منبرهای تیرماه ۱۳۹۹

نگارش در تاریخ ۵ آذر ۱۳۹۹ | ارسال شده در بخش منبرها | هیچ نظری

منبرهای تیرماه ۱۳۹۹

 

🌸🌸🌸🌸بازنشر چکیده منبر

نقش برجسته‌ی زنان در تاریخ اسلام و تشیع

🔸🔸🔸
آغاز ماه ذی القعده یادآور حضرت معصومه سلام الله علیها و جایگاه او در تاریخ تشیع است. مزار نورانی آن بانو سبب گردیده تا شهر مقدس قم در تاریخ گذشته و کنونی تشیع جایگاه ویژه ای بیابد و این نقطه جغرافیایی را بیش از پیش مورد توجه مومنان و جستجوگران قرار دهد. شایسته است تا به بهانه یاد کردی از آن بانوی کرامت، مسئله‌ای بزرگتر را مورد توجه قرار دهیم و آن نقش برجسته زنان در تاریخ اسلام و تشیع است. در تاریخ نزول قرآن و در طول حیات پیامبر(ص) گروه بندی هایی را در جامعه زنان آن روز میتوان دید. در قرآن کریم نشانه های این گروه بندی را ابتدا باید برشمرد و سپس به فراز و نشیب های تاریخ شیعه اشاره کرد بلکه دورنمایی از وضعیت زنان شیعه در تاریخ به دست آید. اهمیت پرداختن به این مباحث در روزگار کنونی، دارای سودی دوگانه است. از یک سو به اقتدار تفکر زنان مسلمان کمک می کند و از سوی دیگر راهیست برای مقابله با سمپاشی مخالفان دین و مذهب که در این سال ها آشکارا مسئله زنان را یکی از نقاط ضعف جامعه دینی ما دیده و سعی دارند از آن سوء استفاده کنند.

__________________

به یاد و میلاد بانو فاطمه معصومه س

حس آخرین خروج از قم
خداحافظ ای خاک خوب دعا
خداحافظ ای شهر عشق خدا

خداحافظ ای خانهٔ پرشکیب
فراز آمده از دل قرنها

به آواز جبریل، در این زمین
پَرَد روح اندیشه تا انتها

بر آن تک ستاره در این سرزمین
شباهنگی از مهر دارد رضا

من اینجا چه شبها عیان دیده‌ام
خدا را به عشق آفرینی، خدا

کیلومترهای آغازین آزادراه قم کاشان، ۲۹ آبان ۹۷

http://www.h-ansari.net/1397/09/27/حس-آخرین-خروج-از-قم/

http://www.h-ansari.net/wp-content/uploads/2018/12/5a9f8daa67c431.jpg

__________________

🔹 سخنرانی
مراسم جشن میلاد حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها

🔹 پس از اقامه نماز مغرب و عشاء،
قرائت نماز و زیارت آل یاسین بزرگ
سخنرانی و مدیحه خوانی

🔹 سه شنبه ۳ تیرماه ۹۹

نماز زیارت ۲۱:۳۰
قرائت زیارت ۲۱:۴۵
سخنرانی ۲۲:۱۵

🔹 سرکان، محلۀ پایین، روبروی خیابان کمربسته، ساختمان فاطمیه (سلام الله علیها)

@menbar_ansari

https://chat.whatsapp.com/FgKYbi1lkbDJomrcfXNczW

__________________

🔹 مراسم هفتگی هیئت زیارت آل یس علیهم السلام

🔹 پس از اقامه نماز مغرب و عشاء،
قرائت نماز و زیارت آل یاسین بزرگ
سخنرانی و مرثیه خوانی

با یادکرد شادروان
حاج عبدالوهاب حکیمی و همسر مرحومه شان
(والدین جناب استاد حکیمی)

🔹 پنجشنبه ۵ تیرماه ۹۹

نماز زیارت ۲۱:۳۰
قرائت زیارت ۲۱:۴۵
سخنرانی ۲۲:۱۵

🔹 سرکان، محلۀ پایین، روبروی خیابان کمربسته، ساختمان فاطمیه (سلام الله علیها)

👈 لطفاً ضوابط بهداشتی و فاصلۀ کرونایی رعایت شود!

