گزارش سخنرانی در همایش «انسانم آرزوست!»؛ سومین سالگرد علامه حکیمی (طاب ثراه)سومین سال درگذشت علامه محمدرضا حکیمی در روز جمعه ۱۶ شهریور ۱۴۰۳ در مجموعه فرهنگی امام صادق (ع) میبد در جلسه ای با عنوان «انسانم آرزوست» با نگاهی به انسانشناسی و انسانگرایی این متفکر معاصر گرامی داشته شد.حجتالاسلام شیخ حسین انصاری، مسئول بخش پژوهش مجموعه میبد و همچنین دبیر همایش «انسانم آرزوست!، انسان شناسی و انسانگرایی در اندیشه و آثار علامه حکیمی» در سخنان خود، بحثی با موضوع «پیشینه ای از تأملات اندیشه ورزان معاصر پیرامون انسانگرایی در آثار علامه حکیمی» ارائه کرد. ایشان ابتدا بر این مطلب تاکید کرد که سهم «انسانشناسی و انسانگرایی» از اندیشههای استاد حکیمی هنوز نکاویده مانده است. به نظر می رسد از اولین کسانی که در این باره قلم زدهاند، استاد محمداسفندیاری است. او در کتاب راه خورشیدی در فصلی با عنوان «انسان و انسانیت» به مباحث گرایش انسانی علامه حکیمی در آثار خود از زمان تالیف سرود جهشها اشاره دارد. اسفندیاری مینویسد: حکیمی نخستین کتاب خود را در آغاز دهه ۴۰ به انسانها و انسانیتها هدیه کرده است و به درستی می نویسد: «می دانم که خواننده تعجب می کند، اما این را هم باید بگویم که آخرین کلمۀ همین کتاب، عدالت اجتماعی است». اسفندیاری همچنین می افزاید: او چهل سال کلمۀ انسان از دهانش نیفتاد. استاد انصاری افزود: حکیمی به دنبال این بود که انسان بسازد و از انسان نگاهبانی و حمایت بکند، در جامعهای که انسان میسوزد. انصاری ادامه داد: دومین شخصیت در این زمینه، دکتر مهدوی راد است. وی در توصیف دکتر مهدوی راد گفت: استاد مهدوی راد را یکی از نزدیکترین ها به علامه و اثر پذیرفتگان از وی در اندیشه و ادب و اخلاق باید به حساب آورد. همنشینی دراز مدت و گیرایی روح و وحدت مبنا و آرمان، به نزدیکی اندیشه و احساس وی با ساختار ذهن و زبان علامه فقید انجامیده است و همسانی هایی را در نگارش و نگرش پدیدار کرده است. به همین سبب ، اظهار نظر وی را در موضوع انسانگرایی حکیمی، اهمیت دو چندان می بخشد. استاد انصاری گفت: مهدوی راد در سخنانی به مناسبت اولین سالگرد رحلت حکیمی از مفهوم انسان و انسانیت مورد نظر وی یاد می کند. او می گوید: الحیاه کتابی است برای آموزش راه از آغاز تا پایان در گذرگاه زندگی؛ آن هم با توجه به نیازهای انسان از مبدا تا مقصد. وی بر این مبنا می گوید: به طور کلی اگر بخواهیم منظومه فکری استاد، دغدغه و تلاش ایشان را نشان دهیم باید بگوییم مجموعه منظومه فکری علامه حکیمی خلاصه می شود به انسان و انسانیت. مهدوی راد، همانجا، تأکید می ورزد که من مجلدات هفت تا دوازده الحیات را انسان نامه می نامم. و تاسف می خورد که در یکسال از درگذشت حکیمی، هیچ صاحب نظری را نیافتم که دوگانۀ روش و مقصد الحیات را دریافته باشد. شخصیت سوم در اندیشیدن به موضوع، دکتر سید محسن فاطمی است که از انسانشناسی علامه حکیمی سخن گفته است و پروژۀ الحیات را یک پروژۀ انسانشناسی میداند. از نظر او «پروژه الحیات حاوی یک انسان شناسی متفاوت است». این جمله، عنوانی است که بر گفتگویی راهگشا با دکتر فاطمی نهادهاند و به خوبی نمایانگر محتوای اصلی مصاحبه است. فاطمی بر این باور است که نمی توان الحیات[و نیز دیگر آثار علامه] را در اندازۀ یک کتاب نقلی، محدود و مقصور دید. الحیات به دنبال معرفی و تبیین و تحلیل و توصیف یک درون مایه متفاوتی از