بعد از حکیمی…

نگارش در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۳ | ارسال شده در بخش شعر | هیچ نظری

عدل پویان روزگاری را هراسان مانده اند
بعد تو، تنها، عدالت ناشناسان مانده اند

تا حکیمی رفت و فریاد حیات «الحیات»
زندگی را زندگان با ناسپاسان مانده اند

پای آیات عدالت چون ابوذر، سالهاست
زیر بار درد انسان، دین شناسان مانده اند

پرده از راز عدالت باز کردن سخت بود
مدعی ها در نکات ساده، آسان مانده اند

دفتر عدل علی را خورشیدوش می نوشت
آنکه در بغضش تمام شب نویسان مانده اند

روی «امواج غدیر»ش، روح دریا خانه داشت
منکرانش در تب اینسان و آنسان مانده اند

حیف از آن اندیشه های پر فروغ خاوران
چند سالی خفته در خاک خراسان مانده اند
قم، دو شب مانده به خونین شدن پیشانی پیشوای عدالت (ع)،

۱۶ رمضان ۱۴۴۵ / ۸ فروردین ۱۴۰۳

 

پوستر نوشته شعر

IMG_20240501_212159_209

یک نظر بگذارید