@menbar_ansari

https://chat.whatsapp.com/FgKYbi1lkbDJomrcfXNczW

__________________

🔸 تکملۀ منبر، داستان تشرف بانوان
@menbar_ansari

https://chat.whatsapp.com/FgKYbi1lkbDJomrcfXNczW

🍃 تشرف همسر سید عبدالله قزوینی به محضر امام زمان (ارواحنا فداه)

ابو الزوجه، مرحوم حجه الاسلام آمیرزا محمد طهرانى در استدراک جلد سیزدهم بحار از آقاى آمیرزا هادى نقل مىفرماید که ایشان از سید جلیل نبیل سید عبدالله قزوینى، حدیث کند که در صبیحه پنجشنبه یازدهم صفر الخیر سنه ۱۳۴۴ این حکایت را براى من بیان فرمود که در سنه ۱۳۲۷ مشرف به عتبات عالیات شدم، با اهل و عیال. روز سه‌شنبه به مسجد کوفه مشرف شدیم. رفقا خواستند نجف اشرف بروند من گفتم خوب است شب چهارشنبه است برویم به مسجد سهله
به جهت بجا آوردن اعمال و روز چهارشنبه مشرف مى شویم به نجف اشرف. رفقا قبول کردند.
سپس خادم مسجد کوفه را گفتم تا شانزده الاغ براى ما کرایه کرد به عدد رفقا و کرایه رفتن و برگشتن را گرفت گفت راه مخوف است و ما شب در بیابان سیر نمى کنیم. و ما سه نفر زن همراه داشتیم. سوار شدیم بطرف مسجد سهله که بزودى اعمال بجا بیاوریم و مراجعت بمسجد کوفه بنمائیم ولى مُکاریها چون دیدند که ما طول دادیم مراجعت بکوفه کردند و ما خبر نداشتیم.
نماز مغرب و عشا را در مسجد سهله بجا آوردیم و مشغول دعا و گریه و تضرع شدیم. یکوقت ساعت را نگاه کردم دیدم ساعت دو گذشته. خوف مفرط بر من عارض شد که چگونه با سه نفر زن با م‍ُکارى [کرایه بر] عرب غریب در این شب تاریک بکوفه برگردیم. و سالى بود عطیه نامى بر حکومت یاغى شده بود و عربها راهزنى مى کردند.
پس با نهایت اضطراب، قلباً متوسل به ولى عصر(عج) شدم و روى نیاز با دل پرسوز و گداز بسوى آن مهر عالم افروز نموده به یکمرتبه چشمم به مقام مهدی(عج) که در وسط مسجد است، افتاد. آن مقام را روشنتر از طور سینا دیدم. با عیال خود روانه شدیم. سید جلیلى را دیدیم با کمال مهابت و وقار و نهایت جلال و بزرگى رو بقبله نشسته و در آن مکان شریف گویا هزار مشعل و چراغ روشن کرده اند.
سپس مشغول دعا و زیارت شدیم تا رسیدیم به اسم مبارک امام زمان عجل الله فرجه، چون سلام کردیم بر آن حضرت آن سید فرمود و علیکم السلام.
حواس من پریشان شد. با خود گفتم یعنى چه؟ من به امام علیه السلام، سلام مى کنم این سید جواب مىگوید؟! ولى غفلت مرا فروگرفت. در آن حال دیدم آن سید روى به من فرموده و گفت: عجله نکنید و با اطمینان دعا بخوانید که من به اکبر کبابیان سفارش کردم شما را بکوفه برساند و برگردد. چون بمسجد کوفه رسیدید آنها را شام بدهید.
چون این کلام را از او شنیدم دویدم و دست مبارک او را بوسیدم. خواستم بر پیشانى خود بگذارم دست خود را کشید. عرض کردم مولانا از شما التماس دعا دارم و عیال من نیز از او التماس دعا خواست و حاجتهایى در نظر داشتند همه برآورده شد.
چون از مسجد بیرون آمدیم عیال من مرا گفت: این سید را شناختى؟
گفتم: نه.
گفت: این امام زمان حجت بن الحسن عجل الله فرجه بود.

گویا من خواب بودم بیدار شدم. با عجله روى به مقام آوردم، دیدم تاریک است. فقط یک فانوس کم نورى است و از آن انوار اصلا اثرى نیست. با تمام افسوس و حسرت مراجعت کردم.
چون به کنار مسجد آمدم جوانى را دیدم ، به نزد من آمد گفت هروقت فارغ شدید ما شما را به مسجد کوفه مى رسانیم. گفتم تو چه کسى؟ گفت: من اکبر کبابیان مى باشم که «همدان» در «محله کبابیان» منزل دارم. آن سید که در مقام بود، سفارش کرده که شما را به مسجد کوفه برسانم.
گفتم: او را شناختى؟ گفت: خیر، ولى بسیار شخص جلیلى به نظر مى آمد.
گفتم: او امام زمان عجل الله فرجه بود.
آن جوان به وجد آمد و ما را به مسجد کوفه رسانید و پروانه وار در اطراف ما مى گردید و با اینکه الاغهاى یدکى داشت، سوار نشد و پیاده به همراه ما مى آمد. چون به مسجد رسیدیم آنها را شام دادیم. چهار نفر بودند. «ذلک فضل الله یؤتیه من یشاء» و آن بانو سه حاجت داشت و هر سه برآورده شد از برکت دعاى حضرت علیه السلام.

