طعم ایمان- با تکیه بر الگوی فاطمه (س)طعم ایمان- با تکیه بر الگوی فاطمه (س) برای آن که غرابت معنای طعم و مزه در مورد ایمان از ذهن خوانندگان زدوده شود و در یابند که این چنین تعبیری با واقعیت ها تطبیق داشته و از سوی پیشوایان دین نیز به کار گرفته شده و خیال انگارانه و شاعرانه نیست –اگر چه زیبایی و لطافت شعری نیز دارد- به مواردی از روایات و دسته بندی آن ها در این باره پرداخته و سعی می کنم تا این موارد را در زندگی حضرت فاطمه (س) کاویده و در انطباق آن رفتارها با این گفتارها به الگویی تأثیر گذار تر دست یابیم. البته در قرآن کریم نیز رد پای اینگونه تعبیرها و به قول اهل ادب استعارۀ تشبیه معقول به محسوس را نیز می توان سراغ گرفت. مانند آیۀ «کل نفس ذائقه الموت» – هرجانی چشندۀ مرگ است. به هر حال مزه و طعم ایمان را در روایات شیعی به عواملی مربوط می شود که در این فرصت اندک بخش عمده ای از آنها را یاد می کنیم. الف. شناخت حق امام(ع) «۱» (۱) امام صادق «ع»: خداى عزّ و جل، به وسیله امامان راهنما از خاندان پیامبر، دین خود را روشن کرد، و راه راست خود را به وسیله ایشان آشکار ساخت، و به دست ایشان راه رسیدن به سرچشمههاى دانش خود را گشود؛ پس هر کس از امت محمد «ص»، حق امام خود را چنان که واجب است بشناسد، مزه شیرین ایمان را خواهد چشید، و از برترى لطف و زیبایى اسلام آگاه خواهد شد، زیرا که خداى متعال امام را همچون نشانه و پرچمى براى آفریدگان خود برافراشته، و او را حجّتى براى روزیخواران جهان قرار داده، و افسر وقار بر سر او نهاده، و به نور جبروت الهى او را پوشانیده است. امام- از طریقى- با آسمان ارتباط دارد، و فیوضات آسمانى از وى بریده نمىشود؛ و جز به واسطه امام به آنچه نزد خدا است دسترس نیست، و خدا اعمال بندگان را جز با معرفت امام نمىپذیرد؛ این است که امام آگاه است از مسائل نامعلوم، و سنتهاى پیچیده، و فتنههاى شبهه آفرین. («کافى» ۱/ ۲۰۳٫ الحیاه / ترجمه احمد آرام، ج۲، ص: ۳۰۷) ب. زهد و بی اعتنائی به دنیا امام صادق علیه السلام فرمود: چون خدا خیر بندهئى را خواهد، او را نسبت بدنیا بىرغبت و نسبت بدین دانشمند کند. و بعیوب دنیا بینایش سازد، و بهر که این خصلتها داده شود، خیر دنیا و آخرت داده شده، و فرمود: هیچ کس حق را در راهى بهتر از زهد دنیا نجسته است و آن ضد مطلوب دشمنان حق است. راوى گوید: عرضکردم: قربانت، آنها از چه راه میجویند؟ فرمود: از رغبت بدنیا. و فرمود آیا شخص پر صبر کریمى نیست؟ همانا دنیا چند روز اندکست، همانا حرامست بر شما که مزه ایمان چشید جز آنکه نسبت بدنیا بىرغبت شوید. و شنیدم امام صادق علیه السلام میفرمود: چون مؤمن از دنیا کنار کشد، رفعت پیدا کند و شیرینى محبت خدا را دریابد، و نزد اهل دنیا دیوانه نماید، در صورتى که شیرینى محبت خدا بآنها آمیخته شده که بچیز دیگر مشغول نشوند. (أصول الکافی / ترجمه مصطفوى، ج۳، ص: ۱۹۷) على بن ابراهیم، از على بن محمد قاسانى، از آنکه او را ذکر کرده، از عبداللَّه بن قاسم، از امام