تحجرگرایی فکلی های جدید
نگارش در تاریخ ۴ اردیبهشت ۱۴۰۳ | ارسال شده در بخش گاه نوشت ها | هیچ نظری
صبح، چشم از خواب بر نگشوده، دیدم یکی از دوستان مخلص-به تعبیر صاحب گلستان- بستۀ صدای سخنرانی یک جوانکی را برایم فرستاده است که از وظیفه مؤمنان در مواجهه با دیدگاههای مطرح شونده در جامعه دینی ، علی الظاهر، سخن می گوید. لب کلامش اینکه باید «در ارتباط با معتقدات و باورهای دینی، اعم از عقاید تا احکام و اخلاقیات، پیرو معصومین علیهمالسلام باشیم و اگر دسترسی به مقبولات آنان نداریم ، مثل عهد قدیم، بگوییم به کلیت آنچه که آنان باور دارند ما هم اعتقاد داریم، یا اینکه اگر می توانیم به همین سخنانی که در کتب معتبر حدیث شیعه، در دسترس ماست اتکا باید بکنیم. بنابر این اگر کسی مطلبی گفت حتی اگر فقیه شیعه باشد باید بپرسیم که دلیل تو بر این مطلب چیست و کدام روایت، سند بحث شماست، زیرا ما مامور شدیم از فقیه راوی حدیث فقط بپذیریم.» آنچنان که برای اهل مطالعه پیداست این راه به ناکجا آباد منتهی می شود و به دروازه بسته ای که برخی از پیشینیان آن را تجربه کردند و آثار ناپسند و معرفت سوز آن را لمس نمودند. همان تحجرگرایی مذمومی که به شهادت همه بزرگان شیعه و نیز تاریخ گذشته ما، اگر حاکمیت پیدا کند، دروازه تعقل را می بندد و سرزمین بارور اندیشه دینی را می خشکاند. آیا نوع مخاطبان در جامعۀ شیعه، به معیارهای علمی در سنجش روایات، آشنایی دارند؟! آیا نوع مخاطبان از لایه های معانی در تفسیر آیات قرآن، مطلعند؟! آیا مخاطب نوعی در برابر یک فقیه روایت شناس و رجال دان و اصول خواندۀ شیعه، چیزی برای عرض اندام علمی دارد؟! و آیا در حد آنان برای ورود به یک گفتگوی سنجیده و روشنگرانه هست؟! و آیا سفارش اهل بیت در بارۀ تعقل روایی و تدبر قرآنی را باید نادیده گرفت و به جمود بر مفاهیم گزینشی یک یا چند جریان، بسنده کرد؟! جالب اینکه گوینده جوان خود نیز می گفت: «مهم نیست اینکه ما را به چه عنوانی بنامند» که نشان از اطلاع خودشان به این نکته دارد که در کدام دسته بندی فکری و جریان اندیشه دینی قرار می گیرند. به هر حال، از سر محبت، برای آن دوست مخلص که صدای گوینده جوان را برایم فرستاده بود، مطلب زیر را نوشتم و ارسال کردم که آن را اینجا هم می گذارم بلکه برای کسی سودمند افتد، بمنه و کرمه و هو ولی التوفیق. سلام عقاید گوینده اگر به همین حدی که در این گفتار مطرح می کند، باشد، بستر آماده ای برای تحجر و بسته ذهنی است و با اغراض اهل بیت علیهم السلام از تربیت انسان ، منافات دارد. شیعه مخاطب به فرمان «علیکم بتفریع الفروع» و «فانح هذا النحو» و «اعقلوا عنا» و امثال اینهاست. نتیجه اش هم می شود اینکه: «فما یؤدی فانما یؤدی عنی». ولی اگر مقصود گوینده، کوبیدن مذهب مخالف یا هدایت آدم های بی اعتنا به حدیث و سنت پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) باشد، بله باید عقاید خودشان را بر اساس نصوص محکم سنت اهل بیت علیهم السلام صورت بندی کنند و شکل ببخشند. و اما توصیه این بنده برای جنابعالی این است که با توجه به مطالعات اولیه حدیثی که دارید و حاصل خواندن روایات یا شنیدن منابر است، سعی کنید نوشته ها و گفتار کسانی را مورد توجه و مطالعه قرار بدهید که اهل توجه و تعمق در احادیث اهل بیت علیهم السلام هستند و سطح بالاتری از امثال این گوینده جوان، دارند. |
یک نظر بگذارید