(ریاحین الشریعه در زندگینامه دانشمندان بانوان شیعه، ج۴ ،ص: ۴)

__________________

روایتی برای اهل نیاز
🔸شیخ بهایی و ادای بدهی

❖ از #بیانات آیت الله العظمی شبیری زنجانی:

📝… زمانی شیخ بهایی به قرض زیادی (بیش از ۱۵۰۰دینار) مبتلا شد به گونه‌ای که از هیچ راهی قادر به ادای آن نبود و چند روز از شدت همّ و غم، از کارهای خود بازمانده بود.
وی نقل کرده که در همان ایام به دعایی برخوردم و تکرار کردم و از راهی که گمان نمی‌کردم در مدت کوتاهی دیون من ادا شد. دعای مزبور این است:
«اللَّهُمَّ أَغْنِنِی‏ بِحَلَالِکَ‏ عَنْ حَرَامِکَ وَ بِفَضْلِکَ عَمَّنْ سِوَاک‏»
یعنی خدایا با حلالت مرا از مال حرام، و با فضل خودت از غیر خودت، بی نیاز کن.

بعد از نمازها این را تکرار کنید و تعداد ندارد. مضمونش نیز بسیار عالی است.

📚جرعه ای از دریا، ج۴، ص۳۸۲
[حدیث: رسول خدا صلی‌الله‌علیه و آله فرمود: یَا عَلِیُّ قُلِ اللَّهُمَّ أَغْنِنِی‏ بِحَلَالِکَ‏ عَنْ حَرَامِکَ وَ بِفَضْلِکَ عَمَّنْ سِوَاکَ فَلَوْ کَانَ عَلَیْکَ مِثْلُ صَبِیرٍ دَیْناً قَضَى اللَّهُ عَنْک‏. ای علی بگو: اللهم اغننی…، که اگر قرضی به اندازه کوه صبیر (کوه بزرگی در یمن) بر عهده تو باشد، خداوند آن را ادا می‌کند. (امالی صدوق؛ص۳۸۸؛ح۱۰)]
#دعا #قرض #بدهی
@shobeiryzanjani

__________________

🔹 نقد رودر روی سیاست های مأمون

@menbar_ansari

🔹 امام رضا علیه السلام از ابراز شدیدترین انتقادها به مأمون و وزیرش ابایی نداشت.

یاسر خادم می گوید روزی در اتاق مخصوص امام رضا علیه السلام نشسته بودم که مأمون در حالی که نامه ای در دستش بود وارد شد، صورت امام را بوسید و روبروی او نشست و شروع به خواندن نامه کرد. نامه گزارشی بود از پیروزیهای لشکر در منطقه کابل و در آن نام روستاهایی که فتح کرده بودند آمده بود. وقتی نامه تمام شد، میان حضرت و مأمون سخن هایی رد و بدل شد که در اینجا آنها را نقل می کنیم.

امام رضا علیه السلام: آیا گشودن روستایی از روستاهای بلاد شرک تو را خوشحال کرده است؟

مأمون: آیا این خوشحالی ندارد؟

امام رضا علیه السلام: «درباره ی امت محمد صلی الله علیه و آله و آنچه در اختیار توست از خدا بترس، بدون تردید کارهای مسلمانان را ضایع کرده ای، آنها را به دیگران سپرده ای برخلاف حکم خداوند درباره ی مسلمانان داوری می کنند، خودت در این منطقه نشسته ای مرکز وحی و هجرت را رها کرده ای، با نبود تو به مهاجران و انصار ستم می شود، درباره ی مؤمنان نه حق خویشاوندی را رعایت می کنند و نه عهد و پیمانها را، مظلومان، روزگار سختی را می گذرانند، از تأمین هزینه خود عاجزند، کسی را پیدا نمی کنند که شکوه حال خود را پیش او برند، و دستشان به تو نمی رسد!!»