جعفر صادق علیه السلام روایت کرده است که فرمود: «چون خدا خیر و خوبى را به بندهاى اراده فرماید، او را در دنیا بىرغبت گرداند، و در امر دین او را دانشمند سازد، و او را به عیبهاى دنیا بینا کند. و هر که اینها به او عطا شود، خیر دنیا و آخرت به او عطا شده است». و فرمود که: «کسى حق را طلب نکرده به درى که از بىرغبتى در دنیا بهتر باشد، و آن ضدّ آن چیزى است که دشمنان حق طلب کردهاند». عرض کردم که: فداى تو گردم! این از چیست؟ فرمود که: «از رغبت در دنیا». و فرمود: «مگر از کسى که بسیار صابر و صاحب کرم باشد». و احتمال دارد که معنى این باشد که آیا هیچ صبرکنندهاى نیست که به واسطه بىرغبتى در دنیا کریم باشد؟ و ظاهر این است که این معنى ظاهرتر باشد؛ زیرا که بعد از این مىفرماید: «پس جز این نیست که دنیا چند روزى است بسیار کم. و بدانید که حرام است بر شما که مزه ایمان را بیابید، تا وقتى که در دنیا رغبت نداشته باشید». (تحفه الأولیاء (ترجمه أصول کافى)، ج۳، ص: ۳۳۹)
پ. رضایت به قضای الاهی امیر المؤمنین علیه السّلام میفرمود: هیچ بندهئى مزه ایمان نچشد، تا اینکه بداند آنچه باو رسیده، از او نمیگذشت و آنچه از او گذشته باو نمیرسید، و اینکه زیان بخش و سود رسان تنها خداى عز و جل است. توضیح – گویا مقصود از جمله اخیر اینست که هر سود و زیانى بتقدیر خداى عز و جل است، اگر چه بتوسط دیگرى بانسان برسد، و رسیدن و نرسیدن از دیگرى هم بتوفیق و یا خذلان اوست. امیر المؤمنین صلوات اللَّه علیه بر منبر فرمود: هیچ یک از شما مزه ایمان را نچشد، تا آنکه بداند، آنچه باو رسیده، ممکن نبود که از او بگذرد (و باو نرسد) و آنچه از او گذشته ممکن نبود که باو برسد (زیرا قوهئى قادر و حکیم و مهربان بالاى سر این جهانست و مواهب و عطایاى خویش را طبق مصلحت و استعداد افراد تقسیم میکند). (أصول الکافی / ترجمه مصطفوى، ج۳، ص: ۹۷-۹۸) ت. ترک همه گونه دروغ امیر المؤمنین (ع) فرمود: بندهاى مزّه ایمان را نچشد تا دروغ را وانهد، چه شوخى باشد و چه جدّى. (أصول الکافی / ترجمه کمرهاى، ج۵، ص: ۲۹۳) ث. دوست داشتن برای خدا على پسر محمّد پسر یسار گوید امام عسگرى فرمود پیغمبر خدا روزى به برخى از یارانش مىفرمود اى بنده خدا براى خدا دوست داشته باش و بخاطر خدا دشمن داشته باش و دوستى و دشمنیت باید براى خداوند باشد و بس تو دوستى او را جز باین راه بدست نمىآورى و مرد مزه ایمان را نمىچشد گو اینکه همیشه در نماز و روزهدار باشد مگر اینکه چنین که گفتم باشد امروزه دوستى شما مردم با هم بیشتر براى دنیا است براى دنیا با هم دوست یا دشمن مىشوید و این شما را از خداى شما بىنیاز نمىکند باو عرض شد چگونه من بدانم براى خدا دوستى و دشمنى مىکنم و چه کسى دوست خدا است تا با او دوستى کنم و چه کس دشمن خدا است تا باوى دشمنى نمایم پیغمبر خدا صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم بعلى علیه السّلام اشاره کرد و فرمود آیا این مرد را مىبینى عرض کرد بلى فرمود دوست این مرد دوست خدا است او را دوست داشته باش و دشمن او دشمن خداوند است او را دشمن داشته باش و دوست این شخص را اگر چه کشنده پدر و پسرت باشد دوست داشته باش و دشمن این مرد را اگر چه پدر و پسرت باشد دشمن داشته باش. (صفات الشیعه / ترجمه (اعلمى)، ص: ۴۶)
