرامی
    به یقین کسی در طول این سالها نمی توانست به این شیوایی و زیبایی کلام و برداشت علامه حکیمی ره را بازگو کند،خداوند به قلمتان توفیق هر چه بیشتر عنایت کند و عمرتان را طولانی گرداند.
    اکنون خواندن این مطالب در کنار منبرهایی که توفیق داشتم و کمی پیشتر درباره همین موضوع از خودتان شنیدم، درکم را از علامه حکیمی ره گونه ای دیگر نموده و بیشتر و بیشتر مشتاق می شوم که آثارشان را مطالعه کنم و نیز درباره وجود نورانی حضرت زهرا س و خطبه بی بدیل ایشان چرا که تا قبل از این هر چه درباره خطبه ها و یا سخنان حضرت زهرا س از این طرف و آن طرف از سخنرانی ها یا کتابها شنیده و یا خوانده بودم خلاصه می شد در غصب فدک ولاغیر…
    خداوند وجود شما را برای جامعه شیعه حفظ کند که اینقدر در نشر معارف اهل بیت ع کوشا هستید و دلسوز…

  6. سلام بر شما. محبت دارید.

یک نظر بگذارید