بر گرفته از کتاب «ولایتعهدی امام رضا(ع)» ص ۷۹-۸۰، منبع حدیث: شیخ صدوق، کتاب عیون اخبار الرضا(ع) ، ج۱، ص ۱۷۰-۱۷۲

__________________

ملاک معرفت دینی، حقیقت است نه شخصیت ها.
@menbar_ansari
در جریان جنگ خونین جمل، مردى دچار حیرت شده بود؛ چرا که مى ‏دید شخصیتهاى برجسته عالم اسلام، مانند طلحه و زبیر و عایشه که به نص قرآن یکى از امهات مؤمنان است (۴) در مقابل على علیه السلام قرار گرفته و با او سر جنگ و ستیز دارند.
از این رو این مرد متحیر به محضر امیر المؤمنین‏ علیه السلام شتافت و عرض کرد:
«أیمکن أن یجتمع زبیر و طلحه و عائشه على باطل؟»
آیا ممکن است زبیر و طلحه و عایشه بر باطل اجتماع کنند؟
حضرت در جواب وى فرمود:
«انک لملبوسٌ علیک؛ انّ الحق و الباطل لا یُعرفان بأقدار الرجال، اعرف الحق تعرف أهله و اعرف الباطل تعرف أهله‏» (۱)
امر بر تو مشتبه شده است؛ حق و باطل، با قدر و منزلت اشخاص شناخته نمى‏ شوند. حق را بشناس تا اهل آن را بشناسى و باطل را بشناس تا اهل آن را بشناسى.
عبارت مذکور را دکتر طه حسین مصرى که از نویسندگان برجسته است، در کتاب خود ‏آورده و مى نویسد:
«بعد از آن که نزول وحى خاموش گشت و نداى آسمانى منقطع شد، سخنى به این عظمت‏ شنیده نشده است‏»(۲) و (۳).

پانوشت:
(۱) تاریخ الیعقوبی: ٢ / ٢١٠، الأمالی للطوسی: ١٣۴؛
(۲) على و بنوه، ص‏۴۰٫
(۳) بهشتی، احمد؛ حق دینى یا دین حق؛ مجله کلام اسلامی، ۱۳۷۵ شماره ۱۷٫

__________________

🔸🔸 آموزه های تربیتی امام صادق(ع) در کتاب تحف العقول

نویسنده: محمد حیدری(ارشد مدیریت صنعتی) ؛ نرگس انصاری(روانشناسی و ارشد ادبیات فارسی)
ارسال شده در تاریخ ۱۸ تیر ۱۳۹۹

تقدیم

به مناسبت ششمین سالگرد رحلت عالم ربانی، آیت الحق، حاج سید جواد حیدری (ره) این مقاله اخلاقی تربیتی به ساحت آن اسوۀ تقوا و مردم‌داری تقدیم میشود. حاج سید جوادآقا «تحف العقول» را یکی از چند کتابی بر می شمرد که بیشترین تاثیر گذاری را بر روح و ذهن ایشان داشته است و از آن فیض معنوی برده و الگوی تربیتی گرفته است. ایشان عملاً در بسیاری از منابر، موعظه های بلیغ خود را با استمداد از محتوای اخلاقی و تربیتی این کتاب شریف، پر بار میکرد. در سالیان تحصیل نیز در رؤیای صادقی به این کتاب ارزشمند توسط حضرت صادق(ع) راهنمایی شده بود. بیشتر اوقات بر مزار ایشان در کنار قرآن و مفاتیح، نسخه ای از ترجمه کتاب تحف العقول دیده میشود و زائران مزار ایشان گاهی کتاب را گشوده و سطور یا صفحه ای از آنرا به قصد قربت و تبرک، مطالعه می کنند. امری که شاید برای برخی ناآشنایان قدری تعجب بر انگیز باشد. آن ارتباط و نسبت با کتاب یاد شده، بهانه ای است برای تقدیم این مقاله به ساحت آن شخصیت بزرگ، در روزگاری که چراغ محفل ششمین سالگرد ایشان به دلیل شرایط بحرانی کرونا در خاموشی گذشت. دریغ که در فضای مجازی نیز چنان که باید و شاید تلاشی در اینباره صورت نگرفت. یادششه زنده تر و نامش بلند آوازه تر باد. ۱۴ تیرماه ۹۹. حسین انصاری

چکیده:

روایات و سخنانی که از اهل بیت(ع) در طول دو و نیم قرن از زمان بعثت پیامبر(ص) تا عصر غیبت صغرا به یادگار مانده، حاصل تلاش بسیاری از عالمان، محدثان و شیعیان مخلص و آگاهی بوده است که با تمام وجود و حتی گذشتن از بسیاری لذت های حلال خود، و حتی تقدیم جان، این میراث را حفظ و به نسلهای پس از خود سپرده اند؛ تا اکنون هر انسان جستجوگر حقیقت بتواند با مطالعه، تفکر و تحلیل این سخنان، به آسانی در باغستان معارف اهل بیت(ع) قدم نهد، به گونه ای که گویی در زمانه آنها زندگی می کرده و از محضر ایشان بهره مند بوده است.
کتاب تحف العقول از ابن شعبه حرانی در این زمینه نمونه کاملی است که با مطالعه و توجه به آن می توان به دور نمایی از اندیشه ها و پند و اندرزهای ائمه(ع)دسترسی پیدا کرد و با عمل به آنها راه سعادت و کمال را پی گرفت. در این مقاله با بهره گیری از کتاب فوق برخی از آمورزه های تربیتی امام صادق(ع) از بخش مربوط به سخنان ایشان، انتخاب شده است تا توشه ای معنوی برای جویندگان حقیقت های ناب و عالی باشد.

