صفحه نخست » 2012 مارسرفیق بهارشکوفه های زرد آلو را هر وقت که می بینم یاد تو می افتم. باورم نمی شود این که بهار باغ همیشه محتاج تو بود تو مثل ریشه دست و دلی صمیمی در خاک سرد داشتی مثل ساقه های درخت سماق پیر نماز نیازت را در فضای باز، می گذاشتی من رکوعی دراز از […]
ادامه مطلب...
| تاریخ نگارش : ۱۲ فروردین ۱۳۹۱
سرکه فروشانگمان می کنم کافی است که سه یا چهار ساعت در یکی از شهرهای کوچک یا بزرگ این کشور گردش کنید تا آن چه را بر می شمرم بتوانید به چشم و گوش خود ببینید و بشنوید. آدم های اخم کرده و عصبانی یکی از شایع ترین چیز ها است. اتفاقا هر روزی که شما […]
ادامه مطلب...
| تاریخ نگارش : ۱۱ فروردین ۱۳۹۱
بهار رو به رودر این که بهار و زیبایی های آن دل انگیز و مست کننده است، شکی نیست. روی خوش و شکفتگی خدادادی که در آینۀ بهار موج می زند، به خودی خود، دلربایی می کند؛ اما این ها به تنهایی کافی نیست تا همۀ آدم ها، به ویژه جان های فهیم را به وجد بیاورد. این […]
ادامه مطلب...
| تاریخ نگارش : ۴ فروردین ۱۳۹۱
چکیدۀ کتاب مکتب تفکیکدومین شماره از مجموعۀ “کتاب امروز” است که با طرح و نظارت و مقدمۀ حسین انصاری به چاپ می رسد. کتاب مکتب تفکیک از آثار استاد حکیمی است؛ که با نثری فاخر و مستند؛ بهترین کتابِ معیار برای شناخت مکتب معارفی خراسان به شمار میرود. اکنون خلاصه و چکیدهای از آن فراهم شده است تا خوانندگان به آسانی به محتوای کتاب دسترسی پیدا کنند.
ادامه مطلب...
| تاریخ نگارش : ۱ فروردین ۱۳۹۱
نقش و جایگاه شیخ صدوق (ره) در فرهنگ تشیعآثار شیخ تنها گزارش و روایت حدیث نیست بلکه هر جا که لازم دیده، به شرح حدیث پرداخته و یا در بحث فقهی و اجتهادی وارد شده است. این نظرها و دیدگاهها بیشتر در متن کتابها پراکنده است. پژوهشگران حدیث و فقیهان مستقیم و غیر مستقیم با آرای وی درگیر هستند و باید به آنها توجه داشته باشند.
ادامه مطلب...
| تاریخ نگارش : ۱ فروردین ۱۳۹۱
در خم کوچه هادر خم کوچه ها گم کرده پنجره را پیچ کوچه ها پوشیده روی تو با پیچ کوچه ها دزدیده زنگ صدای تو را، سال هاست از ذهن خانه ی ما پیچ کوچه ها در گیر و دار این همه باد و بادگیر تفتیده باز چرا پیچ کوچه ها از بس برای آمدنت سر کشیده […]
ادامه مطلب...
| تاریخ نگارش : ۱ فروردین ۱۳۹۱
تا طلوع…تا طلوع… ایستاده بود مغرور و تلخ از پشت شیشه ی عینک با رنگ اقتدار آفتاب را خط خطی می کرد. سیاه مشق هایش را دیدم که از راست می نوشت و قلمش چپ، چپ، نگاهم می کرد. خورشید هم حوصله اش را هیچ نداشت روز را سر کشید و رفت. او ایستاده بود […]
ادامه مطلب...
| تاریخ نگارش : ۱ فروردین ۱۳۹۱
برسوختهبر سوخته دیشب قبای پرهیز را یکباره به آتش کشیدم! مبادا ترنی که نفس زنان می آمد بایستد. دیشب کوهی نریخته بود اما اگر این قطار کهنه در آن تاریکی ثبت می شد، شکوه یک انسان فرو میریخت. دیشب ریل باز بود و کوهی نریخته بود… یزد. ششم مهر ۱۳۸۷
ادامه مطلب...
| تاریخ نگارش : ۱ فروردین ۱۳۹۱
سبزه های لب آبسبزه های لب آب سمت نگاه تو امتداد جاده ی وفاست. در روزگار ما این اسطوره های خوب را در افسانه ها باید دید. من خیس بارانم و سراپا غرق مثل سبزه های لب آب و عرقچینم را تند باد پریشان برده است. یزد. دهم دیماه ۱۳۸۷
ادامه مطلب...
| تاریخ نگارش : ۱ فروردین ۱۳۹۱
سرزمین خورشیدسرزمین خورشید شامگاهان سفر به سرزمین خورشید خواهم کرد. من به آیین میترایی به خاک خورشیدزاد خواهم کوچید و رو به آفتاب در ستاره باران آسمان خورآباد با حباب های اشک شب هایم را سپید خواهم کرد. ای نیلوفران خواهشمند اگر باشید و باز هم پر باز کنید در روشنایی صبح شما را […]
ادامه مطلب...
| تاریخ نگارش : ۱ فروردین ۱۳۹۱
|