انسان و انسان شناسی، فراتر از درون مایههای ظاهری امروز در دنیاست؛ وقتی الحیات از انسان صحبت میکند انسان شناسی الحیات با انسان شناسی تطوری داروینی کاملاً متفاوت است با انسان شناسی اسپنسر، مارکس، و فروید متفاوت است به همین دلیل باید توجه کرد که الحیات یک پروژه است فقط جمع آوری روایات نیست. چهارمین نفر، دکتر محمود گلزاری است که که تعبیرش این است که «انسان حکیمی کیست؟» و در بحث تربیت، مباحثی از استاد حکیمی را مطرح میکند و ۸ ویژگی را نام میبرد که برای تربیت پذیری انسان مهم است: عقل، اراده، اختیار، عاطفه، احساس، تربیت پذیری، گرایش به بقا و جاودانگی. گلزاری سپس به بحث از غایت و هدف آخرین از تربیت پذیری می رسد و آن را از منظر حکیمی «عبادت» بیان می کند. او می نویسد از نظر علامه، این عبادت کردن، پاداشی است که خدا برای کسانی که در مسیر کمال قرار دارند، در نظر گرفته است. او می افزاید، استاد حکیمی ۳۰ مورد را از کلام معصومین لیست کردند که عبادت هستند. مثلاً نگاه به دریا، نگاه به چهره پدر و مادر، نگاه به کعبه، گفتگوی علمی، دلسوزی به مردم، و… نکتهای که حکیمی خیلی روی آن دست گذاشتند این است که در آن ۳۰ مورد،حدود ۱۰ مورد را به مردم اختصاص دادهاند گره گشایی از انسانها، شادی گستری، همدردی با غمدیدهها، غم زدایی، وام دادن و… نیز عبادت هستند. شخصیت بعدی، استاد صدوقی سها است که در مباحث خود اشاره میکند که علامه حکیمی به انسان ماهو انسان که مخلوق برین و کرامت یافته است، نگاه کرده است. صدوقی سها به مقایسۀ کوتاهی بین علامه جعفری و علامه حکیمی نیز پرداخته است. او با اشاره به مراد از انسان و انسانیت در نظر حکیمی و هم فکرانش توضیح می دهد: مراد او از انسان، انسانی است که در کوچهها سرگردان است. به گفته صدوقی سها، اگر کسی انسان را به انسان والا منحصر کند سخنش قابل اعتنا نیست چون باید به تمام انسانها به چشم یکسان نگاه کرد. هیچ کس حق ندارد انسان عادی را از حقوق خودش محروم کند. بنابراین مراد حکیمی از انسان، انسانهای عادی بود. کریم فیضی، نویسنده کتاب «فیلسوف عدالت» آخرین شخصیتی بود که انصاری در باب انسان شناسی علامه حکیمی از او یاد کرد. استاد انصاری گفت: کریم فیضی در موضوع انسانگرایی علامه حکیمی در فیلسوف عدالت، پیش از درگذشت استاد نیز سخن گفته است. فیضی، خاطراتش با علامه را به یاد می آورد که ذیل آیه و لاتبخسوا الناس اشیاءهم، می فرمودند: اگر در قرآن کریم هیچ آیهای نبود جز همین آیه، ما میتوانستیم به عنوان بشر به قرآن ایمان بیاوریم و استدلال میکردند که اولاً اشیاء، یعنی کل شیء و صحبت یک چیز خاص نیست، بلکه همه چیز. مثلاً عمر: سرمایه، احترام، سخن و هر چیزی. می گوید حق ندارید آن رآ بی ارزش کنید و هر چیزی با ارزش است. دوم همین کلمۀ «ناس» است. باید هر چیز او محترم باشد. واقعاً نگاهشان اینطور بود. ایشان خیلی انسانگرا بود و انسان را تقدیس می کرد. در جلسه همایش، کتابچه چکیده مقالات، با عنوان انسانم آرزوست و با طرح تقلیدی مناسبی از کتاب های علامه فقید، میان حاضران توزیع شد. کتاب یاد شده با قطع خشتی و در ۴۵ صفحه، حاوی مقدمهای در موضوع گزارش همایش به قلم استاد انصاری دبیر همایش، همراه با چکیده ۱۵ مقاله منتخب از گروههای پژوهشی یک و دو ، در زمینه موضوعات همایش چاپ شده است. در ادامه، متن گزارش تدوین همایش، به قلم حجت الاسلام انصاری را از کتاب انسانم آرزوست، مطالعه می کنید.