مقدمه:

تشخیص درست یا جعلی بودن احادیث و روایات کاری ساده نیست که از عهده همگان برآید. در این کار تخصصی، عالمان و بزرگان شیعه از گذشته، همت گماشته و تا جایی که توانسته اند این امر را سامان داده اند. اکنون کتاب هاب متعددی که در این زمینه بر جای مانده حاصل آن همت و سخت کوشی ها است.
کتاب تحف العقول تألیف عالم و محدث شیعه شیخ ابو محمد حرانی(ره) می باشد که بر گرفته از سخنان چهارده معصوم(ع) است. طبق آنچه خود مؤلف در آغاز کتاب بیان می کند که «این اثر را برای شیعیان و مسلمانانی تألیف کرده که تسلیم ائمه اطهار هستند و در کارهایشان به آنها مراجعه می کنند.

🔸 دنبالۀ مقاله را در سایت ششم بخوانید 👇
http://www.sheshom.net/1399/04/آموزه-های-تربیتی-امام-صادقع-در-کتاب-تح/

http://www.sheshom.net/wp-content/uploads/2020/07/IMG_20200708_225646_474.jpg

__________________

🔹آیت‌الله وحید خراسانی حفظه‌الله:
میلیاردها شیخ طوسی و شیخ انصاری، ارزش یک نفس امام زمان علیه السلام را ندارند، شیخ انصاری و شیخ طوسی را که گفتم، بقیه اصلاً داخل حساب نمی‌آیند.

#قیاس_با_معصوم
#فقهای_شیعه

__________________

🔸 تکملۀ منبر، داستان تشرف بانوان
@menbar_ansari

https://chat.whatsapp.com/FgKYbi1lkbDJomrcfXNczW

🍃 بانوى آملی و نائل شدن به فیض تشرف

مرحوم شیخ على اکبر نهاوندى در کتاب العبقری الحسان ( از دارالسلام عراقى)
نقل مى کند که فرمود در سال ۱۳۰۰ هجرى، شخصى از افاضل دوستان که موصوف به صلاح و مزین بآداب فلاح بود به منزل حقیر تشریف آوردند و در اثناى گفتگوها سخن به این مقامات و تشرفات کشید و قصه کسانى که به شرف ملاقات حضرت بقیه الله علیه السلام فائض شده اند، در میان آمد.
آن شخص مشار الیه فرمود: اگرچه اهل روزگار، به دلیل کوتاهی معرفت، اینگونه مطالب را تکذیب می کنند، ولی وقوع اینگونه امور گاهگاه براى بعضى اتفاق مى افتد. هرچند برای آن باشد که ذکر آن بزرگوار از میان نرود. از آن جمله، مرا مادرى بود کامله و صالحه که از غایت صلاح و تقوى در میان اهالى آنجا شناخته شده بود و اهل آن ولایت از زن و مرد، نظر به حُسن ظنی که داشتند در گرفتاری ها و امور خود رجوع به او می نمودند و از مادر ما طلب دعا در حاجات و شفاى مرضی مى کردند و نتیجه مى گرفتند و تشرف او به خدمت امام زمان (عج) بر سر زبانها بود و من هم از خود او شنیدم و قطع به صدق او دارم از جهت ورع و تقوایی که داشت. پس از آن واقعه را تا به آخر نقل نمود.
من از او درخواست کردم که شرح آن تشرف را برای من بنویسد. قبول کرد، به شرط آنکه نام او را ذکر نکنم. سپس آن را نوشت و براى من فرستاد و آن نوشته را در کتاب آوردم.

