براندازان ایران ستیز و خوابهای آشفته

نگارش در تاریخ ۵ فروردین ۱۴۰۴ | ارسال شده در بخش گاه نوشت ها | هیچ نظری

دکتر حسن انصاری، معرف حضور خوانندگان سایت نگاه تازه هست و نیاز به معرفی ندارد. ایشان به تازگی در پستی با عنوان«براندازان ایران ستیز و خواب های آشفته» مطلب مفیدی نوشته‌اند ولی به نظرم می رسد که اعتماد ایشان به آینده اسلام و تشیع در ایران کنونی، بسیار خوش بینانه است. اطلاعات و چشم‌انداز آینده‌نگری، شاید افق ها را تیره‌تر از آنچه که ایشان می بیند نشان می دهد و وضعیت تا اندازه‌ای ناگوارتر به نظر برسد.
در دوره کنونی، بار پایداری گفتمان دینی و مذهبی را دو گروه می توانسته‌اند به دوش بکشند؛ یکی قشر حوزوی و دیگری قشر دانشگاهی. حاکمیت و رسانه ها نیز به عنوان ابزارهایی در خدمت این دو نهاد علمی کشور می توانسته است نقش آفرینی کند و البته فعالیت هم کرده است.
در میان شخصیت های دانشگاهی تربیت شده در چهل سال اخیر، که توانسته‌اند به مالکیت هیئت علمی دانشگاهها را برای خودشان تصاحب و ثبت کنند، بیشترین آمار از آن استادهای سکولار است و دین اندیشان حتی در اتاق اساتید دانشگاهی نیز معمولا در انزوا می نشینند و اگر حس و حالی واقعی و درکی عمیق داشته باشند، در بهترین حالات، خون می خورند و دم بر نمی آورند.
پایان نامه، نوشته ها و مقالاتی که توسط آنان در این سالها کار یا منتشر شده است، گواه حقیقت تلخ یاد شده است. برای نمونه وقتی چهار سال پیش از راه افتادن جنبش سیاسی وابسته به منظور کشف حجاب یا به عبارتی مبارزه با حجاب اسلامی؛ در مجلات رسمی دانشگاههای ملی کشور و حتی در تهران، مقالاتی درج می شود که زمینه ساز امثال اینگونه حرکات سازمان های اطلاعاتی آمریکا و غرب است؛ بهتر می شود ریشه های ماجرا را فهمید و به عمق فاجعه پی برد.
وقتی برخی مطلعان، بارها آگاهانه هشدار داده‌اند که در حوزه علمیه، روحانیت سکولار در حال شکل گیری است و مطالعه‌ای جدی در این باره صورت نمی گیرد، باید انتظار رخدادهای غیر منتظره را حتی در حوزه هم داشت. به ویژه اینکه چنین نگرشی در میان مدعیان نگرش سنتی صورت بگیرد که پدیده‌ای به غایت تعجب آور است.
از شرح و بسط این ماجرای غم انگیز به دلایلی می‌گذرم و می نویسم: کوتاه سخن اینکه دکتر انصاری در یادداشت خودش، جمله ای از یک نویسنده ذکر می کند به این عبارت: «براندازان ایران ستیز خواب های آشفته زیاد می بینند. یکی اینکه گمان می کنند اسلام و تشیع آینده ای در ایران ندارد. یکیشان را دیدم به تازگی نوشته ایران هیچ آینده ای در اسلام ندارد.» و بی‌درنگ می افزاید: «خیلی مضحک است».
آری، دکتر انصاری درست می گویند «خیلی مضحک است»، ولی متأسفانه حذف اسلام و تشیع از ایران، خوابی است که برای این سرزمین دیده اند و به جهت تحقق آن رؤیای شوم، اروپا و غرب و حتی کشورهای عرب منطقه، نقشه کشی و هزینه گذاری کرده‌اند و بسیار متأسفانه، در ایران نیز عاملان مفت یا مزدبگیر خودشان را یافته‌ و پیدا کرده‌اند. و این خطری بزرگ برای ایران و منطقه است.
البته بخش بزرگی از خوابگزاران این خواب آشفته را، اکثریت جامعه روشنفکری غیر دینی تشکیل می دهد، به همراهی بخشی از روشنفکران دینی که از مساعدت فکری تبیلغاتی (و نوعا ناآگاهانۀ) بخش سکولار حوزه های علمیه در ایران نیز بهره‌مندند.

متن کامل فرسته دکتر انصاری:

براندازان ایران ستیز و خواب های آشفته
براندازان ایران ستیز خواب های آشفته زیاد می بینند. یکی اینکه گمان می کنند اسلام و تشیع آینده ای در ایران ندارد. یکیشان را دیدم به تازگی نوشته ایران هیچ آینده ای در اسلام ندارد. خیلی مضحک است. دست کم اگر ۲۵۰۰ سال تاریخ ایران از دوران هخامنشی را در نظر بگیریم حدود ۱۴۰۰ سال آن متعلق به دوران اسلامی است. در مقایسه با تاریخ پیشا اسلامی هر دانشجوی تاریخ می داند که بخش بسیار مهم از تاریخ تمدنی و فرهنگی و سیاسی ایران متعلق به همین دوره اسلامی ایران است. عامل پایداری ایران در برابر حمله مغولان همین اسلام بود و عامل پایداری ایران در برابر سلطنت عثمانی، عناصر ملی و دینی حاکم بر دولت ملی و شیعی صفوی بود. مشروطیت ایران هم بدون فتوا و حمایت مرجعیت شیعه سامان نمی گرفت. دوران دفاع مقدس در برابر تجاوز صدام جنایتکار هم با رشادت هایی که ریشه در حس ملی و دینی و مذهبی داشت شکل گرفت و مانع از دست رفتن بخشی از خاک میهن شد.

نه عزیز؛ اسلام و تشیع از جمله عوامل مهم هویت ملی و فرهنگی ایران است. اسلام در این کشور عاریتی نیست. زبان و ادبیات و فرهنگ و شعر و نثر و دانش و سنت های ملی این کشور با اسلام پیوند خورده. کار این حکومت و آن حکومت هم نیست. ریشه اش به هزار و چهار صد سال پیش می رسد. این اسلام و دامنه گسترده آن از مرز چین تا جنوب اروپا بود که موجب شد برای قرن ها فرهنگ ایرانی با بهره گیری از امکانات تمدنی و دینی اسلام در سرتاسر سرزمین مسلمانان به انحای مختلف گسترش یابد و بر تمدن های ملل دیگر مسلمان تأثیرات درازدامن بگذارد و خود تبدیل به یک فرهنگ جهانی شود. کمی تاریخ بخوانید. ادبیات بخوانید.

یک نظر بگذارید