گزارش همایش همایش پیش رو، (انسانم آرزوست!)، تلاشی فروتنانه است بدبن منظور که در باره یکی از محورهای بنیانی در اندیشه استاد حکیمی، طرح بحث کند و باب گفت و شنود در موضوع انسانشناسی و انسانگرایی در آثار ایشان را دنبال نماید. جای خوشوقتی دارد که پیش از این نیز، صاحبنظران آگاه، پیرامون گرایش انسانی در افکار و آثار استاد فقید، مطالبی راهگشا نوشته و یا بر زبان آوردهاند و او را بدین صفت، برجسته دیده و از این بابت ستودهاند. رشتۀ پنهان و پیدایی که حکیمی را به شخصیتها و اندیشههای پیرامونش پیوند می دهد، رواداری انسانیت و هواداری از گرایش های انسانی بوده است. تمجید و ستایش او از امثال تولستوی، لامارتین، کاسترو، سید جمال الدین، و… حتی بزرگانی چون میرحامد حسین، و امینی، بدون توجه به انسانگرایی آنان صورت نمی گیرد. او در تکاپوی ساختن انسان بود و در آرزوی نگاهبانی انسان. علامه حکیمی در تلاشی همزمان، می کوشید تا انسان از یاد رفته را بازیابی کند و انسانیتهای فراموش شده را دوباره فرایاد آورد و شکوه انسان را معبد خداوند، بازآفرینی نماید. فرق است میان آن کس که به دنبال یافتن انسانی است تا از او بیاموزد یا با آرامش روح او بیامیزد، یا او را به همسخنی و همراهی خویش بگزیند با آن کسی که انسانش را یافته است و راهش را به انسانیت، سپری و طیّ کرده است ولی اکنون، سراغ ساختن انسان آمده است و به دنبال نگاهبانی از انسان و انسانیت در اجتماع بشری برآمده است و چراغ افروخته ای در دست دارد تا تاریکی ها را بزداید و انسانیت را به همگُنان بشناساند، آنچنان که آرزوی علامه حکیمی، دیدن انسان در قله توحید و عدالت بود. او خورشید اندیشانه در پی دست یافتن به جامعهای انسانی بود که در آن جامعه، انسان تراز قرآن پدید بیاید و در سطح نگرش قرآن و آموزههای نهجالبلاغه، از هویت انسانی محافظت شود. سخن هوگو برای او بی هیچ حاشیهای پذیرفته بود که «از عدالت و انسان، اولی در کتابها و دومی در کوچهها سرگردانند» و به آن باور داشت و انبوهی از حاصل عمر پر بار خود را در پی نجات همین عدالت و انسان، گذاشت. در اندیشۀ ژرف حکیمی، انسانم آرزوست! یعنی اینکه ساختن انسان را خواهانم، نه سوختن انسان را. یعنی ایمان به انسانیت توحیدی را دنبال می کنم و از له شدن انسان و انسانیت در قربانگاه ثروت و ظلمت و قدرت، بیزارم. او در تلاش بود تا «انسان» و «انسانیت» را به موضوع اصلی در پژوهش و جستجوی انسان باورمند، در جهان معاصر، تبدیل کند و دغدغه انساندوستی انبیائی و اوصیائی را به جان و بر زبان مؤمنان خداترس، بنشاند و آنان را وابدارد تا به شیوه هدایتگری پیامبرانه، در تأمل و تحقق «یا أیها الانسان» های قرآن توفیق بیشتری بیابند. کلمۀ انسان در واژگان اندیشۀ او همیشه معنای انسانیت می دهد و واژۀ زندگی، یعنی زندگی انسانی. بدین جهت در کتاب «الحیات» که آن را ثمرۀ توفیقی عمر خود و برادران بزرگوارش می دانست، به پیریزی مدل زندگی انسانی بر پایۀ قرآن و عترت، کوشید و زوایای حیات انسانی را در آن کتاب ارجمند، به دقت و مستند، کاوید. تا جایی که می توان گفت انسانشناسی قرآنی، وجه آشکار و بخش بزرگی از اندیشۀ ایشان بشمار می رود که در کتاب الحیات و آثار دیگر وی به خوبی دیده می شود. در ساحت