مرحوم نهاوندی می نویسد خلاصۀ آن حکایت این است که آن بانوی مؤمن مى گوید مدتها مشتاق ملاقات امام زمان (عج) بودم تا روزی هنگام عصر پنجشنبه به زیارت اهل قبور در مصلا رفتم که مکانى معروف در شهر آمل است. قبر برادر من در آنجا بود. سر قبر او گریه بسیار کردم که ضعف بر من مستولى گردید و عالم در نظرم تاریک گردید. پس برخواستم متوجه زیارت امامزاده ابراهیم که در آنجاست گردیدم. در این حال نگاهم افتاد در کنار رودخانه ای که آنجا بود، دیدم نورى به رنگهاى مختلف، آن عرصه را فرا گرفته است. من زیارت را خاتمه دادم و پیش رفتم.
مردى را دیدم که در آن مکان نماز مى خواند و در سجده بود. با خودم گفتم این مرد یکى از بزرگان دین است و باید او را بشناسم. پس پیش رفتم و ایستادم تا از نماز فارغ شد. بر او سلام کردم، جواب فرمود. عرض کردم شما اهل کجا هستید؟
و نام شما چیست؟ فرمود: نام من عبد الحمید و مردى غریب هستم. با خود گفتم خوب است این غریب را به خانه ببرم و او را میهمان بنمایم. دیدم از جاى خود برخواست که تشریف ببرد در حالتى که لب هاى او بدعا متحرک بود.

این وقت گویا بر من الهام شد، که این بایستى امام زمان (عجل الله تعالى فرجه) باشد. در این هنگام، نظرم به صورت او افتاد. دیدم خال سیاهى چون پارۀ مشک، روى ورق نقره، در طرف گونۀ راست او نمایان است، بر یقینم افزود. اما از نهایت اضطراب، دست و پا و سایر اعضایم گویا از کار ماند، ندانستم چه بگویم و چه حاجت بخواهم.
این قدر ممکن شد که عرض کردم، فدایت شوم آرزوى آن دارم که خداى تعالى پنج اولاد به من کرامت بفرماید که آنها را به اسامى پنج تن آل عبا(ع) نام بگذارم.

دیدم که دستهاى خود را به طرف آسمان بلند کرد و دعا کرد و فرمود ان شاء الله و رفت داخل بقعه امامزاده ابراهیم گردید و هیبت و جلال او مرا مانع شد که داخل بقعه شوم. چنانکه گویا راه بر من بسته شده است.

هیجان شدیدى مرا فرا گرفت. بالاخره بر در بقعه که یک در بیشتر نداشت براى خروج او ایستادم. در این میانه زنى از راه رسید و وارد بقعه شد، من هم پشت سر او به داخل رفتم ولی آن مرد را در بقعه ندیدم. از این غرایب، حالم دیگرگون گشت و نزدیک بود که بیهوش شوم. لذا دیگران مرا به خانه رسانیدند. در همان ماه به فرزند اولم محمد باردار شدم. بعد به على و بعد به فاطمه و بعد به حسن. اما حسن مدتی پس از تولد، درگذشت. طولى نکشید که باردار شدم و دو پسر ، دو قلو آوردم. یکى را حسن و یکى را حسین نام نهادم. به علاوه فرزند دیگرى نصیب شد که او را عباس نام نهادم. همه از برکت دعاى امام زمان ارواحنا فداه بود.

(محلاتی، ریاحین الشریعه در ترجمه دانشمندان بانوان شیعه، ج۴ ،ص: ۱۰-۱۱)

__________________

کسی نوشته بود:
«تو مترو و بی آر تی رو میبینی؟ همش جوونا دارن صندلیاشون رو میدن به این افراد سن بالا.
حالا شما بگرد ببین یه سن بالا پیدا میکنی که یه مسئولیت یا شغلی داشته باشه و صندلیشو ول کنه بده به یه جوون، والا اگه پیدا بشه»

میگویم:
ریشه نخل کهنسال از جوان افزونتر است
بیشتر دلبستگی باشد به دنیا، پیر را

با تاکید بر آن مطلب نکته دار و قابل تأمل،
یادآوری کنم که این بیت زیبا را صائب در ارتباط با حدیثی از پیامبر رحمت (ص) گفته است که متن حدیث این است: «آدمی پیر می شود ولی دو خصلت در او جوان می شود؛ دلبستگی به دنیا و آرزوهای دور و دراز.»