آن حضرت(امام عسگری) چنین فرمود: روزى پیامبر صلّى اللَّه علیه و آله به یکى از یاران خود گفتند: اى بنده خدا دوستى و دشمنى، و جنگ و آشتىات را براى رضاى خدا و در راه خدا کن، زیرا ولایت خدا شامل حال نخواهد گردید مگر از این رهگذر، و هیچ کس تا به این صورت نگردد مزه ایمان را نخواهد چشید اگر چه نماز و روزهاش زیاد باشد. مردم بیشتر برادریشان در این دوران به خاطر دنیاست، بر پایه آن یک دیگر را دوست مىدارند و بر اساس آن بر یک دیگر خشم مى کنند، و این به هیچ وجه آنها را از خدا بىنیاز نمىسازد. آن صحابى عرض کرد: یا رسول اللَّه چگونه مىتوانم بدانم که دوستى و دشمنى و کینه ورزیم در راه خدا است یا نه!؟ و ولىّ خدا کیست تا دوستدار او باشم؟ و دشمن وى کیست تا با او ستیز کنم؟ پیامبر خدا صلّى اللَّه علیه و آله به على علیه السلام اشاره کرد و فرمود: آیا او را مىبینى؟ گفت: بلى، فرمود: دوستدار و مطیع او محبّ و فرمانبردار خداوند است، پس على علیه السلام را دوست بدار و دشمن وى را دشمن دار، و با هر کس که دوست على علیه السلام بود دوستى کن، حتى اگر چنین شخصى قاتل پدر و یا قاتل فرزندت باشد، و با دشمن او دشمن باش اگر چه پدر یا پسرت باشد. (نزهه النواظر / ترجمه معدن الجواهر، ص: ۳۵) عن رسول الل(ص): من سرّه ان یجد طعم الایمان فلیحبّ المرء لا یحبّه الّا للَّه تعالى. هر که شاد و خرّم کند او را اینکه طعم و مزه ایمان یابد باید که مرد مؤمن دوست دارد و دوستش از بهر خدا دارد و بس. شرح فارسى شهاب الأخبار(کلمات قصار پیامبر خاتم ص)، متن، ص: ۱۷۹٫ ج. داشتن ملکات اخلاقی ۱٫ (بردباری- پرهیزکاری-خوش خلقی) و نیز (پیامبر) فرمود سه خصلت است که هر که داراى آنها نباشد نمىیابد مزه و طعم ایمان را یکى حلم و بردبارى که دفع نماید بآن سفاهت بیخردان را و دیگر ورع و خدا ترسى که مانع شود او را از بجا آوردن چیزهائى که خدا حرام فرموده سوّم خلق خوش که مدارا نماید بسبب آن با مردمان. (نزهه النواظر / ترجمه معدن الجواهر، ص: ۳۵) ۲٫ (عشق به خدا و پیامبر- عشق به شهادت- نفرت از کفر) پیامبر (ص) فرمودهاند: سه چیز است که در هر کس باشد مزه ایمان را مىیابد، کسى که خدا و رسولش در نظرش از هر چیز دیگر محبوبتر باشد و هر کس که مرگ را دوست مىدارد فقط در راه خدا دوست بدارد و آن کس که افتادن در آتش در این جهان براى او محبوبتر از آن است که به کفر برگردد، پس از آنکه خدایش از آن نجات داده است. (روضه الواعظین / ترجمه مهدوى دامغانى، ص: ۶۶۰) ۳٫ (دین شناسی- صبر- اعتدال در زندگی) امام على «ع»: کسى مزه ایمان را نمىچشد، مگر آنکه از سه خصلت بهرهمند باشد: فهم درست دین، بردبارى در مصیبتها، و اندازهدارى نیکو در معاش. (الحیاه / ترجمه احمد آرام، ج۴، ص: ۳۵۶) |
یک نظر بگذارید