اندیشه ایرانی شیعی، دیدگاههایش در این زمینه را با تفکر انسان اندیش علامه جعفری و نظرات انسان شناسی استاد مطهری، باید مقایسه کرد و به داوری نشست. همچنان که به موازات انسانگرایی عقلانی فلسفی غرب و انسان شناسی فلسفی عرفانی در شرق، باید بررسی کرد که نظریه پرداز مکتب تفکیک، از انسانگرایی وحیانی چه ارمغان و آرمانی با خود دارد؟! رشته انسانشناسی، امروز در ایران و جهان، از رشته های علمی و شناختهای است که در کانون مباحث علوم انسانی مورد توجه قرار دارد و بر این پایه، توسط برخی از اندیشمندان مسلمان، موضوع بحث و بررسی است که حاصل آن «انسانشناسی دینی» را شکل می دهد و آن را تا حدی قابل تشخیص و جداسازی میکند. بر این اساس، به نظر می رسد انسان شناسی دینی به عنوان یکی از موضوعات پر اهمیت و کاربردی، در آثار و اندیشه حضرت استاد حکیمی قابل بررسی خواهد بود. در طرح کلی مسأله، انسانشناسی دینی، در اندیشۀ دینی معاصر، به دو نوع سنتی و مدرن قابل تقسیم است. با این توضیح و تفاوت، که در انسانشناسی سنتی به بررسی موضوعات مرتبط با شناخت انسان در مقام خلیفه اللهی و کرامت انسان، مباحث مرتبط با هدایت انسان و همینطور عقاید و گرایش های بشر پرداخته می شود، و در حوزه انسانشناسی مدرن، مسائلی که محصول تفکر مدرن و معاصر بشر است و با مبانی دین، سازگاری دارد، مانند مباحث آزادی انسان، و حقوق انسان، و نیز به صورت جزیی و محدود، در موضوعات مرتبط اجتماعی و فرهنگی (حوزه مباحث مردم شناسی) در آثار علامه حکیمی، موضوعاتی قابل بررسی وجود دارد. به همین سبب، طرح برگزاری همایشی یک روزه، با عنوان «انسانم آرزوست؛ انسانشناسی و انسانگرایی در اندیشه و آثار علامه حکیمی (طاب ثراه)» (عنوان همایش به انگلیسی: human i wish; Anthropology in the thought and books of Allameh Hakimi «Taba Sarah) در سومین سالیاد درگذشت علامه حکیمی (طاب ثراه)، و با هدف گرامیداشت یاد و خاطره ایشان و تلاش در جهت شناسایی اندیشه و تبیین افکار شان، و به منظور آشنایی بیشتر جامعه علمی و نسل جوان با جایگاه والای علمی ایشان تهیه شد و به تایید دفتر مطالعات اندیشه و آثار علامه حکیمی یزد، رسید. سپس فراخوان محدود صورت گرفت و محورهای همایش و موضوعات ریزتر (محورهای کلی و جزیی) تدوین شده، در اختیار پژوهشگران قرار گرفت.
۱-انسانشناسی دینی سنتی ۱-۱-کرامت انسان بر مبنای انسانگرایی علامه حکیمی (ره) ۲-۱-هدایت انسان بر مبنای انسانگرایی علامه حکیمی (ره) ۳-۱-عشق به انسان در اندیشه و آثار علامه حکیمی (ره) ۴-۱-باورهای دینی معطوف به انسانگرایی علامه حکیمی «ره» (شامل اصول دین، فروغ دین، معارف و مناسک دینی) ۵-۱-(والاداری پایگاه انسان بر مبنای انسانگرایی علامه حکیمی (ره)
۲-انسانشناسی دینی مدرن ۱-۲-آزادی انسان بر مبنای انسانگرایی علامه حکیمی (ره) ۲-۲-حقوق انسان بر مبنای انسانگرایی علامه حکیمی (ره) (شامل حق رأی، حقوق شهروندی، حقوق زنان، حقوق مدنی، حقوق اقلیتهای دینی و …) ۳-۲-ارائه مدل تعریفی انسانشناسی مدرن در اندیشه علامه حکیمی (ره) ۴-۲-مطالعه انسانگرایی در زندگی و افکار شخصیتهای تفکیک در آثار علامه حکیمی (ره)