«در تاریخ نقل شده در سال ۱۷۰ ق، که هارون الرشید خلیفه بود، دوست داشت بدون واسطه سخنی را از پیامبر به وسیله شخصی بشنود. اطرافیان او هرچه تفحص کردند، کسی را جز یک پیرمرد لاغر و ضعیف نیافتند که قوای جسمی و طبیعی خود را در اثر کهولت و پیری از دست داده و از حال رفته و فتور و ضعف او را گرفته بود. وی را در زنبیلی گذاردند و با نهایت مراقبت و احتیاط به دربار خلیفه بودند. هارون بسیار مسرور شد که به آرزوی خود رسیده است و به پیرمرد گفت: ای پیرمرد، تو خودت پیامبر را دیده ای؟ گفت وقتی کودکی بودم، پدرم دست مرا گرفت و به خدمت رسول اکرم (ص) برد و من بعد از آن دیگر خدمت آن حضرت نرسیدم، تا رحلت فرمود. هارون گفت: بگو ببینم در آن روز از رسول خدا سخنی شنیدی یا نه؟ گفت: بلی، آن روز از حضرت شنیدم که می فرمود: «یشیب ابن آدم و یشبّ فیه خصلتان: الحرص و طول الامل؛ (بحارالانوار، ج ۷۰، ص ۲۲) فرزند آدم در حالی که به تدریج پیر می شود، دو صفت در او جوان می شود: یکی حرص و دیگری آرزوی طولانی».
«هارون دستور داد یک کیسه زر به او دادند. همین که پیرمرد را از صحن دربار بیرون بردند، ناله ضعیف خود را بلند کرد که مرا نزد هارون برگردانید، با او سخنی دارم. گفتند نمی شود. گفت کار لازمی دارم. وی را دوباره به دربار برگرداندند. هارون گفت: چه خبر است؟ پیرمرد گفت: حضرت سلطان بفرمایید این عطایی که امروز به من داشتید، فقط برای امسال است یا هرساله عنایت خواهید کرد؟ هارون الرشید صدای خنده اش بلند شد و از روی تعجب گفت: صدق رسول الله (ص) یشیب ابن آدم و یشبّ فیه خصلتان: الحرص و طول الأمل. این پیرمرد رمق ندارد و گمان نمی رود تا دربار زنده بماند، حالا می گوید آیا این عطا اختصاص به این سال دارد. حرص ازدیاد مال و آرزوی طولانی، حتی پیرمرد را به جایی می رساند که باز هم برای خود عمری پیش بینی می کند و در صدد اخذ اعطای دیگر است.» (اخلاق ایزدى؛ بیست گفتار اخلاقى -عرفانى،: عباس ایزدی، محمدعلی خزائلی، ناشر: اجر، اول، ۱۳۸۴، ص ۲۰۵) عجیب تر آنکه هارون عباسی، از رفتار دنیا طلبانۀ پیری، تعجب می کند در حالیکه خود او نیز یکی از همان مصداق های عینی دنیادوستی و ضرب المثلی برای آرزوهای باطل دور و دراز بوده است.

@menbar_ansari

https://chat.whatsapp.com/FgKYbi1lkbDJomrcfXNczW

__________________

کهن شود
همه کس را به روزگار، ارادت

مگر مرا
که همان عشق اَولست و زیادت…

(سعدی)

در ماهی که ششمین سال درگذشت آن نیک مرد الهی ، آیت الحق حاج سید جواد حیدری گردشی  دیگر داشت.

@menbar_ansari

__________________

چند ماه است که جلسه های حضوری در خانۀ دکتر قاسمی برپا نمی شود. پژوهش و نهج البلاغه، دو جلسۀ اصلی و هفتگی ما بود که در شرایط سخت هم رضایت به تعطیلی شان نبود. یک ماه از بحران کرونا گذشته بود که با وجود قرنطینه شهری برای کارهای جاری باید به خانه مراجعه می شد.
طبق معمول در روز مراجعه، ساعت ورود و خروج درج می شد. یادداشت آن روز هنگام خروج این نوشته است.

تاریخ ۲۱ اسفند ۹۸

ورود ۱۱:۰۰
خروج ۱۲:۰۰
در معیت سیده خانم برای رسیدگی به امور دفتر آمدیم. سایۀ کرونا بر شهر سنگینی می کند. امیدوارم به زودی شاهد رویش دوبارۀ کلاسها باشیم. دلمان برای خطبه های امام علیه‌السلام تنگ شده است و لبخندهای دوستان پژوهشی در بررسی مقالاتشان.
بود آیا که در میکده ها بگشایند….

__________________

🔹 مراسم هفتگی زیارت آل یس علیهم السلام

🔹 سخنرانی با پخش زنده (لایو اینستا)

موضوع:
🔹 پنجشنبه ۲۶ تیرماه ۹۹

قرائت زیارت ۲۱:۴۵
سخنرانی ۲۲:۱۵
@menbar_ansari

https://chat.whatsapp.com/FgKYbi1lkbDJomrcfXNczW

__________________

⚫مراسم شهادت امام جواد(ع)
▫️سخنرانان :حجج الاسلام والمسلمین
حسین انصاری و مظفر سالاری
▫️مداح: آقای سعید میرزایی
▫️زمان: دوشنبه ۳۰ تیرماه ساعت۲۱
(از طریق لایو اینستاگرام به نشانی زیر در دسترس عزیزان خواهد بود)
https://instagram.com/javad_institute?igshid=utz4tjjs89sy