۳-انسانگرایی دینی (اومانیسم) ۱-۳-تبیین انسانگرایی مدنظر علامه حکیمی (ره) ۲-۳-جانمایی انسانگرایی در آثار علامه حکیمی (ره) (ارائه نمایه بحثی، آماری و زمانی) ۳-۳-نقد انسانگرایی غربی در آثار علامه حکیمی (ره) ۴-۳-مبانی انسانگرایانۀ عدالت از منظر علامه حکیمی (ره) ۵-۳-رویکردها و چالشهای فرهنگی در بستر انسانگرایی علامه حکیمی(ره) (در رابطه با پدیدههای فرهنگی: کتاب، ادبیات، منبر و خطابه،…) ۶-۳-بررسی انسان گرایی علامه حکیمی در نگاه تطبیقی (امثال: علامه طباطبائی ، علامه جعفری، شهید مطهری، دکتر شریعتی) ۷-۳-مبانی انسانگرایانه اخلاق در آثار علامه حکیمی (ره) (شامل حوزه های مختلف اخلاق) ۸-۳-ادبیات انسانگرا در شعر علامه حکیمی(ره) ۹-۳-ادبیات انسانگرا در آثار ادبی علامه حکیمی(ره)
۴-انسانشناسی اقتصادی درآثار علامه حکیمی(ره) ۵-انسانشناسی تاریخی در آثارعلامه حکیمی (ره) در اوایل تیرماه ۱۴۰۳، کار پژوهش و تدوین مقالات به گروه پژوهشهای دینی ۱ (وابستۀ مجموعه فرهنگی امام صادق«ع» میبد) و گروه پژوهشهای دینی ۲ (وابستۀ خانه دکتر قاسمی، یزد) محول گردید و در محدودۀ فرصت معین شده، مقالاتی آماده و ارسال شد. مقالات دریافت شده توسط هیئت داوران، متشکل از استادان گرامی: دکتر شهاب الدین وحیدی، دکتر حسین قافی، و دکتر سید حسین نقیبی زاده، بررسی و ارزیابی گردید. هماهنگی اجرایی را مهندس سید علیرضا حیدری عهدهدار بود که باید گفت: شکر الله مساعیهم. اکنون چکیده مقالات در کتابچه حاضر، برای استفاده حاضران، فراهم آمده است و متن کامل مقالات به زودی در کتاب مستقل و نیز در سایت ششم (سایت مجموعه فرهنگی امام صادق«ع»، میبد) انتشار خواهد یافت. همایش با سخنرانی استاد گرانقدر دکتر محمدعلی مهدویراد، با عنوان «نگاهی نو به انسان بر پایه آثار استاد حکیمی» و همراهی گفتاری از اینجانب، و با ارائه برخی مقالات توسط پژوهشگران، به تاریخ جمعه، ۱۶ شهریورماه ۱۴۰۳، در تالار علامه حکیمی، مجموعه فرهنگی امام صادق (ع) به لطف خدای بزرگ و انفاس مبارک علامه فقید و با حضور شایستۀ علاقمندان آن جناب و دینپژوهان تعهدشناس، انجام خواهد گرفت.
دبیر همایش، حسین انصاری ۱۲ شهریور ۱۴۰۳
۲ نظر برای این مطلبیک نظر بگذارید |
درود بر شما جناب استاد و خدا قوت.
خوش فکری و زیبا اندیشی شما همراه با تلاش و پیگیریهای حضرتعالی و زحمات دوستان ، باعث شد تا نشستی پر ثمر به بار بنشیند.
خداوند به شما طول عمری با برکت عنایت کند.
انشاءالله
سلام و سپاس از توجه شما.
بنده که قابل این توصیفات نیستم و اینها را از بزرگواری و ادب جنابعالی می بینم. اما مهم تر از این سخنها، این است که بتوانیم اهمیت پرداختن به اندیشه های علامه طاب ثراه را به درستی دریابیم و راه و روزنهای به جهان اندیشه آن متفکر اسلام شناس و آگاه با اعماق مذهب و حقایق قرآن، بگشاییم و فضای کم تحرک اندیشهدینی معاصر را به این امواج بلند فرا بخوانیم. به همین جهت بسیار خرسندم که توفیق دومین نشست و همایش هدفمند و پژوهشی را پس از همایش ادبی سال گذشته در شهر تویسرکان را امسال در میبد برگزار کردیم. خداوند به همه همراهان و همکاران در دفتر مطالعات اندیشه های استاد یزد، و گروههای پژوهشی یک و دو و نیروهای مجموعه فرهنگی امام صادق (ع) میبد، پاداش خیر عنایت کند و از انفاس خیر استاد علامه، بهره مند باشند. انه ولی التوفیق