__________________

🔴 پاسخ حضرت آیت الله العظمی وحید خراسانی به سوالی در مورد اقامه عزاداری سیدالشهدا(ع) در ایام شیوع بیماری کرونا

سؤال:
وظیفه ما در ایام محرم الحرام نسبت به اقامه عزاء حضرت سیدالشهداء علیه السلام و سایر مناسبات أهل بیت علیهم السلام با وجود این بیماری (کرونا) چیست؟
جواب:
شعائر اهل‌بیت علیهم‌السلام و خصوصا اقامه‌ عزای حضرت سید الشهداء علیه السلام، نباید تعطیل شود، ولیکن با رعایت جهات بهداشتی و آنچه که متخصصین امر توصیه می‌کنند.
۲۹/ تیر/ ۱۳۹۹

https://fa.shafaqna.com/news/975915/
‌🌍 | خبرگزاری بین المللی شفقنا
https://fa.shafaqna.com
🆔 @shafaqna_farsi

__________________

🌙 یادآوری

از امشب بخوانید.

امشب (شب چهارشنبه ۳۱ تیرماه) آغاز ماه حج و اولین شب از شب‌های دهۀ اول این ماه است. همان ده شبی که خداوند کریم در میعادگاه حضرت موسی(ع) در طور، بر سی روز میعاد افزود تا عدد شب‌های میعاد را به چهل تمام کنند.

یکی از آداب معنوی و صلوات این شب‌های دهگانه، خواندن دو رکعت نماز، بین نماز مغرب و عشا در تمام شبهاى این دهه است که در هر رکعت پس از سوره «حمد» یک مرتبه سوره «توحید» و ابن آیه شریفه خوانده می شود تا با ثواب حاجیان شریک گردد.

وَ وَاعَدْنَا مُوسَى ثَلاثِینَ لَیْلَهً وَ أَتْمَمْنَاهَا بِعَشْرٍ فَتَمَّ مِیقَاتُ رَبِّهِ أَرْبَعِینَ لَیْلَهً وَ قَالَ مُوسَى لِأَخِیهِ هَارُونَ اخْلُفْنِی فِی قَوْمِی وَ أَصْلِحْ وَ لا تَتَّبِعْ سَبِیلَ الْمُفْسِدِینَ.

دو مسأله:
۱- کسانی که آیه را حفظ نکرده اند اشکالی ندارد که در همان حال نماز از روی گوشی یا قرآن آن را قرائت کنند.
۲- این نماز جهری است یعنی مانند باقی نمازهای شام با صدای آشکار خوانده میشود.
@menbar_ansari

__________________

(مرثیه خوانی شب شهادت امام جواد ع)

▫️سخنرانی

⚫ شام غریبان حضرت جواد(ع)
▫️زمان: سه شنبه شب ۳۱ تیرماه
▫️ساعت ۲۲:۳۰ تا ۲۳

حضور و همراهی با مجلس تعظیم شعائر اهل بیت علیهم السلام
از طریق لایو اینستاگرام به نشانی زیر فراهم است.

https://instagram.com/menbar_ansari?igshid=ox1zdmn1lkhl

__________________

سالروز خجسته ترین و آسمانی ترین ازدواج
بر همۀ اهل ایمان مبارک باد.

[الامام الصادق«ع»] قَالَ لَمَّا زَوَّجَ رَسُولُ اللَّه ص- عَلِیّاً فَاطِمَهَ ع دَخَلَ عَلَیْهَا وهِیَ تَبْکِی فَقَالَ لَهَا مَا یُبْکِیکِ؟ فَوَاللَّه لَوْ کَانَ فِی اَهْلِی خَیْرٌ مِنْه مَا زَوَّجْتُکِه ومَا اَنَا زَوَّجْتُه ولَکِنَّ اللَّه زَوَّجَکِ…

امام صادق (علیه‌السّلام) فرمود: هنگامی که رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فاطمه را به ازدواج علی (علیه‌السّلام) درآورد، وارد بر ایشان شد، در حالی که فاطمه (علیهاالسّلام) اشک می ریخت. پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمود: گریه چرا؟ به خداوند سوگند اگر در میان اهل بیتم کسی بهتر از علی بود همانا تو را به ازدواج او در می‌آوردم. من تو را از پیش خود به ازدواج او در نیاوردم، بلکه خداوند تو را برای علی تزویج کرده است…
مأخذ: الکلینی الرازی، محمد بن یعقوب (م۳۲۸ هـ)، الکافی، ج۵ ص۳۷۸، ناشر:اسلامیه‌، تهران‌، الطبعه الثانیه، ۱۳۶۲ش.

@menbar_ansar

__________________

کانال تلگرام؛

https://telegram.me/menbar_ansari

یک نظر بگذارید